انهار
انهار
مطالب خواندنی

پرداخت خمس و دستگردان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:بدهى خمسى خود را چگونه بایدپرداخت کنیم؟

پاسخ:خمس به دو قسمت تقسیم مى شود: یک قسمت آن سهمسادات است، که بنابر احتیاط واجب باید یا به مجتهد جامع الشرایط بدهند و یا با اذن او به سید فقیر یا سید یتیم یا به سیّدى که در سفر درمانده شده بدهند. و نصف دیگرآن سهم امام (رحمه الله)است، که در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یابه مصرفى که او اجازه مى دهد برسانند.

سؤال:اگر کسى با مرجع تقلید خود سهمین را دستگران کند و بعد مجتهد فوت کند،تکلیف او چیست؟

پاسخ:لازم است به مجتهد زنده اى که به او رجوع کرده، تسلیم کند.

سؤال:کسى از مرجعى اجازهاخذ وجوهات و تصرف در قسمتى از آن را دارد، آیا مى تواند از مقلّدین مراجع دیگر هموجوهات دریافت کند؟

پاسخ:در صورتى که از مراجع دیگر نیز اجازهداشته باشد، مى تواند.

سؤال:مقلّدینحضرتعالى که با یکى از وکلاى شما دستگردان کرده اند، آیا مى توانند بقیه بدهى خودرا به وکیل دیگر شما بدهند؟
پاسخ:مانعى ندارد، ولى بهتر است بههمان وکیل بدهند.

سؤال:شخصى مبلغى وجوهاتاز سال قبل بدهکار بوده و با یکى از وکلاى مرجع تقلید خود دستگردان کرده، آیامى تواند بطور مستقیم به دفتر مرجع تقلید ارسال کند؟

پاسخ:مانع ىندارد.

سؤال:بعضى از علماى محل ضمن،محاسبه خمس آن را اخذ کرده و خود قبض مى دهند، نظر حضرتعالى چیست؟

پاسخ:لازم است سهمین مبارکین به مرجع تقلیدیانماینده مسلّموى پرداختشود.

سؤال:زن مى داند شوهرش خمس نمى دهد،آیا مى تواند خمس چیزى که در خانه از مخارج سال زیاد آمده بدون اجازه شوهربپردازد؟

پاسخ:اگر مرد از پرداخت امتناع کند و مفسده اى در کارنباشد، زن مى تواند با اجازه حاکم شرع، خمس آن را بپردازد.

سؤال:پول به کسى داده مى شود تا بابت خمس به مرجع تقلیدبرساند، آیا مى تواند آن پول را براى خود برداشته و از پول خود به جاى آن بگذارد؟

پاسخ:اگر به عنوان امانت به او داده نمى تواند، بلکه باید عین آن پول را بپردازد. مگر اینکه بداند صاحب پول به این امر راضىاست

سؤال:کسى از اوّل تکلیف بنا داشتهخمس بدهد ولى مسامحه کرده و خمس نداده و اکنون فقیر شده و توانایى پرداخت خمسندارد، تکلیف او چیست؟

پاسخ:لازم است استغفار کند و تصمیم بگیردهروقت تمکن پیدا کرد،بپردازد.

سؤال:اینجانب خانه اى به فرزندم بخشیدم و در اختیار او گذاردم، پس از مدتى که درخانه بود به جهت بعضى اختلافات خانه را از او گرفتم و فروختم، سپس پول را به اودادم تا براى خود خانه اى تهیه کند و از طرفى خمس این پول را پرداختم سپس متوجه شدمکه چون خانه را به فرزندم بخشیده بودم حق رجوع نداشته ام و خانه شرعاً متعلق به اوبوده است، آیا خمسى را که پرداخت کرده ام مى توانم از خمس سال بعد کسرکنم؟

پاسخ:نمى توانید کسر کنید، بلى اگر عین پولى که داده ایدموجود باشد مى توانید آن را بگیرید.

سؤال:درموقع رسیدن سال خمسى مبلغ ده هزار تومان خمس بدهکار شدم و با وکیل مجتهد دستگردان کردم، آیا مى توانم از منافع سال آینده بپردازم؟

پاسخ:در صورتىکه از منافع سال آینده پرداختید، باید خمس مبلغى را که مى پردازید نیز بپردازید ودر فرض سوال اگر دوازده هزار تومان بپردازید برئ الذّمه خواهیدشد.

سؤال:معنى دستگردان در خمس و ثمره آن چیست؟

پاسخ:دستگردان به معنى این است که کسى که خمس به مال اوتعلق گرفته، خمس مال خود را به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او مى دهد و بعد همانمقدار را از او قرض مى کند تا در آینده بدهد.و ثمره آن این است که شخصقبل از دستگردان، حق تصرف در اموال خود را ندارد و اگر با آن کار کند اموال او بهمقدارى که رشد مى کند به صورت تصاعدى متعلق خمس مى شود یعنى سود مقدار خمس داخل مالخود را هم باید بدهد. ولى بعد از دستگردان مى تواند در مال خود تصرف کند و اگر همکار کند، خمس آن تصاعدى محاسبه نمى شود.

سؤال:کسانى که سال قرار مى دهند و دستگردان مى کنند و بعداً وجه دستگردان شده رانمى دهند یا مقدار کمى از بدهکارى خود را داده و بقیّه را نمى دهند، آیا تصرّف درخانه و اثاث خانه و بقیّه اموالشان جایز است یا نه؟

پاسخ:اگر ازاوّل، که دستگردان کرده، قصد دادن نداشته، اموال او متعلّق خمس است و تصرّف در آن،جایز نیست و امّا اگر در موقع دستگردان قصد پرداختن داشته و بعد، مسامحه مى کند. تصرّف در آن اموال، مانعى ندارد. ولى باید بدهى خود رابپردازد.


بخشش و مصالحه خمس

سؤال:کسانى که از حضرتعالى اجازه اخذ وجوهات و دستگردان ومصالحه دارند، آیا مى توانند در موقع حساب خمس اشخاص، مقدارى از خمس را به آنهاببخشند؟

پاسخ:مجاز نیستند. بلى در مواردى که تعلّق خمس مشکوک است، مى توانند مصالحه کنند.

سؤال:آیا با فرض اشتغال ذمّه به خمس و تمکّن از اداى آن،مصالحه به کمتر جایز است؟

پاسخ:در فرض سوال جایز نیست. چون برخلاف وضع خمس است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -