انهار
انهار
مطالب خواندنی

2- خريد وفروش وساخت وسائلي كه مصرف حرام دارد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال7:وزارت بهداري خميرريش توليد مي كند ودر غيرريش تراشي نيز به كار مي رود ولي عمدهء مصرف آن تراشيدن ريش است آيا [توليد وخريد وفروش آن]از نظر شرعي اشكال دارد؟

جواب:  اگر مصرف حلال دارد اشكال ندارد مگر آنكه بقصد صرف در حرام يا علم به آن انجام شود.

سؤال8:خريد وفروش تيغ،ماشين خود تراش،ماشينهاي نمره ريز كه جهت تراشيدن وغيره به كار برده مي شود ،جه صورتي دارد؟

جواب:  چنانچه به منظور استفادهء حرام يا با علم به آن نباشد اشكال ندارد.

سؤال9:وسائلي را كه مي دانيم جهت مصرف در كار مبهم مورد استفاده است-از قيبل خمير ريش براي تراشيدن صورت كه به فتواي حضرتعالي احتياط واجب ترك آن است –خريد وفروش آنها چه صورتي دارد؟(ضمناً قيد كار مبهم از آن جهت است كه بعضي مي گويند چون احتياط واجب است ،حكم معلوم نيست).

جواب:  اگر در غير ريش تراشي مصرف ندارد،خريد وفروش آن جايز نيست علي الاحوط.

سؤال 10:آيا خريدن تلويزيون در هند واستفاده از آن با توجه به اينكه تلويزيون هند همان طوري كه برنامه هاي موسيقي وفيلمهاي همه نوعي دارد،برنامه هاي اخلاقي هم دارد جايز است يا خير؟

جواب:  در فرض مذكور اشكال ندارد.

سؤال11:آيا تجارت راديو وتلويزيون ومهندسي آنها در هند با درنظر گرفتن اينكه فروشنده يا مهندس مي داند كه بعد از فروش يا بعد از درست شدن اين دستگاها از فيلمهاي سكسي يا موسيقي آنها هم استفاده خواهد شد جايز است يا خير؟

جواب:  با فرض داشتن منافع حلال معامله باطل نيست.

سؤال12:آيا كار كردن در كارخانجات سازنده تيغ كه در حال حاضر در كشور فعاليت مي كنند واز تيغهاي ساخته شده آنها در مصارف صورت تراشي وخياطي وغيره استفاده مي شود درست است يا خير؟

جواب:  اشكال ندارد.

سؤال13:لطفاً بفرماييد خريد وفروش وساختن انگشتري طلاي مردانه زرد سفيد چه صورت دارد؟

جواب:  اگرطلاي زرد آن مستهلك نيست به طوري كه طلاي زرد به آن صدق مي كند اشكال دارد هرچند رنگ آن تغيير كرده باشد.

سؤال14:استفاده مرد از طلاي زرد حرام است،خريد وفروش انگشتر طلاي زرد مردان توسط طلا فروشها چه صورتي دارد؟

جواب:  جايز نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -