انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «ابن سيرين بصری» (110 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
درگذشت "ابن سيرين بصری" خوابگزار معروف مسلمان(110 ق)درگذشت «ابن سيرين بصری» خوابگزار معروف مسلمان (110 ق)
ابوبكر محمد بن سيرين بصري، فقيه و راوي حديث بود كه از تابعين، احاديث فراواني را نقل كرده است. وي در سال 31 يا 33 هجري قمري به دنيا آمد. در ابتدا شغل بزّاري داشت و بسيار زيبا و با جمال بود. روزي زني وي را به بهانه‏ ي خريد اجناس بزازي، به خانه‏ ي خود برد و او را به گناه فرا خواند و به او گفت: در صورتي كه خواسته‏ ام را برآورده نسازي، آبرويت را مي‏برم. ابن‏ سيرين براي آن‏كه حِسِّ تَنَفُّر و انزجار را در زن برانگيزد خود را به نجاست آلوده مي‏كند و به اين ترتيب خود را از گناه مي‏رهاند. مي‏گويند در نتيجه‏ ي آن تقوي، وي به علم تعبيرخواب آگاه گرديد، به ‏حدي كه او را «تاليِ يوسف صديق» مي‏شمارند. همه‏ ي تعبيرات او، از ذوق سليم و فكر ثاقب بود و حوادث رؤيايى را با آيات قرآني و احاديث نبوي و يا حقايق خارجي تطبيق مي‏نمود. ابن‏ سيرين براي احاديث پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) اهميت بسياري قائل بود و در حفظ و نقل حديث، دقيق و محتاط بود و همين دقت نظر او موجب شد تا مؤلفان برجسته، روايت‏هايش را قابل استناد بدانند. ابن سيرين در زمان حيات خود، محضر 30 نفر از اصحاب پيامبر را درك كرد و كتب و نسخه ‏هاي خطي گوناگوني را به زبان‏هاي مختلف از خود بر جاي گذاشت. ويژگي‏هايى چون رعايت جانب احتياط در مسايل شرعي، يك روز در ميان روزه گرفتن، شب زنده‏ داري، بردباري، نرم‏خويى، پرهيز از بحث و جَدَل، اعتراف به لغزش‏هاي خويش و اميدواري فراوان به رحمت الهي، از ابن سيرين چهره ‏اي چونان زاهدان و پارسايان بزرگ ساخته است و همين امر موجب شده تا برخي از كساني كه در زمينه‏ ي سير و سلوك كتاب‏هاي مهم نگاشته ‏اند، در وي به گونه‏ ي الگوي پرهيزگاري و پارسايي بنگرند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -