انهار
انهار
مطالب خواندنی

مطالبی مفید

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ميثم بن يحيي اسدي كه به خاطر خرمافروشي به: "تمار" معروف بود يكي از ياران نزديك اميرمؤمنان علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام و از حواريان آن حضرت بود و از آن حضرت به اندازه استعداد خويش، دانش و معرفت فراگرفت و بر رازهاي نهان و اخبار غيبي، اطلاع مي‌يافت.[۱]

به همين جهت، وي پيش از شهادت ابا عبدالله الحسين علیه‌السلام در كربلا، شهادت آن حضرت و يارانش را پيش‌گويي كرده بود. فضيل رسان از جبله مكيه روايت كرد كه از ميثم شنيدم مي‌گفت: به خدا سوگند، اين امت جفاكار فرزند پيامبرشان را در دهم ماه محرم مي‌كشند و دشمنان خدا، آن روز را جشن گرفته و عيد مي‌گيرند.

سپس گفت: و ان ذلك لكائن قد سبق في علم الله تعالي ذكره، أعلم ذلك بعهد عهده الِّي مولاي اميرالمؤمنين علیه‌السلام ولقد اخبرني انه يبكي عليه كلّ شئي...؛ اين مسئله، انجام شدني است كه در علم ازلي خداوند متعال گذشت و آن را سرورم اميرمؤمنان علیه‌السلام كه بهتر از هر كسي مي‌داند، طي عهدي مرا به آن مطلع نمود و به من خبر داد كه براي مظلوميت او امام حسین علیه‌السلام تمام موجودات مي‌گريند.[۲]

ميثم تمار در كوفه امام علی علیه‌السلام را همراهي مي‌كرد و آن حضرت چيزهايي كه به خيلي از همراهانش نمي‌توانست بگويد، به خاطر ظرفيت بالاي ميثم تمار به وي مي‌فرمود. از جمله وي را از آينده‌اش و كشته شدنش در راه خدا و محبت اهل بيت علیهم‌السلام خبر داد. در اين باره روايات فراواني نقل گرديده است.

از جمله، يوسف بن عمران روايت كرد كه ميثم تمار به من گفت: روزي حضرت علي علیه‌السلام مرا خواست و فرمود: چگونه خواهد بود حال تو آن زماني كه فرومايه بني‌اميه عبيدالله بن زياد تو را بخواند و بخواهد از من برائت جويي؟ گفتم: من از تو برائت نمي‌جويم. امام علي علیه‌السلام: به خدا سوگند، در آن حال او تو را به صليب كشيده و مي‌كشد. گفتم: صبر پيشه مي‌كنم و اين كار از من، در نزد خداي متعال بسيار اندك است. امام علي علیه‌السلام: در آن حال، در بهشت با من خواهي بود.[۳]

ميثم تمار حتي بر چوبه داري كه وي را در آن به صليب خواهند كشيد از امام علي علیه‌السلام نشاني‌اش را گرفت و به زير درخت آن مي‌رفت و با آب، جارو كردن آن در آنجا به نماز مي‌ايستاد و به همسايگان آن مي‌گفت من بزودي همسايه شما مي‌شوم. آنان تصور مي‌كردند كه وي قصد خريد خانه در نزديكي‌هاي آنان را دارد، وليكن مراد او چيز ديگري بود كه از استاد و مرادش امام علي علیه‌السلام به آن پي برده بود.

به هر روي وي از عاشقان و مريدان امام علي علیه‌السلام و فرزندانش امام حسن علیه‌السلام و امام حسين علیه‌السلام بود و در آن سالي كه امام حسين علیه‌السلام بر عليه يزيد قيام كرد، ميثم در آن سال به سفر حج رفته بود و در بازگشت به كوفه در قادسيه دستگير شد. در آن ايام با آمدن عبيدالله بن زياد به كوفه و شهادت مسلم بن عقيل علیه‌السلام در اين شهر، رعب و وحشت عظيمي اهالي اين ديار را فراگرفته بود و عبيدالله بن زياد حكومت نظامي بسته و كنترل كننده‌اي اعمال مي‌كرد و تمامي دوستان و دوستداران ولايت را دستگير و شكنجه مي‌نمود. از جمله ميثم تمار را پيش از رسيدن به خانه‌اش در قادسيه دستگير كرده و او را به قصر عبيدالله بردند و عبيدالله از وي خواست كه از علي علیه‌السلام برائت بجويد و وي را دشنام دهد. ولي ميثم تمار از اين كار امتناع كرد و مناقب علي علیه‌السلام را بر زبان جاري كرد.

عبيدالله هر چه تلاش كرد، فايده‌اي نداد و از روي خشم و غضب دستور داد وي را در بالاي داري به صليب كشند و هيچ‌گونه آب و غذايي ندهند تا جان دهد. ولي ميثم تمار در بالاي دار نيز از مناقب و فضايل اهل بيت علیهم‌السلام سخن مي‌گفت و اهالي كوفه با اجتماع در پاي دار او به سخنانش گوش فرا داده و بر دشمنان اهل بيت علیهم‌السلام لعنت مي‌فرستادند.

عبيدالله دستور داد كه بر دهانش لجامي زده تا وي را از گفتن بازدارند. اين نخستين لجامي بود كه در تاریخ اسلام بر دهان يك انسان زدند و او را از گفتن بازداشتند. ميثم سه روز تمام در بالاي دار مقاومت كرد و تا توانست از نيكي‌هاي اميرمؤمنان علیه‌السلام و فضائل اهل بيت علیهم‌السلام و ستمكاري‌هاي يزيد بن معاويه و عبيدالله بن زياد، سخن گفت و مردم را از ناآگاهي و ناداني بيرون آورد و با واقعيت‌ها آشنا كرد.

در روز چهارم دست‌ها و پاهايش را قطع و زبانش را از كام بيرون آوردند و بر بدن شريفش نيزه زدند و به همان حالي كه مولايش امام علي علیه‌السلام پيش‌گويي كرده بود، وي را به شهادت رسانيدند.[۴]

شهادت وي روز 22 ذی الحجه سال 60 قمري، ده روز پيش از آمدن امام حسين علیه‌السلام به كربلا واقع گرديد. قبر شريف وي از زيارتگاه‌هاي معروف عراق است كه در سمت جنوب مسجد اعظم كوفه قرار دارد و شيعيان و دوستداران اهل بيت علیهم‌السلام، آن را زيارت مي‌كنند.


1- منتهی الامال شیخ عباس قمی، ج 1، ص 215.

2- الأمالي شیخ صدوق، ص 110؛ بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45، ص 202.

3- الخرائج والجرائح قطب‌الدين راوندی، ج 1، ص 229.

4- نك: روضة الواعظين فتال نيشابوري، ص 288؛ كشف اليقين علامه حلی، ص 77؛ خصائص الائمه علیهم‌السلام سيد رضی، ص 54؛ الفضايل ابن شاذان، ص 103؛ اختيار معرفه الرجال شیخ طوسی ص 80 و ص 82 و ص 85.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -