انهار
انهار
مطالب خواندنی

ثبوت وصیت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 9 : هیچ یک از ما وارثین از وصیت نامه پدرمان اطلاع نداشتیم ولی بعد از فوت او وصیت نامه ای به دست آمده که معلوم می شود او در غیاب ما ب شهر قم آمده و آن را نوشته است ولی ما از نظر عمل به آن مشکوک هستیم چون مورد قبول دو تن از دختران و یک پسر که نامش در وصیت نامه ذکر شده نمی باشد لذا تقاضا داریم که بفرمایید آیا ا اینکه فرزندان همه کبیر بوده اند صلح صحیح است یا خیر و لح در غیاب فرزندان کبیر از نظر شرع چگونه است؟ نا گفته نماند که متوفی غیر از یک خانه و دو قطعه باغ ذکر شده در وصیت نامه اموال دیگری نداشته در هر صورت عمل شرعی این وصیت نامه را مرقوم فرمایید؟

جواب: شخص در حیات خودش می تواند هر گونه تصرفی در مال خودش بکند و صلح او به بعض اولاد موقوف به رضایت بقیه نیست و وصیت نامه اعتبار شرعی ندارد مگر آنکه موجب اطمینان به وصیت شود.

سؤال 10 : ملکی از مادرم به من به ارث رسیده که بین خودم و برادرم تقسیم کردیم، برادرم در سال گذشته فوت کرد دو قطعه زمین اکنون متعلق به فرزندان برادرم می باشد. ولی دو ماه قبل پسر دائیم اظهار داشت که مادر شما وصیت نمود که این ملک را بد از من وقف کنید با اینکه مدت سی و پنج سال است که این موضوع را نگفت و اجازه ی زمین را هم هیشه به برادرم می داد حتی خود برادرم هم برای یک بار هم که شده اظهار نکرد که زمین وقف است و در تقسیم سهم وی قرار گرفته لطفاً نظر خود را در این زمینه بیان فر مایید؟

جواب:در فرض مذکور زمین محکوم به ملکیت است برای ورثه و تا دعوای وصیت به طریق شرعی ثابت نشود وقف کردن لازم نیست.

سؤال 11 : پدرِ مادم فوت می کند و زمین هایی از او به مادرم و برادرانش به ارث می رسد و من سه ساله بودم که مادرم فو کرده اما تا چندی قبل این زمین ها را تقسیم نکرده بودند و الآن که تقسیم کرده اند به ما می گویند که وصیت نامه را ما ندیده ایم ولی خودشان می گویند بیست و هفت سال پیش نوشته شده آیا این وصیت نامه بعد از بیست و هفت سال  این صور قابل اجرا است؟

جواب: اگر وصیت محرز است شرعاً باید به آن عمل شود. و بعد از عمل به وصیت در ثلث ترکه باقی ترکه باید بین تمام ورثه مطابق قانون ارث تقسیم شود.

سؤال 12 : شخصی چون خودش سواد نداشت به دیگری گفت که : شما برای من وصیت بنویس به این شرح : «یک حج بلد برای من بفرستند و بقیه زمین را وقف کردم و اثاثیه ی منزل و خود منزل را مظالم عباد بدهند» سپس همان شخص را وصی خود قرارداد و اثر انگشت خویش را بر وصیت نامه نهاد، وصی چون در رساله دید که مهر و امضاء شخص وصی کننده صحیح است، دسکر به فکرش نرسید که شهو بگیرد و وصیت نامه همانطور مانده است؛ آیا به این وصیت نامه می شود عمل کرد؟

جواب: اگر محرز است شرعاً که وصیت کرده، نافذ است و باید به آن عمل شود، هر چند شاهد نگرفته باشد.

سؤال 13 : وصیت نامه ای که فاقد موصی و یا شاهدان عادل باشد و در آن بیش از ثلث وصیت شده باشد در حال مرض موت چگونه است؟

جواب: نوشته میزان نیست اگر اطمینان به وصیت حاصل باشد ولو در حال مرض موت در ثلث نافذ است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -