انهار
انهار
مطالب خواندنی

تلقيح

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 2103 :اخيراً نطفه زن و مرد را گرفته، در خارج از رحم با هم لقاح مى دهند و در رحم زن قرار مى دهند، آيا اين عمل در صورتى كه زن و مرد همسر هم باشند، جايز است؟

جواب:در فرض فوق مانعى ندارد.

 

سؤال 2104 :اگر اين كار مستلزم نگاه كردن به عورت غير يا لمس آن باشد، جايز است؟

جواب:نگاه كردن و لمس جايز نيست.

 

سؤال 2105 :در صورتى كه بدون اين راه بچه دار نشوند، وظيفه چيست؟

جواب:اگر بچه دار نشدن، موجب خلل و تزلزل در زوجيت شود، مانعى ندارد.

 

سؤال 2106 :اجاره دادن يا اجاره كردن رحم زن، براى تلقيح نطفه مرد اجنبى، چه حكمى دارد؟

جواب:اجاره صحيح نيست و تلقيح نطفه مرد در رحم زن اجنبيه، شرعاً جايز نيست.

 

سؤال 2107 :اگر فرزندى از اين طريقِ حرام بدنيا آمد، چه حكمى دارد؟ و آيا آثار شرعى بر آن مترتب مى شود؟

جواب:در صورت تلقيح، ولد به صاحب نطفه ملحق مى شود.

 

سؤال 2108 :انتقال جنين زنى به رحم زن ديگر، در صورتى كه رحم او قدرت نگهدارى جنين را نداشته باشد، چگونه است؟

جواب:انتقال جنين به رحم زن در صورتى بى اشكال است كه جنين از اسپرم مردى تشكيل شده باشد كه شرعاً شوهر زن باشد.

 

سؤال 2109 :زنِ مردى كه نطفه ندارد از او طلاق مى گيرد و به عقد ديگرى درمى آيد اگر نطفه اين مرد و زن را مخلوط و بعداً به عقد شوهر اوّل درآيد و نطفه در رحمش تزريق گردد، چه صورتى دارد؟

جواب:جايز نيست; زيراكه نطفه مربوط به مرد ديگرى است.

 

سؤال 2110 :آيا جايز است نطفه اى را كه تبديل به جنين شده، در رحم زنى قرار دهند؟ و در چنين فرضى اين زن، مادر محسوب مى شود يا نه؟

جواب:قرار دادن جنين متكون از نطفه غير زوح در رحم زن اجنبيّه، جايز نيست; خصوصاً اگر مستلزم ارتكاب خلاف شرع باشد. ولى اگر قرار دادند و جنين از بدوِ رشد، در رحم زن قرار گرفت، زن مادر محسوب مى شود. هرچند كه در صورت علم و عمد در خصوص باب توارث، مسأله مشكل است و احوط تصالح مى باشد. و قرار دادن جنين متكون از زوج در رحم زوجه، اگر مستلزم ارتكاب محرماتى نباشد، اشكالى ندارد. و در هرصورت زن مادر محسوب و بچّه ملحق به آنان مى باشد.

 

سؤال 2111 :در تاريخ 1/1/74 زن و شوهرى كه بچه دار نمى شدند; جهت انجام تلقيح مصنوعى به بيمارستان مراجعه و در تاريخ 2/1/74 مرد در تصادف، فوت كرد و در تاريخ 3/1/74 تلقيح، طبق موازين پزشكى صورت گرفته، و پس از نه ماه فرزند بدنيا آمده است; با توجه به مثال ياد شده سؤالات زير مطرح باشد:

1 ـ انجام تلقيح مصنوعى، به نظر حضرتعالى از نظر شرع انور اسلام چه صورتى دارد؟

2 ـ آيا چنين فرزندى، به خانواده ياد شده، ملحق مى شود يا خير؟

3 ـ در صورت ملحق شدن، آيا چنين فرزندى از ارث (ماترك) متوفى برخوردار مى گردد يا خير؟

جواب 1 ـ اگر نطفه از همسر شرعىِ زن گرفته شود، و مستلزم امر محرّمى نباشد، مانعى ندارد.

جواب 2 ـ فرزند به مادر ملحق است و تمام احكام مادر و فرزندى مترتب مى شود.

جواب 3 ـ ارث بردن چنين فرزندى از پدر متوفى در فرض سؤال مشكل است. و بهتر است با ورثه مصالحه كنند.

 

سؤال 2112 :از آنجايى كه در انجام لقاح آزمايشگاهى، جهت آبستنى مصنوعى، گرفتن اسپرم (نطفه) از شوهر و نيز برداشت تخمك از تخمدان زن ضرورت دارد. نظر مبارك حضرتعالى، در موارد ذيل چيست؟

الف ـ گرفتن اسپرم، در صورتى كه از طريق استمنا انجام شود.

ب ـ تهيه اسپرم، چنانچه بواسطه تحريك همسر و انزال منى در لوله آزمايش صورت گيرد.

ج:برداشت تخمك از تخمدان با هدايت سونوگرافى (دستگاه تصويربردارى با كمك امواج ماوراء صوت) از طريق مهبل (واژن) زن، كه اين كار توسط متخصص زنان و در اطاق عمل تحت شرايط كاملا استريل (بهداشتى) و با ضرورت نگاه به عورت زن انجام مى پذيرد.

د ـ برداشت تخمك با هدايت سونوگرافى، ولى از طريق لاپاراسكوپى (يعنى بازكردن شكاف كوچك در جدار شكم) كه مستلزم نگاه به عورت نيست. شايان ذكر است در سالهاى اخير بخاطر پرخطر و پرهزينه بودن، از اين روش استفاده نمى شود.

جواب:الف ـ جايز نيست.

ب ـ مانعى ندارد.

ج- نگاه به عورت غير، حتى در مماثل، جايز نيست; مگر در مورد ضرورت.

د ـ اشكالى ندارد.

 

سؤال 2113 :نظر مبارك حضرتعالى در مورد بانك اسپرم (محل نگهدارى درازمدت اسپرم مرد) در حالات زير چيست؟

الف ـ نگهدارى اسپرم شوهر و استفاده از آن، در مواقع لزوم براى همسر خودش.

ب ـ نگهدارى اسپرم غير شوهر (اعم از محارم زن يا غير محرم با زن) و استفاده از آن، در مواقع لزوم براى زن.

جواب:الف ـ مانعى ندارد.

ب ـ نگهدارى اسپرم مانعى ندارد ولى قرار دادن آن در رحم زن اجنبى جايز نيست.

 

سؤال 2114 :در صورتى كه زندگى مشترك زن و شوهر منوط به باروى زن باشد و از طرفى مرد، صددرصد عقيم باشد. آيا مى توان از اسپرم غير شوهر استفاده كرد؟

جواب:در هيچ موردى جايز نيست.

 

سؤال 2115 :اگر تنها راه بارور شدن زن نازا به دليل مسائل پزشكى، منوط به لقاح آزمايشگاهى باشد، آيا عمل مذكور جايز است يا نه؟ لازم به يادآورى است اين روش با گرفتن نطفه مرد و تخمك زن و لقاح در آزمايشگاه و انتقال به رحم زن صورت مى گيرد.

جواب:اگر نطفه از شوهر باشد و تخمك از همسر او، و انجام اين عمل مستلزم كار حرامى، مثل نگاه كردن به عورت غير يا استمنا نباشد، مانعى ندارد.

 

سؤال 2116 :از آنجايى كه روش انتقال تخم لقاح يافته، مستلزم نگاه به عورت زن و لمس آن ـ با دستكش ـ مى باشد، نظر مبارك حضرتعالى در فرض زير چيست؟

انتقال تخم لقاح يافته، توسط غير شوهر صورت مى گيرد، زيرا انتقال آن نياز به تخصص پزشكى و ديدن دوره هاى خاص و مهارت كافى دارد.

جواب:جايز نيست; مگر اينكه عدم اينكار موجب عسر و حرج يا ناراحتى غير قابل تحمل باشد. به طورى كه موجب جدايى و طلاق شود.

 

سؤال 2117 :بعد از انتقال تخم لقاح يافته، تعدادى از آنها در آزمايشگاه باقى مى ماند. حكم استفاده از آنها براى زن و شوهر نازاى ديگر و يا دور ريختن و يا كارهاى آزمايشگاهى مانند مطالعات ژنتيك چيست؟

جواب:استفاده از نطفه و تخمك زن و مرد اجنبى در رحم زن ديگر، مطلقاً و در هر شرايطى جايز نيست. اما استفاده مطالعاتى از آنها، مانعى ندارد.

 

سؤال 2118 :لطفاً حكم هريك از حالات زير را كه مربوط به پرورش تخم لقاح يافته، در رحم زن مى باشد، مرقوم فرماييد.

الف ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش تخم لقاح يافته، در رحم همسر.

ب ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر اوّل و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش تخم لقاح يافته، در رحم همسر دوم.

ج:گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم زن ديگرى (اعم از محرم يا غير محرم).

د ـ گرفتن نطفه از شوهر و تخمك از غير همسر و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم همسر صاحب نطفه.

هــ گرفتن نطفه از غير شوهر و تخمك از همسر خود و تلقيح آزمايشگاهى آن و پرورش در رحم همسر.

جواب:الف ـ اگر مستلزم كار حرامى نباشد، مانعى ندارد.

ب ـ ظاهراً مانعى ندارد.

ج-به هيچ وجه جايز نيست.

د ـ مانعى ندارد.

هــ جايز نيست.

ج2:

سؤال 1284 ـ رحم خانمى در اثر ضعيف بودن، جنين را نگه نمى دارد، پزشك گفته است: اگر تخمك خانم ديگرى، به رحم اين زن منتقل شود، رحم تقويت شده و جنين سقط نمى شود. آيا اين عمل جايز است؟ و در صورت انجام چنين عملى كودك به چه كسى ملحق مى شود؟

جواب:به طور كلى استفاده از تخمك زنى غير از زن انسان به هر جهت كه باشد، چه به طور مستقل در خارج رحم با نطفه مرد تلقيح شود و در رحم زن صاحب نطفه قرار گيرد و چه در داخل رحم تلقيح شود، فى نفسه اشكال شرعى ندارد و بچه ملحق به خانمى است كه از او متولد شده و شوهر آن خانم هم پدر بچه است. بلى اگر اين اعمال مستلزم فعل حرام باشد از اين جهت جايز نيست.

 

سؤال 1285 ـ خانم شوهردارى است كه اولاددار نمى شود، به آنها پيشنهاد شده است كه از زن و شوهرى، با رضايت آنها نطفه و تخمك بگيرند، و در دستگاه بصورت جنين درآورند، و پس از چند روز آنرا توسط پزشك زن در رحم اين خانم قرار دهند و پس از رشد و زايمان او را شير دهد و بزرگش كنند كه بچه آنها باشد. آيا اصل اين عمل جايز است؟ و آيا بين اين بچه و اين زن و شوهر احكام فرزندى مترتب مى شود؟

جواب:بطور كلى تلقيح نطفه شوهر به همسر خودش، اگر مستلزم مقدمات حرامى نباشد مانع شرعى ندارد و تمام احكام فرزندى بر او مترتب مى شود.

اما تلقيح نطفه غير، چنانچه مستلزم مقدمات حرام باشد، از قبيل: نگاه نامحرم و حتى پزشك زن به عورت آن خانم، مسلماً جايز نيست و اگر مستلزم حرام نباشد، به اينكه تلقيح توسط خود خانم يا شوهر او انجام شود، باز برخلاف احتياط و محل اشكال است. چون در باب نكاح و توالد و تناسل، حفظ انساب و عدم الحاق فرزند به غير، از اهم امور شرعى است و در اين جهت فرقى بين رضايت و عدم رضايت نيست و چنانچه عقيم بودن با معالجه مداوا نشود معلوم است مصلحت وى در بچه دار نشدن مى باشد و

در هر حال اگر چنين كارى صورت گرفت بچه ملحق به صاحب نطفه است، و جارى شدن احكام مادرى نسبت به زنى كه بچه را در رحم خود بپروراند و پس از زايمان شير دهد مشكل است و بايد از جهت محرميت و ازدواج احتياط شود.

 

سؤال 1286 ـ از نظر علمى هرگاه مردى فوت كند تا مدت محدودى مى توان نطفه او را به رحم زنى منتقل كرد و وى را بارور كرد.

الف) انتقال نطفه زوج پس از مرگ به رحم زوجه چه حكمى دارد؟

ب) احكام مربوط به والد را از نظر طهارت وارث و... بيان فرماييد:

جواب:تزريق نطفه متوفى به زوجه او توسط بانوان ايرادى ندارد مگر اينكه مستلزم نظر به عورت غير باشد، و در هر حال در صورت تزريق، فرزند ملحق به صاحب نطفه (متوفى) و كليّه آثار ولد مترتب مى شود.

 

سؤال 1287 ـ آيا جايز است تخمدان خانمى را به خانم ديگرى كه بچه دار نمى شود، منتقل كنند و اگر چنين كردند، بچه ملحق به كداميك از آنهاست؟

جواب:اگر خارج كردن تخمدان، مستلزم عقيم شدن دائمى شود، جايز نمى باشد خصوصاً كه مستلزم كار حرامى باشد، ولى اگر تنها يك تخمدان زن را بردارند به صورتى كه ضرر براى دهنده نداشته باشد و مستلزم كار حرامى هم نباشد مانعى ندارد و در هر حال در صورت انتقال و جزء بدن خانم دوم شدن، بچه ملحق به خانم دوم مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -