انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
. - . - . - . - . -
حضرت آیت‌الله شیخ محمد لاکانی (ره) در 28 صفر سال 1331  هـ .ق برابر با 17 بهمن 1291ه‍ .ش در نجف اشرف، دیده به جهان گشود.
پدرش، آیت‌الله حاج شیخ مهدی لاکانی از شاگردان آیات عظام: آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و شیخ‌الشریعة اصفهانی بود که در سال 1338 هـ .ق به دستور سید محمدکاظم یزدی ـ صاحب ‌عروة‌الوثقی ـ  در ایام طفولیت به همراه خانواده اش به ایران آمد و مقیم رشت شد.
 بعد از چندی توقف و تحصیل برای ادامه درس راهی تهران گردید ولی چون جو حاکم بر تهران مناسب نبود مجدداً به رشت مراجعت و در مدت چهار سال رسائل و مکاسب را نزد پدر و سایر اساتید چون شیخ حسن رشاد و شیخ ابوطالب شفتی و حاج شیخ احمد طاهری تلمذ نمود در سال 1310 شمسی قم را انتخاب و از محضر درس آیت الله خوانساری ، حاج شیخ مهدی مازندرانی ، آیت الله حجت ، آیت الله صدر استفاده کرد.
حضرت آیت الله شیخ محمد لاکانی
در سال 1322 شمسی به قصد زیارت عتبات عالیات به عراق رفت و در حدود شش ماه در نجف اشرف سکونت اختیار کرد و پس از کسب فیض از محضر آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله عراقی و در یافت درجه اجتهاد از آنان به قم مراجعت و به تدریس و تالیف مشغول گردید و تعداد زیادی از محصلین گیلانی و غیر گیلانی از محضر درسش استفاده نموده اند.
حضرت علامه علاوه بر اجازه اجتهادی که از مرحوم آقای سید ابوالحسن اصفهانی و آقای ضیاء عراقی وآقا سید محمد حجت کوه کمره ای گرفت از آیت الله بروجردی نیز اجازه اجتهاد مطلق دریافت کرده و وکیل تام الاختیار ایشان در استان گیلان بودند. قابل ذکر است که آیت الله بروجردی فقط به دو نفر اجازه اجتهاد مطلق دادند که یکی از آنها ایشان بودند.
حضرت آیت الله شیخ محمد لاکانی
آیت الله لاکانی در سال 1329 شمسی به مکه معظمه و مدینه منوره مسافرت نموده و در مراجعت از عتبات عالیات و زیارت مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) چون والدش کسالت داشت به ناچار راهی رشت شد و اداره مدرسه و مسجد خواهر امام (ع) و اقامه نماز جماعت و تبلیغ و ترویج دین و تربیت طلاب علوم دینی و محصلین مدرسه مستوفی را بعهده گرفت .ائمه جماعات و وعاظ و خطبایی که اکثر مساجد و محافل منطقه گیلان را اداره می کنند از شاگردان آیت الله لاکانی می باشند.
هم‌زمان با آغاز نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره)، حضرت آیت‌الله لاکانی با ساختن مساجد در کنار مراکز فساد، در برابر تبلیغات ضد دینی رژیم پهلوی ایستاد.و افزون بر آن، به ساخت مهدیه، بیمارستان، بازسازی بقعه‌های بزرگان عرفان ٬ و بقعه و مسجد بزرگ خواهر امام (س) رشت پرداخت.
او در دوران خفقان محمد رضا خانی تحت انواع محدودیتها و فشارهای رژیم منحوس پهلوی بوده که به تربیت و تعلیم طلاب مشغول بوده و شاگردانی چه در قم و چه در رشت تربیت کرده که هر کدام در نقطه ای از مملکت منشاء خیر و برکت هستند.
معظم له پس از عمری تلاش و مجاهدت در 14 دی ماه سال 1379 دارفانی را وداع گفت و پیکر مبارکش در بقعه متبرکه خواهر امام (ع) رشت به خاک سپرده شد.
آن فقیه فرزانه سرانجام پس از عمری تلاش و مجاهدت در 8 شوال 1421 هـ .ق برابر با 14 دی 1379 هـ .ش در 90 سالگی در رشت، زندگی را بدرود گفت.پیکر پاکش پس از تشییع بی‌سابقه مردم و نماز گزاردن شاگردش، حضرت آیت‌الله  احسانبخش در بقعه متبرکه خواهرامام (س) رشت به خاک سپرده شد.
آثار آیت الله لاکانی:
01- شرح بر قطع و ظن و استصحاب و تعادل و تراجیح رسائل شیخ.
02- شرح بر مکاسب محرمه و معاطاه و خیارات (متاجر شیخ انصاری).
03- شرح بر مباحث الفاظ و برائت کفایه الاصول آخوند خراسانی.
04- رساله ای در قطع.
05- رساله ای در ظن.
06- رساله ای در برائت و اشتغال.
07- رساله ای در استصحاب.
08- رساله ای در تعادل و تراجیح.
09- رساله در شکوک.
10- رساله ای در قاعده (من ملک شیئا ملک الاقراریه).
11- رساله ای در قاعده لاضرر.
12- رساله ای در رضاع.
13- رساله ای در جمع بین الرایین(اصاله المهیه و الوجود).
14- رساله ای در بحث نفس مناسب با منظومه سبزواری.
15- رساله ای در اعتقادات.
16- رساله مبسوطی در علم اخلاق بقلم عصری.
17- رساله ای در علم درایه.
18- رساله ای در اشتباهات شهید ثانی.
19- رساله ای در اقتباسات آخوند(صاحب کفایه)از دیگران.
20- رساله ای در اشتباهات شیخ انصاری.
21- رساله ای در عصاره دوره منطق و معقول و فقه و اصول.
22- رساله ای در قواعد فقیه و اصولیه.
23- رساله ای در کر و اختلافات در آن و جمع بین اقوال و روایات.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -