با توجه به اينكه معاينه، تنها شامل اندازه گيرى نبض، حرارت و فشار خون نيست; بلكه طبق نظريات علوم پزشكى (در كتابهاى نشانه شناسى) بايد شامل: «نگاه، لمس، دق، سمع، و نيز معاينات فيزيكى خاص در مورد تمامى اعضا و جوارح» (كه معمولا از روى لباس امكان پذير نيست) در مورد هر بيمارى و در هر شرايطى، براى تشخيصِ ساده بسيارى از بيماريها، عدم تحميل هزينه هاى اضافى ناشى از آزمايشات متعدد بر بيمار، تسريع تشخيص و كاستن از خطرات تشخيص به وسيله راههاى ديگر است. لذا وظيفه پزشكى، انجام هريك را ايجاب مى كند. و در صورت عدم انجام، گاه تشخيصى كه به راحتى بايد صورت گيرد، انجام نمى شود و با عدم تشخيص، بيمارى پيشرفت مى كند و جان بيمار در معرض خطر قرار مى گيرد. نظر به اينكه در فتاواى مراجع بزرگوار آمده است كه اگر پزشك خانم در دسترس باشد، جايز نيست بيمار خانم به پزشك مرد مراجعه كند، خواهشمند است در موارد زير بفرماييد:
سؤال 2079 :اگر بيمار خانمى كه جانش در خطر است به تنها پزشك يك روستاى دورافتاده كه مرد است مراجعه كند، آيا اين پزشك مجاز است هرگونه معاينه ضرورى را در مورد بيمار انجام دهد؟
جواب:اگر مرض سنگينى است و مداواى مريض و تشخيص مرض، بستگى به معاينه مذكور در سؤال دارد، معاينه مانعى ندارد. خلاصه در موارد ناچارى كه حفظ جان بيمار، متوقف بر لمس و نظر پزشك است، و خانم پزشك در دسترس نيست، و پزشك محرم هم وجود ندارد، و حتى راهى براى محرم شدن مثل عقد موقت نباشد، نظر و لمس به قدر ضرورت گناه ندارد، بلكه گاهى لازم مى شود.
سؤال 2080 :در فرض قبل، اگر جان بيمار در خطر نباشد; بلكه يك بيمارى خفيف يا متوسط وجود داشته باشد; آيا بيمار خانم حتماً بايد به پزشك خانم در شهر مراجعه كند و يا در همان جا پزشكِ مرد مجاز است با انجام معاينات ضرورى، اقدام به تشخيص و درمان كند؟
جواب:اگر مداوا متوقف بر معاينه و لمس و نظر به بدن بيمار باشد، و بردن به شهر امكان عادى داشته باشد، بايد به دكتر زن مراجعه كند. و اگر مداوا بدون نظر و لمس بدن ممكن است، پزشك مرد مى تواند مداوا كند و رفتن به شهر لزومى ندارد.
سؤال 2081 :همانطور كه مستحضر مى باشيد تخصصهاى علوم پزشكى بسيار زياد است و متخصصين خانم در هر رشته معمولا (در حال حاضر در ايران بجز در برخى رشته ها) يا نادر يا كم مى باشند، لذا در شهرهاى كوچك و بزرگ نيز يا بخاطر تعداد زياد بيماران و تعداد كم پزشك و يا تحميل هزينه گزاف، (همانطور كه بسيار شايع است) خانمهاى بيمار به پزشك مرد مراجعه مى كنند، در اين صورت وظيفه پزشكِ مورد مراجعه چيست؟ اگر بتواند و يا احتمال دهد كه مى تواند با معاينات مختلف و ضرورى بيمارى را تشخيص و درمان كند، آيا مكلّف است چنين كارى را انجام دهد؟ يا بايد وى را به يك پزشك خانم ارجاع دهد؟ (در شرايطى كه خيلى از بيماران، به دلايل فوق قادر به اين كار نيستند) و در صورت ارجاع و تأخير در تشخيص و درمانِ بيمارى، آيا اين پزشك مسؤول نيست؟
جواب:در موارد اضطرارى، به قدرى كه درد، شناسايى شود و اطمينان حاصل شود، مانعى ندارد.
سؤال 2082 :اگر پزشك مرد، ناچاراً مجبور به معاينه خانم بيمار شد و يا برعكس خانم بيمار ناچار به مراجعه به پزشك مرد شد، با توجه به اينكه در صورت رعايت كامل مسائل شرعى و اخلاقى در معاينه كامل خانمها، شايد بتوان گفت بيش از 90% معاينات كه در كتب پزشكى به انجام آنها تأكيد شده است، بايد انجام نگيرند، اگر با معاينه سطحى و غير كامل، بيمارى وى صحيح تشخيص داده نشد و درمان كامل صورت نگرفت، آيا پزشك مسؤول است؟ اگر مسؤول است چاره چيست؟ آيا مى تواند برخلاف مسائل شرعى عمل كند؟ (تذكر اين نكته ضرورى است كه پزشكان متخصص و مجرب بدون احتياج به معاينات كامل ممكن است بتوانند تشخيص و درمان انجام دهند، اما براى افراد كم تجربه و دانشجويان، تا رسيدن به اين مرحله، زمان زيادى لازم است).
جواب:اگر امكان ارجاع به پزشك مماثل نباشد، و با ترك معاينه ترس بر جان بيمار باشد، لازم است اقدام به معاينات پزشكى كند، و در حدّ ضرورت و ناچارى عدم رعايت مسائل شرعى، مانعى ندارد و مسؤوليت شرعى منتفى است.
سؤال 2083 :اگر با يكسرى تمهيدات لازم بتوانيم در سطح كشور، موفق به جداسازى مراكز درمانى خواهران از برادران بشويم، با توجه به اينكه هر پزشكى در طول دوران دانشجويى خود بايد (هرچند مختصر) از انواع و اقسام اختلالات و بيماريها چه در مورد آقايان و چه خانمها آگاهى يافته و آموزش ببيند (اعم از انجام معاينات كامل، آگاهى از بيماريهاى زنان و چگونگى انجام زايمان سالم و...) و با توجه به اينكه در مورد دانشجويان، اين موارد بيشتر آموزشى هستند تا درمانى، (يعنى ممكن است نجات جان بيمار در همان زمان وابسته به آن نباشد، اما بوسيله اين آموزش كه در بيمارستانهاى آموزشى صورت مى گيرد، دانشجو براى مراحل طبابت، كه نياز آينده بيماران است، آماده مى شود) و از اين رو هريك از دانشجويان در دوره هاى مختلف، ملزم و مجبور به گذراندن واحدهاى درسى در تمامى بخشهاى بيمارستان، اعم از زنان و مردان، و فراگيرى تمامى مسائل و امتحان دادن در پايان دوره مى باشند (تا بتوانند در نهايت، فارغ التحصيل موفقى باشند)، با در نظر گرفتن تمامى اين شرايط، بفرماييد تكليف و وظيفه دانشجو چيست؟ آيا مى تواند بخاطر رعايت مسائل شرعى، از فراگيرى كامل بسيارى مسائل بگذرد و در نتيجه در گذراندن واحدهاى درسى ناموفق باشد؟ و يا در هر شرايطى و با هروسيله اى، بايد به فراگيرى صحيح كارش بپردازد تا در آينده كمتر دچار مشكل شود؟ و بطور كلى چگونه مى توان بين وظيفه پزشكى و دانشجويى (كه در كتب پزشكى، برانجام آنها تأكيد شده) و وظيفه شرعى و اسلامى (كه طبيعتاً نبايد با وظيفه پزشكى تناقض داشته باشد) جمع كرد؟
جواب:عدم رعايت مسائل شرعى، جهت فراگيرى مسائل پزشكى، در حدّى كه حفظ جان (و سلامتى و مداواى) بيماران، اگرچه در آينده، متوقّف بر آنها باشد، جايز است ولى تجاوز از حدّ ضرورت و ناچارى، جايز نمى باشد. و در اين جهت فرقى بين دختر و پسر،زن و مرد نيست.
سؤال 2084 :در صورت لزوم، به طور كلى (چه پزشك خانم در دسترس باشد و چه نباشد) لمس بدن خانم بيمار از روى لباس، چه صورتى دارد؟
جواب:در صورتى كه مفسده نداشته باشد و لازم باشد، ظاهراً جايز است.
سؤال 2085 :در صورت لزوم، مشاهده و لمس موهاى خانم بيمار، جهت معاينه، توسط پزشك مرد چه صورتى دارد؟
جواب:با نبودن پزشك زن متخصص، به مقدار ضرورت و ناچارى جايز است.
سؤال 2086 :با توجه به انيكه جهت معاينه ساده پروستات، حتماً بايد از طريق مقعد، بيمار را مورد بررسى قرار داد، تا تشخيص قطعى بيماريهاى پروستات داده شود، همچنين در بسيارى از بيماريهاى ادرارى ـ تناسلى، مشاهده و گاهى لمس عورت ضرورى است، آيا در چنين مواردى پزشك مرد، مى تواند بيمار مرد را بدون اشكال شرعى معاينه كند؟ اگر با عدم انجام اين معاينه، متوجه بيمارى نشود و بيمارى (مثلا سرطان) پيشرفت كند; آيا پزشك مسؤول است؟ (با توجه به اينكه استفاده از آينه، هميشه امكان پذير نيست و در ضمن عمل لمس را نيز بايد با ديد كامل و با دست انجام داد).
جواب:اگر با دستكش ممكن است و اطمينان حاصل مى شود، دستكش بكار برده شود و اگر تشخيص درد، متوقف است به نگاه كردن و دست كشيدن، به مقدار ضرورت جايز است و اگر كوتاهى كند و معاينه لازم را به هر طريق ممكن، انجام ندهد، مسؤول است.
سؤال 2087 :طبق نظرات علوم پزشكى، يكى از معايناتى كه امروزه در هر بيمارى (بخصوص در بيماريهاى ادارى ـ تناسلى) جزء معاينات اصلىِ اوليه به شمار مى آيد (گرچه در انجام آن، متأسفانه يا خوشبختانه مسامحه مى شود) عملى به نام «توشِه رِكتال» (يك نوع معاينه نظرى و لمسى از طريق مقعد) مى باشد. و نيز يكى از دقيقترين روشهاى تعيين درجه حرارت فرد از طريق مقعد مى باشد، با توجه به اين موضوعات و اينكه اين معاينات، گاهى بخاطر احتياط در جهت تشخيص يا رد برخى بيماريها انجام مى شود و گاهى در تشخيص برخى بيماريها بسيار مؤثر و روش كم خرج و ساده اى به نظر مى آيد، آيا پزشك مرد مجاز است چنين معاينه اى را چه جهت آموزش دانشجويان و چه جهت تشخيص احتمالى يا قطعى در مورد بيمار مرد انجام دهد؟ و اگر با عدم انجام آن، متوجه بيمارى و راه درمان وى نشود، آيا مسؤول نيست؟
جواب:از جواب سؤال قبل معلوم شد. ولى تشخيص درجه حرارت از طريق مقعد اگر بيمار به هوش باشد غالباً خود بيمار مى تواند وسيله حرارت سنج را در مقعد بگذارد و متوقف بر لمس و نظر نيست.
سؤال 2088 :مراجعه زن به پزشك مرد، چه حكمى دارد؟
جواب:در صورت اضطرار و ناچارى، مانعى ندارد. ولى اگر پزشك زن هست و از عهده معالجه برمى آيد، به او مراجعه شود.
سؤال 2089 :اگر پيدا كردن دكتر زن، براى زنان مشكل باشد، آيا مى توانند به دكتر مرد مراجعه كنند؟
جواب:اگر پيدا كردن دكتر زن در حد مشقت و عسر و حرج باشد; مراجعه به پزشك مرد اشكال ندارد.
سؤال 2090 :اگر پزشك مورد اطمينان مماثل و حاذق نباشد، آيا جايز است به غير مماثل كه حاذق و مورد اطمينان است، مراجعه كرد؟
جواب:با توجه به خصوصيات مرض و خطرى بودن آن، مراجعه به غير مماثل، اشكال ندارد.
سؤال 2091 :وظيفه دانشجويان پزشكى حين آموزش در مواجهه با بيماران بخش زنان و مامايى چيست؟
جواب:در صورتى كه حفظ جان بيماران در آينده، توقف بر آن داشته باشد، اشكال ندارد. ولى تجاوز از حد ضرورت، جايز نيست.
سؤال 2092 :براى گرفتن فشار خون، معمولا آستين ها را بالا مى زنند و گاهى منجر به لمس مى شود، آيا مرد مى تواند فشار خون زن را بگيرد؟
جواب:در صورت وجود مماثل، گرفتن فشار، توسط غير مماثل جايز نيست. و در صورت عدم وجود مماثل، به مقدار ضرورت و ناچارى، مانعى ندارد. و اگر بدون لمس و نظر ممكن باشد، لمس و نظر مطلقاً جايز نيست
سؤال 2093 :آيا معاينه افراد غير بيمار، براى كنترل سلامتى آنان، در صورت لزوم تماس با نامحرم، جايز است يا نه؟
جواب:در غير موارد ضرورت جايز نيست. و مورد فوق از موارد ضرورت نيست.
سؤال 2094 :آيا تعيين ضرورت به عهده عرف است يا شخص مكلف و يا افراد صاحب نظر؟
جواب:به عهده متخصص است و در امور پزشكى، تعيين ضرورت به عهده پزشك متخصص است كه از گفته او اطمينان حاصل شود.
سؤال 2095 :نگاه كردن به عكسهاى عريان كه در كتب درسى پزشكى موجود است، اگر به قصد آموزش باشد، جايز است يا نه؟ در صورتى كه موجب ريبه گردد تكليف چيست؟
جواب:بدون قصد ريبه مانعى ندارد و با قصد ريبه و التذاذ جنسى و يا مفسده، جايز نيست.
سؤال 2096 :آموزشهايى كه ملازم لمس و نظر بدن نامحرم است و به احتمال اينكه در آينده حفظ جان فردى، منوط به آن باشد، چه حكمى دارد؟
جواب:اگر حفظ جان يا سلامتى مؤمنين، گرچه در آينده، موقوف به اين امور باشد، به مقدار ضرورت، جايز است و اگر با دستكش يا با نگاه كردن در آينه ممكن باشد، بدون آنها جايز نيست.
سؤال 2097 :در حكم تماس بدن مرد و زن نامحرم، آيا فرقى بين مسلمان و غير مسلمان مى باشد؟
جواب:فرقى بين مسلمان و غير مسلمان نيست.
سؤال 2098 :چنانچه براى آزمايش خون جهت ازدواج، نياز به لمس يا نظر اجنبى باشد، عمل فوق جايز است؟
جواب:خير جايز نيست، مگر اينكه مصلحت اهم در بين باشد كه در اين صورت به مقدار ضرورت جايز است.
سؤال 2099 :نگاه كردن به اعضاى جداشده از بدن نامحرم چه حكمى دارد؟
جواب:جايز نيست خصوصاً اگر قابل تشخيص باشد.
سؤال 2100 :آيا حضور مختلط دانشجويان دختر و پسر براى تشريح جنازه مرد و زن (مسلمان يا كافر) در حالى كه هيچ ساترى وجود ندارد جايز است؟
جواب:در صورت انحصار طريق، مانعى ندارد. ولى تجاوز از حد ضرورت جايز نيست.
سؤال 2101 :با توجه به اينكه تمام مراجع براين عقيده اند كه خانمها نمى توانند آستين خود را براى آمپول يا فشار خون يا نبض گرفتن و غيره در مقابل نامحرم بالا بزنند مگر در مقام اضطرار، لطفاً اضطرار را توضيح دهيد؟
جواب:معناى اضطرار اين است كه اصل تشخيص بيمارى و يا علاج آن جز از طريق مردها، امكان نداشته باشد.
سؤال 2102 :در اتاق عمل بيمارستانها پرستارهاى زن در كنار دكترهاى مرد كار مى كنند و وسايل و ابزار جراحى را به دست دكتر مى دهند و گاهى دست آنها در دست نامحرم قرار مى گيرد، آيا شرعاً حرام است؟
جواب:اگر به جاى خانمهاى پرستار، مردها بتوانند ابزار به دكترها بدهند، و بودن خانمها ضرورت ندارد، اين عمل كه منجر به قرار گرفتن دست زن نامحرم در دست مرد نامحرم مى شود، جايز نيست، خصوصاً اگر موجب فتنه و تهييج غريزه جنسى شود و خلاصه در غير حال ضرورت، جايز نيست.