انهار
انهار
مطالب خواندنی

محاسبۀ ثلث

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 58 : ایا ملاک عمل به مفاد وصیت نامه، دارائی زمان فوت متوفی است و یا درائی زمان تنظیم وصیت نامه ؟

جواب: ملاک اموال حین فوت است مگر در صورتی که وصیت به قسمتی از اموال شده باشد.

سؤال 59 : شوهر اینجانب وصیت نامه ای تنظیم کرده که بنا بر آن مبلغی بابت ماز و روزه به مدت 10 سال و اعمال حج عمره، پس از خودش از ثلث ما ترک پرداخت شود و نامبرده در سال 1355 از دنیا رفت. اما در زمان وصیتش خانه ای به ارزش تقریی پانصد هزار ریال ( که امروز خانۀ مذکور بیش از آن موقع ارزش دارد) از خود به جا گذاشت با وجود اینکه اینجانب از متوفی دارای اولاد نبوده و زنی هستم که شغل و کاری ندارم و وضع زندگیم خوب نیست پول نماز، روزه و حج از ثلث ما ترک به ارزش زمان وصیت و حیات متوفی است یا به نرخ فعلی؟

جواب: اگر ثلث اخراج نشده، باید به وصیت متوفی به قیمت فعلی ترکه عمل شود.

سؤال 60 : وصیت نامه ای از فردی باقی مانده که مواردی چند از وصیت نامه در زمان حیات و فروخته شده و در حین فوت از آن مرحوم یک قطعه زمین زراعتی و یک باب خانه که در وصیت نامه قید شده باقیمانده زمین زراعی در زمان حیات قولنامه عادی شده ولی به فروش نرفته و اموال دیگری هم هست که در وصیت نامه قید نشده حال از محضر می خواهم بفرمایید که : 1- با قولنامه شدن زمین و به فروش نرفتن آن و بودن یک باب خانه آیا وصیت نامه می تواند باطل باشد یا نه؟ و آیا به زمین قولنامه شده ثلث تعلق می گیرد یا خیر؟

2- آیا به اموال دیگر هم که در وصیت نامه قید نشده و درحال فوت موجود بوده ثلث تعلق می گیرد یا خیر؟

جواب: اگر در وقت قولنامه معامله تمام نشده و مجرد قولنامه بوده زمین و خانه مورد وصیت از ثلث میت محسوب می گردد.

سؤال 61 : مقداری کتاب مذهبی بعد از فوت مرحوم پدرم موجود بود آیا این کتاب ها جزو اموالی است که باید بین ورثه تقسیم شود یا همه آن ها متعلق به پسر ارشد است؟ و اگر باید تقسیم شود آیا اول باید ثلث مرحوم را جدا کنیم یا نه؟ زیرا او پنچ ساعت قبل از فوت که کاملاً حالش خوب به نظر می رسد وصیت نمود که ازجمع اموال من ثلث آن را خرج خیرات کنید؟

جواب: ثلث از کتاب هم خارج می شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -