انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس اموال میّت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:شخصى داراىسال خمسى است، اگر در اثناى سال فوت کند، آیا ورثه او مى توانند قبل از پرداخت خمس او از ترکه او

در تجهیز و تکفین و سایر مخارج میت مصرف کنند؟

پاسخ:آنچه از درآمد سال فوت، صرف مؤونه نشده، باید خمس آن پرداخت شود و ازمال خمس داده شده به مصرف تجهیز و تکفین میت برسانند و حتى کفنى را که خود میت ازدرآمد سال فوت خریده باید خمس آن را بپردازند.

سؤال:اگر میت خمس بدهکار باشد، آیا از اصل مال خارج مى شود یا ازثلث؟

پاسخ:از اصل مال خارج مى شود.

سؤال:میتى خمس بدهکار است و داراى وارث صغیر مى باشد، آیا بایدخمس او پرداخت شود یا باید صبر کرد تا وارث او کبیر شوند؟
پاسخ:پرداخت خمس واجب است و در صورتى که میت وصىّ دارد، پرداخت بر وصى واجب است و اگرندارد در فرض سوال که صغیر دارد، باید با اذن حاکم شرع خمس مال او رابپردازند.

سؤال:شخصى از دنیا رفته ومقدارى خمس و زکات بدهکار است و ترکه او براى اداى هردو کافى نیست وظیفه چیست؟
پاسخ:اگر متعلّق خمس داخل ترکه است، خمس مقدم است و اگرمتعلق زکات داخل ترکه است زکات مقدم است و در غیر این صورت تقسیط مى شود.

سؤال:شخصى فوت کرده و مقدارى دینو خمس بدهکار است و ترکه او براى اداىهردو کافى نیست، وظیفه چیست؟

پاسخ:اگر عین موجود متعلّق خمس است خمس مقدم است و در غیر این صورت دین مقدم است.

سؤال:شخصى مال غیر مخمّس خود رابه دیگرى هبه نموده و موهوب له، خمس آن را بدون اطلاع او پرداخت است. آیا خمس ازعهده واهب ساقط است؟ آیا برى الذّمه شده یا نه؟ و اصولا پرداخت خمس دیگرى تبرّعاًچه حکمى دارد؟ و آیا تکلیف از صاحب خمس ساقط مى شود هرچند مال متعلّق خمس نزد اوموجود باشد؟ مثلا شوهر خمس مال همسرش را تبرّعاً بدهد با اینکه مال متعلق خمس نزدزن موجود است.

پاسخ:به طور کلّى پرداخت تبرّعى خمسِ شخصِ دیگرولو بدون اطلاع وى باشد. مبرء ذمّه او مى باشد و از عهده او ساقط مى گردد هرچند ازثواب این عبادت محروم شده است لذا در فرض سؤال خمس از عهده هبه کننده و دیگرى که خمس او را تبرعاً پرداخته اند ساقط و او برى الذمّه شده است حتّى اگر مال متعلق خمس نزد صاحب مال موجود باشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -