انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی کوتاه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

در ساحل شرقى بحرالروم  بين شام و مصر و عربستان سرزمين كوهستانى كوچكى واقع شده كه فلسطين نام دارد و مساحتش بيست و پنچ هزار كيلومتر مربع است .
شهر مذهبى بيت المقدس كه به عقيده مسيحيان مدفن عيسى مسيح ((ع ) مى باشد. در اواسط قرن هفتم ميلادى به تصرف مسلمانان در آمد. چهار قرن بعد، اروپاييها ظاهرا به خاطر نجات قبر مسيح و عملا براى تحصيل عنائم و استملاك اراضى حاصلخصيز خاورميانه به فلسطين ، سوريه ، لبنان ، انطاكيه و مصر حمله ور شدند و مدت دويست سال يعنى از اواخر قرن يازدهم تا اواخر قرن سيزدهم ميلادى به طول انجاميد. چون سپاهان اروپايى در اين جنگها، روى سينه و پيراهنهاى خود علامت صليب رسم مى كردند و در اردوگاهها پرچم صليب مى افراشتند آنها را جنگهاى صليبى ناميدند. ميان جنگ هاى متعدد و فزون از شمارى كه اين مدت به وقوع پيوست فقط هشت مورد آنها حائز اهميت بسيار مى باشند.
بدون ترديد، جنگهاى صليبى ، نقش حساسى در تاريخ شرق و غرب داشته است و مى توان آن را از جلوه هاى مهم نزاع اسلام و مسيحيت دانست . اين جنگها پيامدهاى مهمى براى دو ملت ، خصوصا غرب ، به دنبال داشت .
قبل از ظهور اسلام در صحنه سياسى جهان ، دو قدرت آن وقت ؛ يعنى ايران و روم با هم در كشاكش دائمى ، كه ناشى از سلطه جويى سران و پادشاهان هر يك از دو كشور بود، به سر مى بردند و تنها رقبا و قدرتهاى بالفعل جهان بودند. جنگهاى پى در پى ، در ميان آنان باعث شده بود تا از توانايى اين دو قدرت به مرور كاسته شود و رنجها و بدبختيهاى فراوان گريبانگير مردم كشورهاى فوق و مستعمرات آنها بشود. در همين راستا امپراتورى عظيم روم به دو قسمت تقسيم شد و امپراتورى پهناور ايران نيز دچار جنگهاى شديد داخلى گرديد. يكى از تحولاتى كه بدون شك تاثيرات فراوانى در آينده تاريخ نيز گذاشت ، تغيير دين در امپراتورى روم شرقى بود، زيرا از اين دوران به بعد، نيروهاى جنگنده منظم و تعليم ديده آن امپراتورى با رنگ و آب مذهبى به كشور گشايى ها و جنگهاى پى در پى دست زدند. بعد از گرويدن امپراتورى دوم شرقى به آيين مسيحيت و تغيير دين ، جنگهاى ايران و روم ، نمايى ديگر به خود گرفت . اين كشاكشهاى دو امپراتورى ، تا ظهور اسلام ادامه داشت ، ليكن بعد از ظهور اسلام و حضورش در صحنه هاى سياسى و اجتماعى دنيا، كم كم تعادل جهان آن روز به هم خورد، بدين معنا كه بر خلاف گذشته گروههاى انبوه مردم ، از مستعمرات اين دو قدرت ، شاهد طرز تفكر نوين اسلامى بودند كه نداى عدالت برادرى را سر داده و صداقت و انسانيت را به همراه خود آورده بود؛ در نتيجه انبوه مردم به آيين اسلام روى آوردند و خود به خود تعادل به نفع اسلام به هم خورد. در قرنهاى هفتم و هشتم ميلادى ، اسلام پيشرفتهاى چشمگيرى كرد و موج رو به گسترش اسلام تا نزديكيهاى اروپا نفوذ كرد و از آن به بعد امپراتورى روم شرقى خود را مواجه با حركت نوينى ديد، لذا حملات جديدى را عليه مردم كه به آيين جديد يعنى اسلام گرويده بودند، آغاز كرد. اين حملات خصمانه بتدريج ريشه بين المللى به خود گرفت و فوج فوج سربازان صليبى از اروپا، امپراتورى بيزانس (روم شرقى ) و... روانه سرزمينهاى اسلامى شدند تا ريشه اين آيين نوپا را بر كنند.

علل هجوم صليبيها
1 - انگيزه مذهبى: مسلمانان معاصر جنگهاى صليبى، اعم از سلاطين، اميران، نويسندگان و ساير مردم بر اين عقيده بودند كه نخستين انگيزه صليبيها بر پايه اعتقادات دينى و مذهبى قرار داشت و نقش فعالى كه ارباب كليسا و رجال دين مسيح در برافروختن آتش جنگ داشتند، اين نظر را قوت مى بخشد.
((پاپ اوربان دون )) II Urban Pope در سال 488 ه.ق / 1095 با شعار ((اين است اراده خدا)) در مجمع كلرمونت  Clermont فرانسه خطابه اى ايراد كرد و چنين سخن گفت :
((اى ياران مسيح ! آن سرزمين مقدس كه از بركت وجود مخلص (عيسى مسيح ) تبرك يافت ، آن دخمه اى كه از آن نجات دهنده ماست ، آن كوهستانى كه عيسى به خاطر نجات ما، در آن به سر برد و محنت كشيد، آن مزارى كه در آن دفن گرديد، اينك تماما به تصرف دشمن در آمده و ميراث مشركان شده است . آن كليساهاى مقدس ، آن اماكن فروزانى كه جهان را تابناك كرده بودند، اكنون در مغاك تاريكى فرو رفته و از نظر ناپديد شده اند، به طورى كه در سراسر آن سرزمين پهناور حتى يك وجب خاكى كه در آن براى خدا عبادت شود، باقى نمانده است . همان بيت المقدسى كه مايه افتخار و سرچشمه فياض ما بود، اينك به دست مسلمانان افتاده است ، مسلمانانى كه غير از مآثر دينى خود اثر ديگرى در آن باقى نگذارده اند...
اى دلاوران عزيز! آن شمشيرهايى را كه تاكنون به سينه يكديگر فرو مى برديد و در مقابل اهانتى كوچك با برادران دينى دوئل مى كرديد، اكنون بايد به سينه دشمن فرو بريد... اين جهادى كه امروز عازم آن هستيد تنها براى فتح بيت المقدس نيست ، بلكه بايد تمام اقليم پرثروت آسيا و خزاين آكنده و بى حساب آن را تصاحب نماييد. امروز بايد به جانب بيت المقدس ‍ برويد و تمام آن سرزمينها را از دست اشغالگران بگيريد و خود وارث آنها شويد... اى دلاوران ! با اين شمشيرى كه به جهاد مقدس مى رويد، خزائن آسمانها را تملك خواهيد كرد. اگر در اين جنگ فاتح شويد تمام كشورهاى مشرق زمين از آن شما خواهد شد، و اگر كشته شديد به شرافتى بس بزرگ نايل آمده ايد، يعنى در نقطه اى شهيد شديده ايد كه عيسى در آن شربت شهادت نوشيده است )).
پس از آن كه امپراتورى ((بيزانس )) پيرو ((ارتدوكس )) در جنگ ((ملازگرد)) يا ((منازگرد)) مغلوب سلجوقيان شد، جدايى و رقابت با مذهب ((كاتوليكى )) روم را خطر آفرين يافت و از كليساى روم عليه مسلمانان يارى خواست ، كليساى روم اين ندا را لبيك گفت . بنابراين مى بايست وحدت دو كليساى شرق و غرب را سرآغاز تهاجم گسترده عليه اسلام دانست . بدين ترتيب با تجديد تفكر دينى در غرب ، پاپ رهبر مذهبى جهان غرب شد و اين وحدت ، سرفصل جنگهاى صليبى گرديد.
2 - انگيزه اقتصادى : در آن دوران سيماى اقتصادى و اجتماعى اروپا تيره بود.
نظام زميندارى و ارباب رعيتى در اروپا بيداد مى كرد. طبقه عادى جامعه ، در بدترين شرايط اجتماعى و فقر و بيچارگى زندگى مى كردند. زمينداران بزرگ در صدد گسترش اراضى خود مخصوصا در مشرق زمين بودند. از سوى ديگر گرانى ، رشد بيمارى ، قحطى و كمبود آذوقه كه مردم را وادار به گياهخوارى كرده بود، عاملى در فرار مردم از غرب به شرق بود.
انگيزه هاى تجارى و بازرگانى نقش عمده اى در گسترش جنگهاى صليبى داشت و همان طور كه ((تامسون )) در تاريخ اجتماعى و اقتصادى خود بيان كرده است ، جنگهاى صليبى اولين تجربه استعمار غرب بود كه براى تحقق بهره برداريهاى همه جانبه اقتصادى صورت گرفت .
3 - ادعاى كاذب زائران مسيحى بيت المقدس مبنى بر اين كه مورد اذيت و آزار مسلمانان قرار مى گيرد وسيله اى براى تحريك عواطف مسيحيان و انگيزش جنگها بود.

آغاز جنگهاى صليبى
هنگامى كه اسلام با تسخير قلبها تا مركز اروپا پيش رفت ، اروپا در توحش و بربريت و نزاعهاى قومى و قدرت طلبى شواليه ها، بارون ها و كنت ها، دست به گريبان بود. با آمدن اسلام به سرزمينهاى اروپا و به دنبال رسيدن تمدن شكوفا و انسانى اسلام به دروازه هاى آنجا، جامعه بسته اروپا ناگهان احساس خطر كرد، زيرا خود را مواجه با تفكرى مى ديد كه برابرى ، مساوات و آزادى انسانى را به مردم نويد مى داد و برخلاف عقايد و خرافات حاكم بر جامعه اروپاى قرون وسطى ، آينده اى روشن و الهى را براى آنان ترسيم مى نمود.
اروپاييان كه هيچ مانعى را بر سر راه گسترش اسلام نمى ديدند، به فكر جلوگيرى از گسترش سريع آن افتادند، ليكن حربه اى كه مى بايست احساسات مردم رنجديده اروپا را براى مقابله با نيروى اسلام تهييج كند در دست نبود، لذا كليسا قدم به ميدان نهاد و ((پطرس زاهد)) كشيش ‍ فرانسوى ، كه براى زيارت به بيت المقدس رفته بود، پس از مشاهده سيادت و سرورى مسلمانان بر بيت المقدس در بازگشت به غرب ، بهانه ناامنى را ساز كرد و سوار بر قاطر ايتاليا و فرانسه را در نورديد و احساسات مسيحيان و صاحبان كليسا را برانگيخت .
اجتماع تاريخى ((كلرمونت )) در 15 اوت 1095 تشكيل ، و كليسا عليه مسلمانان كه آنها را كافر مى ناميدند، اعلان جهاد كرد. سپاه صليبى با استفاده از داوطلبان مسيحى تشكيل و آماده نبرد با مسلمانان شد و سرانجام نيز به سوى قسطنطنيه حركت كرد. اولين جنگ صليبى 25 اوت 1095 م با قتل عام مسلمانان ، يهوديها و حتى مسيحيان شرقى و آسيايى ، توسط صليبيان آغاز شد و هزاران نفر قربانى صليبيان شدند و انطاكيه و بيت المقدس به دست ايشان افتاد و در يك شب در بيت المقدس 12 هزار نفر از مسلمانان و تعدادى از يهوديان را قتل عام كردند. صليبيها پس از پيروزى ، خطاب به پاپ نوشتند: ((اگر مايليد بدانيد چه بر دشمن مى گذشت ، همين بس كه اسبهاى ما در ايوان سليمان و معبد او تا زانو در خون مسلمانان شناور بودند.))
دوره اول جنگهاى صليبى كه در سال 1095 م عليه مسلمانان شروع شد تا سال 1270 م پايان جنگ هشتم ادامه يافت و سرانجام صليبيها از سرزمينهاى اسلامى بيرون رانده شدند و بقاياى صليبيها نيز از شام در سال 690 ه.ق برابر با 1291 م بيرون رفتند. تاريخ ميلادى جنگهاى ياد شده به شرح زير است :
جنگ اول 1095 الى 1099، جنگ دوم 1147 الى 1149، جنگ سوم 1189 الى 1192، جنگ چهارم 1202 الى 1204، جنگ پنجم 1217 الى 1221، جنگ ششم 1228 الى 1229، جنگ هفتم 1248 الى 1254، جنگ هشتم 1270، جنگ نهم 1271 الى 1272 ميلادى .

آزاد سازى بيت المقدس به دست سپاهيان اسلام
((صلاح الدين ايوبى )) وزير العاضد، آخرين خليفه فاطمى ، پس از مرگ مخدوم خود، روز عاشوراى 567 ه.ق دولت مستقل ايوبى را تاسيس كرد و سياستهاى ضد صليبى پيشينيان ، خصوصا نور الدين زنگى را دنبال كرد، صلاح الدين ايوبى بعد از جنگهاى متعدد با پادشاه بيت المقدس ، آن شهر را به محاصره در آورد. ابتدا خطاب به اشغالگران نوشت : ((من به قدس ‍ احترام مى گذارم و تمايلى به خونريزى ندارم ، لذا شما را به ترك آن نصيحت مى كنم و تعهد مى كنم كه اموالتان در امان باشد... صليبيان نپذيرفتند و كارزار شروع شد و سپاهيان اسلام پيروزمندانه به پيش رفتند. پادشاه بيت المقدس ((گى )) كه توان مقابله با مسلمان را نداشت ، تسليم شد و شهر بيت المقدس پس از 91 سال اسارت در 17 رجب 583 ه.ق آزاد شد. صلاح الدين بعد از ورود به بيت المقدس هيچيك از بناهاى مسيحيان را ويران نكرد و نسوزاند و سه روز پس از ورود بشهر كليساى شهر را به كشيشان سپرد، و ((گى )) را آزاد كرد تا به اروپا بازگردد.
صلاح الدين پس از 22 سال حكومت به سال 598 ه.ق در سن 57 سالگى در گذشت . مقبره صلاح الدين ايوبى در نزديكى مسجد اموى در شهر دمشق قرار دارد.
گرچه ((صلاح الدين ايوبى )) بعد از 91 سال اسارت بيت المقدس موفق به آزادى آن شد ولى با گذشت بيش از هشت قرن از اين واقعه ، قبله اول مسلمين مجددا در 14 مه سال 1948 در جريان يك توطئه از پيش طراحى شده توسط صهيونيزم جهانى به اشغال يهوديان متعصب در آمد و تاكنون (1998 م ) كه پنجاه سال از اشغال اين سرزمين مى گذرد در اثر وجود تفرقه بين مسلمانان و دولتهاى اسلامى ، يهوديان توانسته اند حاكميت خويش را با زور و تزوير در اين سرزمين اسلامى تثبت كنند. بعد از اشغال بيت المقدس يكى از صهيونيستهاى متعصب جملاتى بدين مضمون گفته بود كه جنگهاى صليبى امروز پايان يافته و ما انتقام خون يهوديان بنى قريضه را از [حضرت ] محمد [ص ] گرفتيم كه اين نشان دهنده  خوى و رفتار كينه ورزانه و انتقام جويانه صهيونيستهاى اشغالگر قدس شريف مى باشد. جنگهاى صليبى هم اكنون نيز به شكل تهاجمات بى امان فرهنگى در گسترده جهان توسط صليبى هاى متعصب عصر حاضر با همكارى صهيونيستهاى نژاد پرست ادامه دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -