انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «سيد عبداللَّه شيرازي» (1363 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت فقيه و مرجع كبير آيت‏ اللَّه "سيد عبداللَّه شيرازي" زعيم حوزه علميه مشهد (1363 ش)رحلت فقيه و مرجع كبير آيت‏ اللَّه «سيد عبداللَّه شيرازي» زعيم حوزه علميه مشهد (1363 ش)
آيت‏ اللَّه سيدعبداللَّه شيرازي در سال 1270 ش (1309 ق) در بيت علم و فضيلت در شيراز به دنيا آمد. ايشان در 21 سالگي به همراه پدر بزرگوار خود به دليل مبارزات ضد استعماري انگليس به مدت شش ماه از شيراز تبعيد شد و پس از بازگشت، به تحصيل و تدريس ادامه داد. آيت ‏اللَّه شيرازي سپس براي تكميل تحصيلات خود، در سال 1294 ش به نجف اشرف رفت و در حلقه درس حضرات آيات: آقا ضياءالدين عراقي، سيدابوالحسن اصفهاني و ميرزاي نائيني شاگردي نمود. اين عالم رباني پس از اقامت سيزده ساله در نجف اشرف و اخذ درجه اجتهاد، به زادگاه خود، شيراز، بازگشت و به احياي حوزه علميه شيراز همّت گماشت. ايشان مبارزات سياسي خود را پس از بازگشت از نجف ادامه داده و مخالفت رسمي و علني خويش را با حكومت رضاشاه پهلوي اعلام كرد. آيت‏اللَّه شيرازي در اين راه متحمل سختي‏هاي فراواني شده، ضمن بي‏حرمتي به ايشان، اين عالمِ نستوه را به زندان كشاندند. پس از ماجراي كشف حجاب و كشتار خونين مسجد گوهرشاد به دستور رضاخان، آيت‏اللَّه شيرازي به طور مخفيانه راهي نجف اشرف شده و اين اقامت، چهل سال به طول انجاميد. ده سال پاياني عمر معظمٌ له در مشهد گذشت و حضور ايشان، حوزه اين شهر را رونقي دوباره بخشيد. آيت‏اللَّه شيرازي همچنين در نهضت اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني نيز، همواره پشتيباني خود را اعلام داشته و در آگاه سازي افكار مردم مشهد، نقش مهي ايفا نمود. از آيت‏اللَّه شيرازي آثار و بناهاي فراواني به جاي مانده كه تاسيس مدارس، كتابخانه‏ها، مساجد و... در شهرهاي مختلف از آن جمله‏اند. هم‏چنين عُمدَةُالوسايل، الامامَةُ و الشيعَه و ذخيرةُ الصّالحين از جمله كتب اين عالم آگاه مي‏باشند. آيت‏اللَّه سيدعبداللَّه شيرازي سرانجام در پنجم مهرماه 1363 ش برابر با اول محرم 1405 ق در 93 سالگي به سوي معبود شتافت و پس از تشييعي با شكوه، در جوار حرم منوَّر امام رضا (علیه السلام) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -