انهار
انهار
مطالب خواندنی

گران فروشی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال اگر فردی در شرکت خصوصی مدیریتی دارد و از نفوذش استفاده کند و قراردادی را جور کند و قرار به این شود که مثلا اگر متری 100 تومن می شود اینکار را کرد با منری 200 تومن قرارداد ببندد و متری 100 آن را به مدیر بدهد.آیا درآمد ناشی از آن حلال است.یا این جزء مصادیق رشوه است.
و سوال دوم .اگر رشوه محسوب نشود و اینکه اگر بعد از اتمام مدیریت آن مدیر طرف قرارداد اعلام نارضایتی کند و بگوید مجبور بودم این چک ها را بدهم چطور.آیا نقد کردن چک ها حرام است
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
 
جواب: سلام علیکم؛فی نفسه اینکار اشکال ندارد و رشوه نیست و نقد کردن چک مدت دار نیز اشکال ندارد ولی اشکال کار اینجا هست که متاسفانه برخی از امثال همین کاری که شما انجام میدهید هم نیز انجام میدهند و اینکار در حقیقت ستم و ظلم به مسلمانان خصوصٱ قشر نوپای جوان هست که میخواهد در زندگی جان بگیرد و رشد کند و شماها یکی از عوامل گران شدن و سخت شدن زندگی بر آنها میشوید و از این جهت گناهتان مهم هست، نباید شما برای منافع و سود حلال، منافعی ظالمانه آنهم از جیب افراد مسلمان برای خود فراهم کنید و چه بسا با همین سود جیب خود و زن و فرزندتان را با همین سودهای آتشی پر کنید. تلاش کنید عملکردتان با ظلم کردن به مردم همراه نشود.
مطالبی به عنوان ارشاد خدمت شما عرض میکنم که امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد.
گرانفروشی و کم فروشی در روایات
«اى خواروبارفروش، زير اين‏ كالا همانند روى آن است؟ هركس به مسلمانان خيانت كند مسلمان نيست».
«هركس يك شب در آرزوى گرانى براى امت من باشد خداوند اعمال چهل ساله او را تباه خواهد كرد.».
این سخنان از رسول خدا(ص) اعتقاد اسلام را درباره ی شرایط مطلوب بازار و مذمت کم فروشی و گران فروشی نشان می دهد.
امام علی (ع) به تاجران می فرمودند:« اى گروه تجار! اول فقه بیاموزید، و سپس تجارت كنید...تاجر فاجر است و فاجر در دوزخ است مگر آنها كه به مقدار حق خویش از مردم بگیرند و حق مردم را بپردازند.».
و در جای دیگر ایشان در نامه ای به مالک اشتر می فرمایند:
«... بدان كه در بسيارى از آنان سختگيرى بى‏اندازه و بخل ورزى زشت و نكوهيده و احتكار و نگاه‏دارى (اشياء) براى گران‏ فروشى‏ و به دلخواه نرخ نهادن در فروختني ها مى‏باشد، و اين كارهاى ايشان سبب زيان رساندن به همگان و زشتى حكمرانان است...».
امام صادق(ع) نیز فرمودند: «مغبون ساختن مؤمن، حرام است و مغبون ساختن کسی که در قیمت کالا (و سالم بودن جنس) به فروشنده اعتماد کرده، حرام است.»
اهمیت این موضوع تا جایی است که پیامبر گرامی اسلام، مسلمانان را از مخلوط کردن شیر و آب برای فروش نهی کرده است.
پیامد کم فروشی و گران فروشی در اسلام
از پیامبر گرامی اسلام(ص) درباره ی پیامد های این گناه کبیره روایت شده است:
«هنگامی که در میان گروهی کم فروشی رایج شود، خداوند، کشاورزی آنان را از میان می برد و آنان را گرفتار خشک سالی می سازد.
در حدیث دیگری ایشان فرمودند:« پنج خصلت بد است كه با پنج مصیبت و بلا همراه است هیچ گروهی نیستند كه پیمان شكنی كنند مگر خدا دشمن را برایشان مسلط می‌فرماید و هیچ گروهی نیستند كه بغیر حكم خدا حكم كنند مگر تهیدستی در میانشان آشكار شود و هیچ گروهی نباشند كه در میانشان فاحشه (نابایست) پیدا شود مگر مرگ در آن‌ها پیدا شود و هیچ فرقه‌ای نباشند كه كم سنجیدن و كم پیمودن را پیشه كنند مگر از نباتات و قوت ‌ها محروم گردند و به قحط و غلا مؤاخذه شوند و هیچ گروهی نباشند كه زكات را بمستحقان نرسانند مگر باران از ایشان باز گرفته می‌شود.».
«و كسی كه با مسلمانی در خرید و فروش غش كند از ما نیست و روز قیامت با طایفه یهود محشور می‌شود زیرا كسیكه با مردم غش می‌كند مسلمان نیست و سه مرتبه فرمود كسیكه با ما غش كند از ما نیست و كسیكه با برادر مسلمانش غش كند خداوند بركت را از روزیش برمی‌دارد و معیشت و زندگیش را خراب فرموده و بخودش واگذارش می‌فرماید». یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -