انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
یکی از عالمان بزرگ و فقیهان به نام حوزه علمیه مشهد در قرن چهاردهم هجری، مرحوم آیة الله حاج شیخ علی نمازی شاهرودی، فرزند عالم ربانی، مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد نمازی شاهرودی است.
ولادت
وی در سال ۱۳۳۳ هـ. ق./ ۱۲۹۴ هـ. ش.) در شاهرود دیده به جهان گشود.
خاندان
پدر ایشان عالم ربانی و فقیه صمدانی، زاهد و پارسا و سلمان زمان خود، آیة الله حاج شیخ محمد شاهرودی است. وی فرزند اسماعیل، فرزند محمدخان، فرزند هاشم، فرزند حاتم نمازی سعدآبادی شاهرودی است.
در وصف پدر
آیة الله نمازی پدر خود را این گونه می‌ستاید: ـ... کان ثقة عالما زاهدا متقیا، مروجا للاحکام الشرعیه و مبلغا للشریعة الاحمدیة. آمرا بالمعروف و ناهیا عن المنکر باذلا قوته و قدرته فی ذلک ازید من سبعین سنة... پدرم عالمی عامل و زاهد و پارسایی پرهیزکار و مروج احکام دین مبین و مبلغ شریعت احمدی بود، که تمام توان و قدرت خود را در این امر به کار برده و بیش از هفتاد سال از عمرش را در این راه گذاشت. [۱] وی از جانب مراجع عظام آن زمان، همچون مرحوم آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۶۵ هـ. ق.) و آیة الله سید محمد فیروزآبادی دارای اجازه اجتهاد بود. در وصف پدر بزرگوار حاج شیخ علی نمازی این گونه آمده است:
«پدر وی آیة الله حاج شیخ محمد نمازی شاهرودی (متوفای ۱۳۸۴ هـ. ق.) از عالمان عامل، و فقیهان متقی و بصیر در دین، و حافظ اخبار و آثار بود، و از عالمان بزرگی چند، اجازه اجتهاد داشت و در تقوا و زهد سرآمد بود، و اوقات خویش را صرف نشر دین و تعلیم مردم می‌نمود. وی را علاقه‌ای ویژه به ساحت قدس رضوی بود چنان که بیش از ۴۰ بار از شاهرود پیاده به زیارت آستان رضوی رفت.
آثار شیخ محمد
از آثار ایشان حاشیه‌ای بر بحار الانوار و حاشیه‌ای توضیحی بر نهج البلاغه است.» . [۲] مع الاسف حواشی ایشان بر «بحارالانوار» و «نهج البلاغه» هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. وی بسیار متعبد و دوستدار اهل البیت علیهم‌السّلام بود و بارها به عتبات و بیت الله الحرام مشرف شد. سرانجام در آخرین سحر ماه مبارک رمضان (۱۳۸۴ هـ. ق.) ، ایشان در حدود نود سالگی دار فانی را وداع گفت. روحش شاد باد! [۳]
تحصیل
وی ادبیات عرب و معانی بیان و منطق و سطوح را در زادگاه خود، نزد والد ماجدش، حاج شیخ محمد نمازی و سایر استادان آن شهر فراگرفت. چون از استعدادی سرشار برخوردار بود، برای شکوفا شدن استعداد خود، رهسپار مشهد مقدس شد و از خرمن فضل و دانش عالمان آن دیار، مخصوصا حضرت آیة الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی (متوفای ۱۳۶۵ هـ. ق.) بهره مند گردید. وی در سن ۲۲ سالگی به درجه اجتهاد رسید، به گونه‌ای که فقه استدلالی خود را در همان اوان تدوین نمود.
شاگرد زبده میرزای اصفهانی
او از شاگردان زبده مرحوم آیة الله العظمی آمیرزا مهدی اصفهانی بود. در سفری که میرزا در سال (۱۳۶۳ هـ. ق.) برای معالجه به تهران می‌رود، در بین راه، چند روزی هم در شاهرود، در منزل پدر آیة الله نمازی رحل اقامت می‌افکند. در همان ایام، مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد نمازی، از میرزای اصفهانی سؤال می‌کند: شیخ علی، از نظر علمی به جایی رسیده است؟ مرحوم میرزای اصفهانی می‌فرماید: بله، ایشان مجتهدند.
آیة الله شیخ علی نمازی می‌نویسد: الحمد لله الذی وفقنی للتشرف بشرف محضره الشریف و الاستفادة من مقامه الکریم مدة تقرب من خمسة عشرة سنة... الخ. یعنی خدا را سپاس که توفیق تشرف به محضر استادم میرزا مهدی اصفهانی و استفاده از جنابش را در طول پانزده سال به من عطا کرد... .
هجرت به نجف
آری، او فقه ، اصول و معارف را از محضر این عالم ربانی، در طول پانزده سال استفاده نمود و سرانجام بعد از رحلت این استاد گرانقدر، برای تکمیل مدارج علمی، به نجف اشرف هجرت کرد و مدتی در جوار مولا امیرالمؤمنین علیه ‌السلام مقیم شد و با استادان بزرگ فقه و اصول و مبانی آنان آشنا گردید و از محضرشان استفاده کرد. سپس برای ادای وظیفه وانجام رسالت تبلیغ ، تدریس و هدایت مردم، به مشهد مقدس بازگشت و تا پایان عمر بابرکت خود، در جوار علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام اقامت گزید، و با کمال جدیت، به انجام وظیفه و تعلیم و تربیت مشغول شد.
تبحر در تاریخ و خط
مرحوم نمازی در علم تاریخ نیز تبحر داشت و علاوه بر زبان عربی با زبان فرانسه هم آشنا بود.
از خصوصیات دیگر وی خط زیبای اوست. وی کتاب‌های خطی خود را با آن می‌نوشت. این کتاب‌ها هم اکنون به خط خود ایشان، به یادگار مانده است. امید است خدواند توفیق طبع آن‌ها را به فرزند ایشان حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن نمازی عطا فرماید.
تالیفات
ایشان بیش از سی اثر علمی از خود به یادگار گذاشته که بعضی از آن‌ها هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. آثار ایشان طبق آنچه در کیهان فرهنگی آمده این گونه است:
آثار چاپ شده
مستدرک سفینة البحار
۱. این کتاب در ۱۰ جلد و در طی سی سال زحمات بی وقفه آیة الله نمازی تالیف شده و عناوین و مطالبی که از مؤلف کتاب سفینة البحار فوت شده در آن تکمیل شده است. این اثر پس از تکمیل، به ارباب علم و ادب تقدیم گردیده است. امتیازات این کتاب: ۱. آدرس مطالب و احادیث به «بحارالانوار» چاپ قدیم و جدید هر دو، ارجاع داده شده است. ۲. مطالب و مباحث کتاب عظیم « الغدیر » علامه امینی و « احقاق الحق » قاضی نورالله شوشتری و کتابهایی از اهل سنت در آن فهرست وار بیان شده است.
مستدرکات علم رجال الحدیث
۲. در این کتاب ۸ جلدی، نام هزاران راوی از روات احادیث شیعه و مشایخ حدیث، که در کتاب‌های دیگر ذکر نشده، آمده است. حتی علامه ممقانی، که مدعی است کتاب رجالش از کتاب‌های دیگران بی نیاز است به این راویان دست نیافته و آن‌ها را نیاورده است.
ابواب رحمت
۳. این اثر درباره خداشناسی، نبوت ، امامت ، فروعات دین و مکارم اخلاق است.
۴. الاعلام الهادیة فی اعتبار کتب الاربعة ۵. الاحتجاج بالتاج علی اصحاب اللجاج ۶. تاریخ فلسفه و تصوف ۷. مناسک حج ۸. رساله تفویض : این رساله در مورد تفویض امور دین و تشریع، از سوی خدای متعال به پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله‌ و سلم و ائمه طاهرین علیهم‌السّلام به نگارش درآمده است.
۹. رساله علم غیب امام علیه‌السّلام ۱۰. رساله نور الانوار : که شرح خلقت حضرت رسول و ائمه اطهار علیهم‌السّلام است.
۱۱. اصول دین : درباره اصول پنجگانه و روایاتی که از خاصه و عامه، در تصریح نام دوازده امام علیهم‌السّلام آمده، تالیف شده است.
۱۲. ارکان دین ۱۳. اثبات ولایت ۱۴. قرآن و عترت در اسلام ۱۵. زندگانی حبیب بن مظاهر اسدی ۱۶. تاریخچه مجالس روضه خوانی و عزاداری ۱۷. مستطرفات المعالی : این کتاب در علم رجال نگاشته شده و مؤلف شیعه، در آن، رجال ابو عمرو کشی سمرقندی را مرتب کرده و راویان بسیاری را که در آن کتاب نیامده، به آن افزوده است.
آثار خطی
روضات النظرات
۱۸. این اثر ده جلدی، موضوعش فقه استدلالی است و شامل ابواب عبادت، مثل صلاة ، صوم ، حج ... و بیشتر ابواب این کتاب در مورد معاملات است، مثل: بیع ، حواله ، لقطه ، صید و ذباحه ، ارث و وصیت ، نذر ، حلف ، حدود ، و احکام اراضی.
۱۹. مجموعه‌ای در طب ۲۰. معرفة الاشیاء (طب گیاهی) ۲۱. معارف الهیه (دوره کامل) ۲۲. حاشیه بر تفسیر برهان : این اثر مشتمل بر احادیثی است که صاحب « تفسیر برهان » به آن‌ها دست نیافته است.
۲۳. حاشیه بر «رجال» شیخ طوسی و تصحیح آن ۲۴. حاشیه بر «رجال» علامه مامقانی ۲۵. حاشیه بر «رجال» آیة الله سید ابوالقاسم خویی ۲۶. حاشیه بر «بحارالانوار» ۲۷. حاشیه بر « حدائق » ۲۸. حاشیه بر « جواهر الکلام » ۲۹. حاشیه بر « وقایع الشهور ».
حاشیه بر «رساله رجبیه»
۳۰. « رساله رجبیه » تالیف محدث آیتی بیرجندی، صاحب کتاب معروف « کبریت الاحمر » و درباره آداب اهل منبر تالیف شده است. [۴]
۳۱. بحرالغرائب فی العلوم الغریبه ۳۲. رساله آداب سفر آخرت ۳۳. رساله تحفة الاحیاء ۳۴. رساله فی علاج مرض الوسوسة ۳۵. حاشیه بر بصائر الدرجات.
در باب کتاب ابواب رحمت
مرحوم نمازی برای احیاء دین، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد و دعوت برادران دینی را اجابت می‌نمود. وی آورده است:
به مقتضای حدیث نبوی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : الدال علی الخیر کفاعله و احادیث قضاء حاجت مؤمنین، این حقیر فقیر، علی بن محمد بن اسماعیل النمازی الشاهرودی، درخواست جمعی از مؤمنین را اجابت نمودم و تعدادی از ارکان، احکام دین را در سلک تحریر آوردم. آن را به: «ابواب رحمت» نامگذاری کردم، امیدوارم استفاده کنندگان، حقیر را فراموش نکنند و برای حقیر دعا و طلب رحمت بنمایند. باب اول که اعظم تمام ابواب است و به عظمت او چیزی نمی‌رسد، بعد از ایمان به خدا و پیغمبران علیهم‌السّلام اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و ائمه دین است.. [۵]
مقدمه کتاب زندگانی حبیب بن مظاهر اسدی
ایشان در مقدمه کتاب « زندگانی حبیب بن مظاهر اسدی » می‌نویسد: و بعد چنین گوید این بنده بی بضاعت، علی بن محمد بن اسماعیل نمازی شاهرودی، که بعضی از خوبان بندگان پروردگار، صاحب فضل و کمال جناب آقای حاجی میرزا اسدالله اسکندری یزدی دام توفیقه و تاییده از این حقیر درخواست فرمودند که مختصری از احوالات یگانه شخص برجسته فداییان، سید مظلومان، حسین بن علی علیه السلام ، جناب سید ابرار و فخر اخیار حبیب بن مظاهر اسدی را بیان نمایم و با اعتراف به عدم لیاقت خود، اقدام و از پروردگار جهان و خداوند مهربان یاری می‌خواهم که مرا اعانت فرماید که خدمتی به این شخصیت بزرگ نمایم. و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و هو حسبی و نعم النصیر.
سجایای اخلاقی
آیة الله نمازی، عالمی اهل عمل و دائما ملتزم به وظائف شرعی و مقید به نوافل روزانه بود. وی در اقامه نماز ، مخصوصا نماز جماعت اهتمام زیادی داشت، در انجام مستحبات، کوشا، حتی برای غسل روز جمعه ، اهمیت ویژه‌ای قائل بود. در خلق و خو و مکارم اخلاق، بی نظیر بود، زهد، تقوا ، ورع ، و فروتنی او زبانزد همگان بود. وی واعظی توانا و در نقل احادیث اهل البیت و اقامه مجالس عزاداری و توسل به ذیل عنایات آنان سعی بلیغ داشت.
در مسجدی که ایشان اقامه جماعت داشت (مسجد حاج رجب معروف به مسجد محمدی‌ها ) شب‌ها مجالس وعظ و سوگواری برقرار بود. هنگام روضه خوانی اشک بر گونه هایش جاری، بلکه هر وقت نامی از ائمه علیهم‌السّلام ، مخصوصا امام صادق علیه ‌السلام برده می‌شد با جمله السلام علیکم یا اهل بیت النبوة، زبانش ثناگوی اهل بیت علیهم‌السّلام بود.
ایشان بسیار خوش برخورد و خوشخو و با همگان، مخصوصا فرزندان خود برخورد محترمانه داشت. به صله رحم اهمیت زیادی می‌داد و برادران وی، مخصوصا حاج شیخ اسماعیل نمازی ، که از عالمان معروف شاهرود است به او بسیار احترام می‌گذاشت. آیة الله نمازی در مطالعه و تالیف بسیار کوشا بود.
حافظ کل قرآن
وی در کودکی حافظ کل قرآن کریم شد و با استفاده از این حفظ و حظ وافر، تسلط کافی بر آیات و تفسیر داشت. ایشان می‌فرمود: سه مرتبه دوره کامل بحارالانوار را، جهت استدراک احادیث سفینة البحار و دو مرتبه جهت استدراک رجال حدیث، مورد مطالعه قرار دادم. حاصل این مطالعات وسیع و دقیق و گسترده، همراه با تتبع در کتاب شریف «الغدیر» و «احقاق الحق» و کتاب‌های دیگر، تالیف دو کتاب بزرگ: « مستدرک سفینة البحار » در ده جلد و « مستدرکات علم رجال الحدیث » در هشت جلد می‌باشد، که به زیور طبع آراسته شده است. [۶]
مناظرات
از خصوصیات این عالم فرهیخته، تبحر و مهارت در مناظره با فرقه‌های مختلف است. ایشان با تسلط بر کتاب‌های معتبر آنان، به مباحثه و مناظره می‌پرداخت و آنان را متقاعد و مجاب می‌کرد. بحث‌های طولانی و مستمر ایشان در ایام حج، در عربستان سعودی ، در سال‌های مختلف، آثار بسیار ارزنده‌ای به دنبال داشت و ثمره این مناظرات و مباحثات، هدایت یافتن عده زیادی از مسلمانان پاکستان و هندوستان و کشورهای دیگر بود.
در نگاه دیگران
ایشان در شناخت حدیث و رجال آن از نوادر روزگار به شمار می‌رفت و به تعبیر حضرت آیة الله مرعشی نجفی : علامه نمازی، مجلسی زمان خود بود.
خاطرات
فرزند ایشان حاج محمد آقا نوشته‌اند: یکی از دوستان مرحوم ابوی، در فصل تابستان، ما را به باغ خود دعوت نمود، بعد از حضور در باغ و پذیرایی، ایشان داستانی را از مرحوم والد، آیة الله نمازی نقل کرد و ما را بر سر چاهی برد که آبیاری باغ و زمین‌ها توسط آن انجام می‌شد.
او این گونه گفت: من در این باغ اقدام به حفر چاه نمودم ولی هر چه کندیم به آب نرسید، در جاهای مختلف چاه کندیم اما به ته چاه که می‌رسید قلوه سنگ‌های بزرگی پیدا می‌شد و آب نبود، از این امر خسته و نگران شدم و متحیر بودم که چه کنم. روزی به عنوان درد دل، خدمت والد شما رسیدم و جریان را بیان کردم، ایشان نسبت به من تلطف کردند و گفتند شما یک ساعت به اذان صبح مانده بیا منزل، تا جواب شما را بدهم. من، همان وقت خودم را به در منزل رساندم، ولی مردد بودم، زنگ منزل را بزنم یا نه. با خودم گفتم، این موقع شب، ممکن است مزاحمت باشد و زنگ نزدم ناگهان در باز شد و آقا فرمود: من خودم گفتم بیا، چرا زنگ نزدی! سپس ایشان یک کاسه چینی به من داد و گفت: برو سر چاه و پس از ادای نماز، مقداری آب داخل کاسه بریز و آن را داخل چاه خالی کن، انشاءالله چاه، به آب خواهد رسید. من طبق دستور عمل کردم و صبح همان روز کارگر آوردم، او مشغول حفاری شد و در همان ابتدای کار، خبر به آب رسیدن چاه را به من دادند. این چاه هنوز هم پس از گذشت سال‌ها، پر آب و مورد استفاده است و من این را از الطاف و عنایات والد شما می‌دانم.
رحلت
سرانجام این عالم ربانی و خدمتگزار دین و مسلمانان، در دوم ماه ذیحجه (۱۴۰۵ هـ. ق.) مصادف با ( مرداد ۱۳۶۴ هـ. ش.) ، در مشهد مقدس، دیده از جهان فروبست و پیکر شریفش از کنار مسجد محمدی‌ها ـ که امامت جماعتش را به عهده داشت ـ با شکوه هر چه تمام تر به سوی حرم مطهر رضوی علیه الاف و التحیة و الثناء تشییع شد و پس از ادای مراسم، در یکی از حجره‌های ضلع شمال شرقی صحن آزادی (صحن نو)، به خاک سپرده شد. رحمت خداوند بر او و بر همه عالمان عامل و ربانی، همیشه ریزان باد. [۷] [۸] [۹]
پانویس
 ۱. مستدرکات علم الرجال، ج۶، ص۴۶۶.
۲. مجله کیهان فرهنگی، ش۹و۱۰، ص۱۴.
۳. مستدرکات علم الرجال، ج۶، ص۴۶۸.
۴. کیهان فرهنگی، ش۹-۱۰، ص۱۵.
۵. ابواب رحمت، آیةالله شیخ علی نمازی، ص۱۴.
۶. کیهان فرهنگی، ش۹-۱۰، ص۱۴.
۷. کیهان فرهنگی، ش۹-۱۰، ص۱۶.
۸. گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۳۸۶.
۹. سیمای شاهرود، ص۱۱۵.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -