انهار
انهار
مطالب خواندنی

«ورّام بن ابی فراس» که بود؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیةالله مکارم شیرازی (مدّظلّه): ابو الحسین سعید بن ورّام بن ابی فراس عیسی بن ابی النجم بن حمدان بن خولان (م605 ق) یکی از دانشمندان برجسته شیعه در نیمه دوم قرن ششم هجری بود که خدمات زیادی برای ترویج معارف شیعی انجام داد. او بیشتر به دلیل تألیف کتاب اخلاقی مجموعۀ ورّام شهرت یافته و از جمله اساتید بزرگ اخلاق و موعظه به شمار می رود. وی از نواده های مالک اشتر نخعی و از اهالی حله است که در همانجا تولد، رشد و وفات یافته است. ورّام در ابتدا از سربازان حاکم حله بود ولی از آن شغل کناره گرفته و به کسب علم و معرفت پرداخت و به علت رغبت بسیار او به عبادت، زهد و تقوا به عنوان استاد برجستۀ اخلاق شناخته شد؛ به طوری که او را شیخ زاهد می گفتند. او به کمک تنی چند از فضلا و دانشمندان حلّه مثل «شیخ منتجب الدین رازی» و «ابن ادریس حلّی» مدرسۀ تشیع در حله را تأسیس و تقویت کرده و سدید الدین حمصی رازی را که در حال بازگشت از سفر حج به سوی ایران بود برای این منظور دعوت به اقامت در آن دیار کرد و بیش از هزار دینار برای استقرار استادش حمصی هزینه کرد. حمصی معارف تشیع از فقه و حدیث گرفته تا تفسیر و عقاید را در مدارس حله تدریس و منتشر ساخت و نتیجۀ این امر کتاب المنقذ من التقلید ـ اثر مهم وی ـ شد که به تعلیق عراقی شهرت دارد.
از مراحل رشد و تحصیل ورّام اطلاع دقیقی در دست نیست، اما تلاشهای او برای توسعه و تقویت مدارس و جوامع تشیع در حلّه به طور کافی در منابع تاریخ و رجال ذکر شده است.
او جدّ مادری احمد بن طاوس و علی بن طاوس بود و بسیاری از علوم از قبیل فقه، حدیث، رجال، تاریخ و عقاید شیعه را برای آنها تعلیم نمود.
وی پس از انصراف خود از خدمت لشکریان حاکم به ریاضت و زهد پرداخته و از حضور استاد برجستۀ ایران و عراق یعنی سدید الدین حمصی رازی از لحاظ اخلاقی و سیر و سلوک معنوی بهره بُرد و به مقاماتی نایل شد که از جمله یاران خاص حضرت مهدی ارواحنافداه گشت و ماجرای شرفیابی او به خدمت امام زمان (ع) در منابع مهم بخصوص کتابهای نوه او یعنی سید ابن طاوس آمده است .
ورّام در دوران تحصیل خود از حضور اساتید مهم حلّه بهره برده است که برخی از اساتید وی عبارتند از:
1ـ سدیدالدین محمود بن حسن حمصی رازی (495ق-605ق). بنا به گفتۀ خود حمصی رازی در مقدمۀ کتابش (المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید): در هنگام بازگشت از سفر حج، عده ای از علمای حله به استقبالم آمدند و با اصرار فراوان از من درخواست کردند که مدتی را برای تدریس و تبیین معارف اهل بیت (علیهم السلام) به اهل حله در آن شهر اقامت کنم و من به ناچار و علی رغم همۀ مشکلات و عذرهایی که داشتم پذیرفتم.
سید بن طاوس در کتاب فرج المهموم می گوید که: جد بزرگوار من ورّام بن ابی فراس پیشگام و بانی این امر بود و احسان و مخارج فراوانی را برای اقامت استاد بزرگ عراق و ایران در حلّه مبذول داشت. و چندین سال در محضر او به فراگیری معارف تشیع پرداخت. حتی تعدادی از تألیفات حمصی با امضای جدم ورام در نزد من هست. ورام چنان تحت تاثیر این استاد بزرگ و ارجمند بود که همۀ نوشته هایش را حفظ نموده و تدریس می کرد.
2ـ سید ابوالحسن علی بن ابراهیم عریضی علوی حسینی که از علمای برجستۀ قرن ششم هجری به شمار می رود؛3ـ جمال الدین حسین بن احمد رطبه سوراوی ؛ 4ـ علی بن علی بن نما؛ 5ـ ابو محمد حسن بن علی بن اقساسی معروف به ابن الأقساسی؛ 6ـ ابن ادریس حلی.
او همچنین شاگردان زیادی را در مدارس نوپای شیعی تربیت کرده بود که می توان به افراد زیر اشاره کرد:
1ـ ابو عبد الله محمد بن جعفر بن علی بن جعفر مشهدی نویسندۀ کتاب المزار الکبیر؛ 2ـ احمد بن طاوس؛ 3ـ علی بن طاوس؛ 4ـ حسن بن طاوس؛ 5ـ محمد بن طاوس که هر چهار نفر نوه های دختری وی بودند و تحت نظر جد بزرگوار شان تربیت یافته اند. بویژه علی بن طاوس و حسن بن طاوس که در آثار خود مطالبی را از او نقل کرده و کتابهای ورام از طریق اسباب شرعی (مثل وصیت) به مادرشان منتقل شده و غالب آنها را در نزد او قرائت کرده بودند.
کتابها و تالیات ورّام امروزه در دست نبوده و چندان روشن نیست که دقیقا چند کتاب تالیف کرده است اما کتابهای منسوب به وی عبارتند از:
1ـ مجموعۀ ورّام که با این نام شهرت دارد و نام اصلی آن تنبیه الخواطر و نزهة النواظر است و شهرت ورّام عمدةً به دلیل تألیف همین کتاب بوده است و چنانکه پیداست او را با همین کتاب می شناسند. این کتاب کتابی اخلاقی و اجتماعی است و یکی از منابع بسیار مهم محدثان متأخر و دانشمندان اخلاق به شمار می رود؛
2ـ مسالة فی المواسعة و المضایقة که در آن با استادش ابن ادریس ـ در کتاب خلاصةالاستدلال ـ دربارۀ وجوب تعجیل در به جای آوردن قضای نمازهای قضا شده هم نظر و موافق گشته است در حالی که غالب علمای شیعه در این مورد به تضییق قائل نیستند و به وسعت وقت حکم داده اند.
با صرف نظر از اینکه کتابهای زیادی از ورّام در دست نیست اما نقش او در تأسیس، تقویت و رشد مدارس تازه شکل یافتۀ شیعی در حلّه بسیار حائز اهمیت است و او یکی از حلقه های مهم ارتباطی میان مکاتب علمی بغداد و ایران با حله و میان قرن ششم هجری با قرن هفتم به شمار می رود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -