انهار
انهار
مطالب خواندنی

تبدیل وصیت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 75 : دو قطعه زمین گندم زاری از شخصی به عنوان ثلث باقی مانده و مصرف عوائد آن را در مطلق خیرات قرارداده است. در حاشیۀ یکی از این دو قطعه، خانه سازی شده و باز خواهند ساخت و نیاز شدید هم دارند ولی را ندارند و باز شدن راهشان از این زمین است. با اینکه رفع نیاز تعدادی مسلمین منوط به باز شدن راه از این زمین است و صاحب ثلث هم مصرف آن را در مطلق خیرات مجاز نموده آیا اجازه می فرمایید به مقدار راه، از متولی زمین که خود نیز مایل ب کار گشائی مسلمین است ولو به اضعاف مضاعف خریداری شود؟ یا اصل زمین بدون هچ عوضی به نیت صاحب ثلث واگذار شود تا برای راه استفاده کنند. یا چندین سال اجاره گردد؟

واضح است اگر بشود شرعاً وادار شود، چون مطلب همیشگی است، راحت تر است.

جواب: تبدیل وصی جایز نیست و باید طوری عمل شود که با بقاء «مورد وصیت» عوائد آن صرف در جهت وصیت شود.

سؤال 76 : شخصی وصیت کرده ه حاصل یک قطعه زمین آبی را برای خودم مصرف کنید. آیا به نظر مبارک شم صحیح است که زمین مذکور را وراث بخرند و قیمت زمین را مصرف شخص مذکور کنند یا خیر؟

جواب: تغییر و تبدیل وصیت جایز نیست.

سؤال 77 : شخصی شفاهاً به ورثۀ خود وصیت نموده است که سود باغ را روضه و مصیبت بخوانند در حال حاضر باغ سود ندارد آیا ورثه می توانند باغ را بفروشند و اگر می توانند در چه مورد خرج و مصرف نمایند؟

جواب: با احتمال اینکه در آینده سود پیدا کند:

اگر وصیت تا مدت معینی است می توانند بفروشند و اگر بفروشند مسلوب المنفعه است. و اگر به تمام منافع آن «دائماً» وصیت شده، فروش صحیح نیست.

سؤال 78 : شخصی در وصیت شفاهی خود ملک و وجه را ثلث خود قرارداده که آن وجه صرف تعمیر یا تجدید بنای آن ملک بشود و درآمد آن ملک را صرف امور خیریه بنمایند، ورثه موصی بون توجه به حکم شرعی،ملک ثلث را با موافقت یکدیگر فروخته و وجه آن را یکی از ورثه از بابت سهم الارث خود بر می دارد و ملک دیگری را از ترکه میت با موافقت یکدیگر که قیمتش معادل ثلث بوده ثلث میت دهند و درآمد آن را صرف امور خیریه می کنند، اما پس از بیست سال متوجه می شوند که شرعاً حق فروختن ملک متعلق ثلث را نداشته اند، اکنون استرداد ملک متعلق ثلث عادتاً ممکن نیست و در حکم تالف است بنابراین آیا قیمت ملک ثلث فروخته شده بر عهدۀ ورثه است یا نه؟ آیا بر فرض ضمان قیمت یوم التلف را ضامن است یا زمان اداء را ؟ و در هر صورت آیا تکلیف ورثه، خرید ملک دیگر است و صرفاً درآمد در امور خیریه یا باید قیمت تالف صرف امور خیریه شود؟ و سؤال دیگر اینکه: وجوهی که تا به حال به عنوان درآمد ثلث برده اند شرعاً محسوب است یا نه؟ و آیا ورثه ضامن ملک ثلث معین شده تالف تا به حال هسند یا نه؟

جواب: فروش ملک مورد وصیت باطل است و به هر نحو امکان دارد باید ملک را برگردانند و اگر استرداد امکان ندارد نسبت به آن ضامنند و میزا قیمت یوم التلف است که با آن ملکی تهیه شود و عوائد آن در جهت وصیت صرف شود و آنچه بد از تلف در جهت وصیت صرف کرده اند محوب است و ضمان منافع بر مشتری است و بر ورثه نیست.

سؤال 79 : در داخل شهرستان صومعه سرا قبرستانی است قدیمی با یک بقعۀ متبرکه و مسجد که ماز جمعه هم در آنجا برگزار می گردد شهرداری دفن مردگان را در این قبرستان ممنوع اعلام کرده است، جوانی وصیت نموده بود که اگر من شهید شدم مرا در این قبرستان دفن نمایید اما پدر و مادر شهید می گویند که ما به فرزندمان گفتیم اگر شهید شوی ما تو را در گورستان عمومی شهر که خارج از شهر است دفن خواهیم نمود پس از این گفت و شنود جوان نه نوشته ای از خود به جای گذاشته و نه به کسی هم چیزی گفته است. پدر شهید به وصیت او عمل ننموده اند و شهید خود را در گورستان عمومی خارج از شهر دفن نموده است حال بفرمایید از نظر شرعی عدم اجرای وصیت نام شهید مذکور اشکالی داشته یا خیر؟

جواب: با فرض اینکه دفن در گورستان مورد وصیت ممنوع بوه اشکال ندارد.

سؤال 80 : فردی یکی از فرزندانش را وصی خود قرارداده و یکی از ملاک خود را وقف نموده تا در مواردی عایدات این ملک (باغچه ) صرف و خرج شود و گفته وصی یا کسی دیگر اگر زراعت یا درختکاری نماید ثلث عوایدش مال زارع و بقیه دو ثلث در مواردی از نماز و روزه و نقل جنازه به نجف اشرف و ... خرج شود. و بعد، یک سال عوایش در رد مظالم و یک سال در سهم سادات و سهم امام (علیه السلام) خرج شود. ولی وصی با دو اشکال مواجه است: 1- زارع که سابقاً به ثلث حاصل راضی می شده حال به نصف نیز راضی نمی شود. 2- وصی با توجه به اینکه وصیت نامه با سند عادی است یقین دارد که بعد از فوتش اولاد او باغچه را فروخته و تصاحب و تملک خواهند کرد و یا به نحو دیگری نافع باغچه نفله خواهد شد آیا تجوز می فرمایید باغچه فروخته شود و نصف آن در رد مظالم و نصف دگر در سهمین خرج شود؟ و یا اینکه زمین را به اسم قبرستان در اختیار مسلمان ها برای دفن اموات بگذارند؟ یا بفروشند و پول آن را در خرید قبرستانی خرج کنند و یا راهی دیگر که خود حضرت عالی تجویز می فرمایید؟

جواب: در فرض مرقوم فروش و تبدیل باغچه جایز نیست و باید طبق وصیت عمل شود.

سؤال 81 : فردی وصیت کرده و بعد از بیان مصارفی از برای ثلث می نویسد: چنانچه از ثلث من بعد از مخارج مقرر فوق اضافه بماند می توانند از اموال غیر منقول به عنوان بقیه ثلث برداشت نموده و عواید آن را همه ساله در راه محرم روضه خوانی نماید وصی به همین منظور مقداری زمین زراعتی و باغ از ما ترک افراز کرده و سال ها عائدا آن را به مصرف رسانید ولی فعلاً ابقاء آن را صلاح می داند با توجه به اینکه عبارت وصیت نامه لفظ «می توانند» است و ظهور در الزا ندارد آیا وصی می تواند زمین و باغ را فروخته ثمن آن را به مصرف منظور برساند و یا به جای آن چیزی دیگری خریدری نموده و عائدات آن را طبق وصیت به مصرف برساند یا نه؟

جواب: نمی تواند آن را بفروشد.

سؤال 82 : اگر شخصی در حال مریضی قطعه زمینی از زمین های خودش را در عوض زیارت نمودن کربلای معلا و عتبات برای شخص دیگری غیر از ورثۀ خودش وصیت نماید آیا بعد از مرگش ورثه می توانند وصیت را بهم بزنند و غیر از زمین وصیت شده بدون رضایت شخص «موصی له» زمی دیگری را بدهند یا خیر؟

جواب: اگر وصی در زائد بر ثلث نباشد ورثه حق ندارند.

سؤال 83 : شخصی وصیتی نموده و دو نفر را به عنوان وصی و وکیل تعیین نموده و گفته است که بعد از مرگش مایملک او را وقف حضرت ابوالفضل نمایند و مایملک او عبارت است از یک باغ و مقداری پول نقد ولی فعلاً وکی و وصی از اجرای وصیت عذر می آورند و می گویند چون ما با آن قریه ای که باغ در آن می باشد فاصله داریم لذا نمی توانیم از عهده برآییم با توجه به این به دو سؤال پاسخ بفرمایید:

1-آیا با توجه به اینکه باغ مزبور هنوز وقف نیست و موصی فقط وصی کرده که وقف بنمایند وکیل و وصی می توانند آن ملک را فروخته و در جای دیگری که مناسبشان باشد باغی را خریده و وقف نمایند یا نه؟ 2- ای با پول موجود می توان چیز را خریده و وقف نماید از قبیل فرش مسجد و غیره یا اینکه لازم است پول را صرف مصارف خیریه بنماید؟ توضیح اینکه وصیت به کل مایملک بوده ولی چون وصیت نسبت به مازاد از ثلث صحیح نبوده لذا وارث دو ثلث را گرفته و فقط ثلث باقی مانده  و مسأله در بارۀ ثلث است که باید وصی وقف نماید؟

جواب: باید در باغ بر طبق وصیت عمل کنند و تبدیل جایز نیست و نسبت به پول وصیت به وقف باطل است.

سؤال 84 : کاروانسرایی است در اصفهان که سه دانگ آن به عنوان ثلث مال از طرف موصی معین شده است آیا متولی فعلی این مال می تواند قسمتی از این ملک را به عنوان حسینیه و ما بقی را به صورت مغازه قراردهد و صرف موارد ثلث نماید یا خیر؟

جواب: اگر وصیت شده که محل مزبور کاروانسرا باشد نمی توانند تغییر دهند و در غیر این صورت متصدی شرعی با مراعات مصلحت و جهت وصیت می تواند تصرف مذکور را بنماید.

سؤال 85 : شخصی وصیت به ثلث کرده و پس از وضع مصارفی که تعیین کرده چنین نوشته است، آنچه از ثلث می ماند نیمی صرف در عزاداری حضرت خامس آل عبا (علیه السلام) در منزل گردد و نیم دیگرش بابت عمل احتیاطی داده شود، حال پاسخ بفرمایید: با در نظر گرفتن اینکه نصف باقی مانده ثلث در حدود 000.750 تومان است و خانه مورد وصیت گنجایش آن چنانی ندارد که مبلغ فوق ب طور معمو صرف عزاداری شود، زیرا دهها سال طول خواهد کشید آیا وصی می تواند در مساجد متعدد شهر اقامه عزا کند تا تأخیر بیش از حد معمول در انجام وصی روی ندهد؟

جواب: لازم است طبق وصیت عمل نمایند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -