سؤال1236- در جلد دوّم منهاج مسئله (1379) فرمودهايد جايز نيست سقط نمودن حمل اگر چه نطفه باشد، مقصود از نطفه چيست؟
جواب: نطفه همان مني است و ليكن به معني اينكه مبداء نشو انسان گرديده به سبب استقرار آن در ديوار رحم و شروع در رشد نموده قبل از آنكه عَلَقه گردد.
سؤال1237- آيا جايز است سقط نمودن بچه در موارد زير:
1 - در صورتي كه زنِ حامله رنج بكشد از مرض خطيري، مثل مرض قلبي شديد و در استمرار حمل خطر باشد بر حيات مادر.
جواب: اگر بقاي حمل خطر باشد بر حيات مادر جايز است براي مادر سقط نمودن بچه و بر او است ديه.
2 - اگر ثابت كرد به طرق تشخيص كه جنين معيوب است به حد زيادي يا مبتلي به مرضي است كه علاج براي او نيست يا اين كه طفل مولود ننگ بر پدر و مادر خواهد شد به اعتبار عيبي كه در او است.
جواب: جايز نيست سقط نمودن در اين فرض در تمام صور آن.
سؤال1238- زن مريضه رجوع به دكتر ميكند، دكتر علت مرض را حامله بودن تشخيص ميدهد و ميگويد اگر بخواهي مرض برطرف شود بايد حمل خود را سقط كني اگر سقط جايز شود ديه دارد يا خير و ديه را دكتر بايد بدهد يا مادر؟
جواب: مجرد هر مرضي مجوّز سقط نيست مگر مادر و بچه هر دو در معرض تلف باشند و بر هر تقدير ديه لازم است و ديه بر شخصي است كه مباشرت سقط را مينمايد.
سؤال1239- زيدي به زوجه خود ميگويد بچه خود را سقط كن، آن هم سقط ميكند ديه به كي ميرسد؟ و چون زوج مباشر نيست آيا مسئوليت دارد زوج يا خير؟
جواب: ديه بر مباشر سقط است كه در اين صورتِ فرض مادر است، و چيزي از آن به مادر نميرسد، و پدر اگر چه گنهكار است در امر سقط ولي او از ديه چيزي ضامن نيست و تمام ديه به پدر مزبور ميرسد.
سؤال1240- شخصي قرص و دارو براي سقط جنين به عيالش ميدهد كه بخورد و زن هم راضي است، آيا گناهكار هستند؟ و ديه ثابت است يا نه؟ اگر باشد بر عهده مرد است يا زن؟
جواب: بلي گناه است براي زن خوردن آن، و ديه هم در فرض مزبور بر وي است.واللََّه العالم.