انهار
انهار
مطالب خواندنی

عوارض درمان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 2040 :لطفاً راههاى رفع ضمانِ عوارضِ ناشى از درمان، در امر پزشكى را به صورت كلى بيان فرماييد.

جواب:1 ـ اگر پزشك با بيمار يا با ولىّ او (در صورتى كه بيمار غير بالغ يا بيهوش باشد) شرط عدم ضمان كند; و در عين حال كوتاهى و تقصير در معالجه نكند. و با دقت و احتياط عمل كند، مسؤول نيست.

2 ـ اگر پزشك دارويى را تعريف كند و مصرف آن را به اختيار خود بيمار بگذارد، مسؤول نيست.

3 ـ اگر پزشك بگويد; فلان دارو براى فلان درد خوب است، يا بگويد اگر فلان درد را دارى، فلان دارو برايش خوب است; كه بيمار به اختيار و فهم خود دارو را با درد خود منطبق بداند و مصرف كند، پزشك در برابر عوارض آن مسؤول نيست.

4 ـ اگر پزشك نسخه نوشت، و امر به مصرف دارو كرد، به نحوى كه بيمار از خود اختيارى نداشت و به اعتماد دستور پزشك دارو را تهيه و مصرف كرد (كه سبب اقوى از مباشر باشد) در اين فرض، پزشك مسؤول عوارض و خسارات است. مگر اينكه شرط عدم ضمان كند; و در عين حال دقت و احتياط لازم را بعمل آورد. (نوع معالجات از اين قسم مى باشد. ولى شرط عدم ضمان نمى كنند).

5 ـ اگر پزشك با دست خود به بيمار دوا بدهد، يا آمپول تزريق كند مسؤول است. مگر اينكه شرط عدم ضمان كند و احتياط لازم را بعمل آورد[1]

 

سؤال 2041 :با توجه به اينكه ممكن است جان بيمار به طور اورژانس (فورى) در خطر باشد، و زمانى جهت تعيين حساسيت فرد به دارويى خاص وجود نداشته باشد، اگر با تجويز دارو، بيمار به آن حساسيت پيدا كرده; دچار عوارض شديد و يا مرگ شود، آيا پزشك معالج در قبال اين عوارض، مسؤوليتى خواهد داشت؟

جواب:اگر تجويز دارو در حد اظهار عقيده و بيان تشخيصِ پزشك باشد، به اينكه بگويد به نظر من فلان دارو مفيد است و اختيار مصرف را با خود مريض، يا ولىّ او بگذارد، در اين صورت پزشك مسؤول نيست. و اگر پزشك با دست خود به مريض دارو بدهد، يا آمپول تزريق كند. يا امر كند كه فلان دارو را مصرف كنيد و به گفته او اعتماد كنند (كه متعارف چنين است) به نحوى كه در صورتِ رخ دادن عارضه، آن عارضه مستند به پزشك باشد، در اين صورت كه پزشك مسؤول است. مگر اينكه شرط كند كه اگر عارضه اى رخ داد ضامن نباشد; و در عين حال دقت و احتياط لازم را انجام دهد كه در اين صورت مسؤول نيست.

 

سؤال 2042 :اگر با توجه به علوم امروزى، امكان تعيين حساسيت يك دارو وجود نداشته باشد، آيا پزشك در صورت ايجاد عارضه مسؤول است؟

جواب:از آنچه در پاسخ سؤال قبلى نوشته شد، جواب اين سؤال نيز روشن مى شود.

 

سؤال 2043 :اگر فرصت و امكان آزمايش، وجود داشته باشد، اما به دلايل ديگرى همانند: هزينه اى كه به بيمار تحميل مى شود (و احياناً وى حاضر نيست)، امكاناتى كه براى ما وجود ندارد، و يا وقتى كه از بيمار مى گيرد، آزمايشات لازم صورت نگيرد و شخص دچار عارضه نيز گردد، در اين صورت آيا پزشك مسؤول است؟

جواب:اگر فرصت آزمايش هست و بيمار پول دارد و پزشك آزمايش را لازم مى داند، در اين فرض حق مداوا و معالجه ندارد و اگر فرصت نبود يا هزينه و امكانات وجود نداشت، در صورتى كه پزشك شرط عدم ضمان كند، مسؤول نخواهد بود.

 

سؤال 2044 :بطور كلى اگر (با توجه به علم امروزى) بدانيم يا احتمال بدهيم كه نجات جان بيمار وابسته به مصرف دارو يا داروهاى خاصى مى باشد كه مضرّند (و اين مضرّات به احتمال قوى براى همگان رخ خواهد داد) و با تجويز پزشك، شخص دچار يك يا چند مورد از اين عوارض شود، آيا پزشك مسؤول است؟

جواب:در صورتى كه پزشك بداند نجات جان بيمار بستگى به مصرف داروى مذكور دارد، يا گمان قوى و احتمال عقلايى قابل قبول به مفيد بودن آن دارو داشته باشد، با شرط عدم ضمان، مسؤول نيست.

 

سؤال 2045 :اگر دارويى نه براى نجات جان بيمار، بلكه جهت تسكين و مداواى بيماريهايى كه باعث آزار بيمار مى شوند (همانند تب، خارش، درد، زخم و...) مصرف شوند و بدانيم يا احتمال دهيم كه اين داروها مؤثّرند; و با توجه به اينكه اكثر داروهاى مؤثّر، در كوتاه يا دراز مدت داراى عوارض زيادى مى باشند، در صورت تجويز پزشك و ايجاد عارضه (كه گاهى بدتر از بيمارى اوليه مى باشد)، آيا پزشك مسؤوليتى به عهده خواهد داشت؟ (لازم به ذكر است شايعترين و بيشترين تجويز دارو در چنين مواردى صورت مى گيرد و لذا اهميّت فراوانى دارد).

جواب:با شرط عدم ضمان و رعايت اهم و مهمّ و با توجه دادن بيمار به عواقب احتمالى مصرف دارو، پزشك مسؤول نيست.

 

سؤال 2046 :اگر پزشك بنا به اصرار بيمار، دارويى تجويز كند و يا ساير اقدامات درمانى كه مضر است انجام دهد، در صورت ايجاد عارضه، مسؤول كيست؟

جواب:اصرار بيمار مجوز اقدام به معالجه نمى شود، و رفع مسؤوليت نمى كند; و اگر پزشك اطمينان دارد كه داروى مضرّ با همه عوارض و مضراتش براى مريض لازم است و داروى بى ضرر، يا كم ضرر نيست. در اين صورت با شرط برائت و عدم ضمان اقدام كند و مسؤول نيست.


[1] قال على اميرالمؤمنين عليه افضل صلوات المصلين: «من تطبّب او تبيطر فليأخذ البرائة من وليّه والاّ فهو له ضامن». (وسائل الشيعه ج 19، ص 194، باب 24 از ابواب موجبات ضمان، حديث 1).

و قال جعفربن محمد الصّادق عليه احسن التّحيّة والسّلام: «كل عامل اعطيته اجراً على ان يصلح فأفسد، فهو ضامن». (وسائل الشيعه، ج 13، ص 275، باب 29، از ابواب احكام اجاره حديث 19).

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -