انهار
انهار
مطالب خواندنی

از علمای مجاهد قرن چهاردهم

بزرگ نمایی کوچک نمایی
کفایی خراسانی،‌حاج میرزا احمد
از علمای مجاهد ایران در قرن چهاردهم هجری. وی فرزند آخوند خراسانی، مرجع تقلید شیعه و صاحب کتاب معروف کفایه الاصول بود و از همین رو، فرزندش احمد. به کفایی معروف شد. او در ۱۳۰۰ ق در نجف اشرف به دنیا آمد، مکاسب را نزد آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی، و رسائل و کفایه را نزد میرزا محمد آقازاده خراسانی، برادر خود فراگرفت و از ۱۳۱۹ ق در مجلس درس پدر خود حاضر شد و به مرحله اجتهاد رسید.
در ۱۳۲۹ ق که علمای شیعة عراق قصد داشتند به عنوان اعتراض به تجاوزات قوای روس به شمال ایران و اشغال بخش هایی از آن به ایران آمده و آنان را از خاک ایران برانند، میرزا احمد این اقدام را به صلاح نمی دید، و آن را سبب تشدید اقدامات کینه توزانة روس ها می دانست. همچنین وی در حیات پدرش به ایران آمد و هنگام درگذشت پدر در ۱۳۲۹ ق در مشهد بود و سپس به عراق بازگشت.
در ۱۳۳۶ ق نیز که قیام مذهبی و ضد انگلیسی مردم نجف بر ضد انگلیسی ها آغاز شد، میرزا احمد از جمله رهبران مردم انقلابی بود. به نوشته عبدالحسین مجید کفایی، میرزا احمد جزو مشاوران نزدیک میرزا بود و در پیکار بر ضد انگلیسی ها، به قدری مؤثری و قاطع بود که سرپرسی کاکس، حاکم کل انگلستان در عراق، هنگام پیشنهاد صلح، یکی از شرایط ترک مخاصمه را تحویل هفده نفر از رهبران انقلاب دانست که از جمله آنان میرزا احمد بود. البته انقلابیون و مردم نجف هرگز او را تحویل ندادند و به همین علت، انگلیسی ها چند بار قصد ترور او را کردند که در هر بار ناکام ماندند. یک بار نیز مأموران انگلیس شبانه به خانه اش یورش بردند، اما او اندکی قبل از آن از منزل گریخت و شبانه از کربلا به نجف رفت. ظاهراً او غیاباً محاکمه و محکوم گردید، اما به دلیل سیر حوادث، دستگیر و اعدام نشد.
در زمان پادشاهی رضاشاه (۱۳۰۴-۱۳۲۰) که عزاداری ممنوع بود، وی آشکارا مراسم عزاداری را در مشهد برگزار می کرد و پس از عزل و تبعید رضاشاه کشور، وی دست به تشکیل هیأت های مذهبی زد و دهها هیأت در مشهد ایجاد کرد.
میرزا احمد در مسجد گوهرشاد و یا در منزل خود برای جمعی از طلاب درس می گفت. در منزل او به روی عموم باز بود و در تمام عمر مورد توجه و احترام مردم و رجال ایران قرار داشت. او در ۷ ذیقعده ۱۳۹۱ق، مصادف با ۶ دی ۱۳۵۱ در مشهد درگذشت. جنازه اش را باشکوه فراوان تشییع و در رواق مطهر امام رضا (ع) دفن کردند. وی ظاهراً حاشیه ای بر کتاب کفایه پدرش نیز نوشته بود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -