انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصرف زکات فطره

بزرگ نمایی کوچک نمایی

استفتائات جدید

سؤال: آيا زكات فطره را مى‏توان به خانواده فقير غير متدين داد؟

جواب:  در زكات فطره، عدالتِ گيرنده لازم نيست؛ ولى به كسى كه آشكارا گناه كبيره انجام مى‏دهد، بنابر احتياط نبايد زكات فطره داد.

سؤال: آيا پدر مى‏تواند زكات فطره را به فرزند دانشجوى خود كه محتاج است، بدهد؟

جواب:  اگر فرزندان فقير باشند، پدر و مادر بايد مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى‌توان چيزى از زكات فطره را بابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دين و يا مايحتاجى كه تأمين آن بر پدر واجب نيست اشكال ندارد.

سؤال: آيا جايز است زكات فطره را به عنوان هديه، به خويشاوندان آبرومند و مستحق داد؟

جواب:  میتواند به عنوان هديه بدهد و لازم نيست به او بگويد زكات فطره است؛ ولى بايد در نيت قصد زكات كند.

سؤال: كسى كه سيد نيست، میتواند فطره را به سيد بدهد؟

جواب:  خير، جايز نيست.

سؤال: آيا جايز است زكات فطره را در امور فرهنگى و مذهبى كه باعث نشر معارف دين میشود صرف كرد؟

جواب:  صرف زكات فطره در راه نشر معارف دين اشكال ندارد؛ ولى بهتر است آن را به فقير بدهند.

سؤال: همسرم از سادات مى‌باشند با توجه به اينکه فطريه ايشان به عهده اينجانب مى‌‌باشد و من نيز سيّد نيستم و با عنايت به اينکه فطريه سادات جداگانه دريافت مى‌شود آيا فطريه مربوط به همسرم را در محل فطريه سادات بايد قرار داد؟

جواب:  ملاک در پرداخت فطريه معيل (پرداخت کننده فطريه) است نه عيال، بنابراين شما نمى‌توانيد فطريه خود را به سيّد بپردازيد هر چند همسر شما از سادات باشد.

سؤال: آيا فطريه را به سادات فقير مى‌توان داد؟

جواب:  غير سادات نمى‌توانند به سادات فطريه پرداخت نمايند.

سؤال: اگر شخصى وضع مالى خوبى ندارد و براى مداواى بيمارى دختر بچه‌اش که هزينه زيادى دارد نيازمند پول است، آيا زکات فطره به او تعلق مى‌گيرد؟ و اگر بعداً معلوم شود كه اصلاً او مستحق نبوده حکم چيست؟

جواب:  اگر فقير است، زكات فطره بر او واجب نيست و مى‌توانيد زكات خود را به او بدهيد و اگر بفهميد فقير نبوده چنانچه مالى را كه به او داده‌ايد از بين نرفته باشد، مى‌توانيد پس بگيريد و به مستحق بدهيد و اگر نتوانيد پس بگيريد، بايد از مال خودتان فطره را بدهيد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -