انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «شیخ حسین دین محمدی» (۱۳۷۶ ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

== == == == == == == == == ==

آیت‌الله حسین دین محمدی زنجانی در سال ۱۲۹۳ هجری قمری در شهر زنجان به دنیا آمد. او از فقهاء نامدار ایران است و شاگرد آخوند ملا کاظم خراسانی بوده است.

تحصیلات
پدر او، حاج فتحعلی از کسبه متدین بازار زنجان، بعد از اتمام دوره مکتب او را وادار کرد تا به شغل کسب و کار برود. ولی شغل بازار او را قانع نکرد و او با علاقه و با مساعدت مادر خود به دنبال طلبگی رفت. وی با اشتیاق تحصیل ادبیات و مقدمات را پشت سر گذاشت و در مدرسه نصر الله خان زنجان تحصیلات خود را پیگیری نموده و از اساتیدی نظیر میرزا ابراهیم حکمی زنجانی، میرزا مجید حکمی، میرزا ابراهیم ماهانی فقاهتی، و ملا خلیل زنجانی بهره برد و در آن زمان در زنجان که در آن زمان مرکز فقاهت و اصولیون و حکماء ایران بود موفق به کسب درجه اجتهاد شد. دین محمدی برای ادامه تحصیلات خود با همراهی پدرش به نجف رفت. از اساتید او در نجف می‌توان آخوند ملا کاظم خراسانی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نویسنده کتاب عروةالوثقی و شیخ شریعت اصفهانی را نام برد. دین محمدی در سال ۱۳۳۲ هجری قمری به زنجان بازگشت.
شاگردان و تالیفات
از شاگردان وی می‌توان آیه الله سید حسین نجفی، ایت الله شیخ محمد آل اسحق، و کمال فقاهتی را نام برد.[1] دین محمدی همچنین استاد تفسیر، فقه، فلسفه و درس خارج رضا روزبه بوده است.[2] از تالیفات او می‌توان آثار زیر را نام برد:
شرح کفایه الاصول
رساله لا جبر و لا تفویض
رساله‌ای در الفاظ در اصول فقه
رساله‌ای در مباحث قائده لا ضرر
رساله‌ای مشتمل بر مباحث کتاب و سنت
رساله‌ای در مباحث علم رجال
رساله‌ای در مباحث معاملات
رساله صلواه مسافر
رساله درارت
کتاب در مواعظ (سه جلد)
کتاب در مواعظ شب‌های ماه رمضان
کتاب القضاء و الشهادات
تقریرات بحث محقق خراسانی در فقه
تقریرات اصول شیخ شریعت اصفهانی
تقریرات بحث فقهی شیخ شریعت اصفهانی
حاشیه بر طهارت شیخ انصاری
وفات
آیت‌الله دین محمدی پس از یک دوره کوتاه بیماری در ۲۵ خرداد ۱۳۳۷ {برابر با 16 ذی القعده 1376} در زنجان در گذشت.[3] آیه الله بروجردی از مراجع بزرگ آن زمان در قم هنگامی که خبر و فات ایت الله دین محمدی را شنیده بود گفته بود: من افتخار میکنم که چهار سال درس آخوند ملا کاظم خراسانی را دیده ام و لی آیت‌الله دین محمدی خیلی قبل از ما بود. او خیلی سبقت داشت. آقایان همه شان به مجلس فاتحه بروند و من هم خواهم رفت. آیت‌الله بروجردی این حرف را هنگامی در قم می‌زد که در اوج شهرت بود.[4]

[1] «گذری بر زندگی آیت‌الله حسین دین محمدی زنجانی»، روزنامه قلم زنجان، ۱۴ بهمن ۱۳۸۶.
[2] سیزدهمین یادواره بزرگداشت مقام معلم، اداره آموزش و پرورش استان زنجان،۱۳۷۵.
[3] «گذری بر زندگی آیه الله حسین دین محمدی زنجانی»، روزنامه قلم زنجان، ۱۴ بهمن ۱۳۸۶.
[4] صائنی، محمد اسماعیل. «پله پله تا ملاقات خدا»، روزنامه مردم نو،۱۴ تیر ۱۳۸۵.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -