انهار
انهار
مطالب خواندنی

دوستی دختر و پسر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- ارتباط تلفنی دختر و پسر نامحرم

سؤال:ارتباط تلفنی با یک پسر نامحرم در صورتی که به خاطر علاقه زیاد باشد ودختر بخواهد که آن پسر را هدایت کند چه حکمی دارد
پاسخ:جایز نیست.
2- روابط دختر و پسر از طریق اینترنت
سؤال:1- آیا روابط دختر و پسر از طریق چت ایراد دارد؟
2- خواهشمند است در مورد روابط دختر و پسر در هر شرایطی توضیح دهید.
پاسخ:1- جایز نیست.
2- در مجالس عمومی یا در کلاس درس یا مانند آن و صحبت های عادی و معمولی مانعی ندارد اضافه بر آن جایز نیست مگر این که واقعاً بخواهند مقدمات ازدواج با یکدیگر را فراهم کنند.
3- روابط دختر و پسر
سؤال:داشتن رابطه پسر و دختر اگر بدون لمس های حرام و یا نزدیکی باشد و فقط برای مشورت در کارهای یکدیگر و ... باشد چه حکمی دارد.
پاسخ:در مورد مقدمات ازدواج جائز است و در غیر آن اشکال دارد.
4- معنی عشق در اسلام
سؤال:عشق در اسلام چه معنی دارد؟
پاسخ:عشق به معنی محبت شدید است که اگر در مورد صحیح باشد مطلوب و الا مذموم است.
5- روابط دوستی دختران و پسران
سؤال:متأسّفانه روابط بین پسر و دختر در جامعه ما بسیار بد جا افتاده، و پدر و مادرها از آن به عنوان یک کار زشت از آن یاد مى کنند. من به عنوان یک پسر جوان موارد زیادى از این روابط را دیده ام. اگر پسر و دختر در روابط خود، حدود را رعایت کنند، و بدون اطّلاع پدر و مادرشان رابطه اى برقرار نمایند، و بین خودشان دوستى پایدارى را برنامه ریزى کرده باشند، که به احتمال قریب به یقین به ازدواج آنها منتهى شود، آیا شرعاً مشکلى دارد؟
پاسخ:تجربه هاى مکرّر در مکرّر نشان داده که رابطه هاى دختران و پسران دام هاى شیطان است، و منجر به خلاف شرع مى شود. بنابراین تنها در صورتى که قصد ازدواج داشته باشند، آن هم به مقدارى که براى شناخت یکدیگر لازم است، مى توانند تماس بگیرند.
6- دوستی با دیگری بعد از ازدواج
سؤال:دوست داشتن یا عاشق شدن بعد از ازدواج نسبت به فرد متأهل یا مجرد دیگر چه حکمی دارد؟
پاسخ:توجه خود را از این امور منصرف کند که دامی از دام های شیطان است

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -