انهار
انهار
مطالب خواندنی

گوسفند و گاو

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال :شخصى تعدادى گوسفند دارد که خمس آنها را داده است. سال بعد تعداد گوسفندان همین مقدار است ولى قیمت آنها دو برابر شده است، آیا خمس دارد؟
پاسخ:بلى، ترقى قیمت آنها خمس دارد.
سؤال :شخصى تعدادى گوسفند براى استفاده زندگى خود دارد اگر ازبچه و پشم آنها در غیر مؤونه استفاده کند، آیا خمس گوسفند را بایدبپردازد؟
پاسخ:لازم نیست. ولى نسبت به بچه و پشم اگر براى سرمایه تجارت و کسب استفاده کند، باید خمس آنها را بپردازد
سؤال :بچه هاى گاو و گوسفند که نگهدارى مى شوند تا مثلا بعد ازدو سال از شیر آنها استفاده شود، آیا خمس دارند؟ و آیا پشم آنها که در ضمن این دوسال استفاده مى شود، خمس دارد؟
پاسخ:آنچه به مقدار معاش است خمس ندارد.
سؤال :شخص گوسفنددار براى پرداخت خمس گوسفندها آیا باید قیمت آنها را حساب کند یا محاسبه به تعداد نیز صحیح است؟
 پاسخ:محاسبه هردو صحیح است. ولى در صورتى که به تعداد حساب کند، باید در سالهاى بعد علاوه بر خمس تعدادى که افزایش یافته، خمس نماء متصل گوسفندان قبلى را نیز بپردازد.
سؤال :آیاصاحبان گوسفند مى توانند قیمت علوفه مصرف شده در زمستان را از نموّ گوسفندان کسرکنند و خمس باقیمانده را بپردازند؟
پاسخ:اگر علوفه را ازپول خمس داده شده خریدارى کنند مى توانند.
سؤال :گاو و گوسفندى که بیش از یکسال عمر دارند، اگر در بین سال خمسى فروخته شوندچه موقع متعلّق خمس واقع مى شوند؟
 پاسخ:اگر از درآمد سالهاى قبل به عنوان استفاده شخصى از شیر آنها خریدارى شده است جزء درآمد سال فروش قرارمى گیرد یعنى اگر تا آخر سال خمسى صرف مؤونه نشده باید تخمیس شود.
سؤال :کشاورزى یک گاو داشته که با زادو ولد افزایش پیدا کرده و پس از حدود پنج سال، چهار گاو شده است. سپس آنها رافروخته و براى مخارج جهیزیه دخترش هزینه کرده است. پس از آن یک گاو شیرده خریده که گوساله آن بزرگ شده، حکم خمس آن را بیان فرمایید.
پاسخ:لازم است به مجرّد فروش، خمس مجموع قیمت را بپردازد. و چنانچه گاو شیرده را از پول خمس داده نشده خریده باشد، باید خمس آن و گوساله آن را بپردازد

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -