انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی کوتاه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

امام موسي بن جعفر علیه‌السلام معروف به (كاظم) هفتمين امام شيعيان است و در ايام امامتش با حكومت‌هاي منصور دوانقي، مهدي عباسي و هارون الرشيد كه همگي از سلسله بني‌عباس بودند معاصر بود و از تمامي آنان سختي‌ها، رنج‌ها و بي‌مهري‌هاي فراواني متحمل شد و چندين بار از سوي آنان به بغداد فراخوانده شد و در حبس آنان قرار گرفت و تنها در دوره هارون الرشيد به مدت چهار سال زنداني بود.

هارون در آخرين ماه‌هاي سال 179 قمري، جهت استحكام خلافت عباسیان و اخذ بيعت و زمينه‌سازي لازم براي وليعهدي فرزندانش، عازم مراسم حج گرديد و به علما، سادات، اعيان و اشراف سراسر عالم اسلام نامه‌هايي نوشت و آنان را براي حضور در مكه معظمه و بيعت با وليعهدي فرزندانش فراخواند.

او پيش از ورود به مكه معظمه وارد مدينه منوره گرديد و چند مدتي را در آن اقامت نمود و براي دستگيري امام موسي بن جعفر علیه‌السلام، انديشه كرد و با دولتمردان وقت از جمله يحيي بن خالد برمكي مشورت نمود و سرانجام به دستگيري‌اش تصميم گرفت. زيرا آن حضرت را مزاحم خواسته‌ها و أميال شيطاني خويش مي‌دانست و به هر طريقي مي‌خواست وي را از سر راه خود بردارد.

بدين جهت روزي كه امام موسي‌كاظم علیه‌السلام در كنار قبر مطهر جدش رسول اكرم صلی الله علیه و آله مشغول نماز و نيايش بود مأموران خليفه وارد مسجد شده و آن حضرت را دستگير و ظالمانه از مسجد خارج كردند.

امام موسي‌كاظم علیه‌السلام هنگامي كه با زورگويي و بي‌نزاكتي مأموران هارون روبرو گرديد، متوجه قبر شريف پيامبر صلی الله علیه و آله شد و به شكوه پرداخت و گفت: اي رسول خدا صلی الله علیه و آله! از امت بدكردار تو، آن چه به اهل بيتت مي‌رسد به تو شكايت مي‌كنم.

مردم كه از مظلوميت آن حضرت و زورگويي مأموران هارون به شدت ناراحت و عصباني شده بودند، با صداي بلند گريستند و آن حضرت را تا مقداري از راه همراهي كردند.

هارون الرشيد دستور داد آن حضرت را در غل و زنجير كرده و سوار بر محملي نمايند و از مدينه به عراق تبعيدش كنند. وي براي رد گم كردن مردم و گريز از اعتراضات احتمالي آنان دو محمل ترتيب داد، يكي را به سوي بغداد و ديگري را به سوي بصره حركت داد و كسي جز مأموران وي نمي‌دانستند كه حضرت در كدام كجاوه است. ولي آن حضرت در كجاوه‌اي بود كه به سوي بصره حركت كرده بودند. آنان پس از چندين روز راهپيمايي در روز هفتم ذی الحجه وارد بصره شدند و آن حضرت را به عيسي بن جعفر بن منصور دوانقي، پسرعموي هارون و عامل وي در بصره تسليم نمودند.

عيسي بن جعفر، آن حضرت را در يكي از حجره‌هايي خانه خود زنداني كرد و به مدت يك سال در آن زندان، آن حضرت را نگه داشت و سپس آن حضرت را به بغداد فرستاد.[۱]


1- نك: الارشاد شيخ مفيد، ص 579؛ منتهی الآمال، شيخ عباس قمي، ج 2، ص 212؛ وقايع الايام شیخ عباس قمی ص 111.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -