انهار
انهار
مطالب خواندنی

آغاز انتشار روزنامه اطلاعات در تهران (1305 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آغاز انتشار روزنامه اطلاعات در تهران (1305 ش)انتشار روزنامه ‏ي اطلاعات در چنين روزي از سال ۱۳۰۵ هجري شمسي در تهران آغاز شد.
روزنامه‏ ي اطلاعات قديمي‌ترين روزنامه ‏ي ايران است که امروزه نيز چاپ آن ادامه دارد و مدير مسئول اين روزنامه سيدمحمود دعايي است. روزنامه‏ ي اطلاعات، عصر روز يک‏شنبه ۱۹ تير ۱۳۰۵ در تهران پا به عرصه‏ ي وجود گذاشت.
• نخستين‏ بار در اتاق کوچک عمارتي کهنه در خيابان علاالدوله (فردوسي امروز)، دفتري با نام دفتر اطلاعات توسط عباس مسعودي دائر شد که کارش تهيه و تنظيم خبرهاي سياسي و حوادث روز، براي نشريه‌هاي گوناگون آن دوران بود. در سال ۱۳۰۵ و سه سال بعد از تأسيس دفتر اطلاعات، سرپرست آن از وزارت معارف خواستار دريافت امتياز تأسيس روزنامه شد و چنين بود که با گرفتن اين مجوز، نخستين شماره‏ ي روزنامه‏ ي اطلاعات در ۱۹ تيرماه ۱۳۰۵ انتشار يافت.
انتشار اطلاعات در آغاز فقط دو صفحه را در بر مي‌گرفت و تيراژ آن ۵۰۰ نسخه بود؛ اعضاي کادر آن نيز به‏جز سرپرست و مدير روزنامه، فقط دو نفر بودند. اما به‏ تدريج اين مرکز گسترش يافت و با گذشت زمان، محدوده‏ ي کارش از انتشار يک روزنامه بسيار فراتر رفت تا آن حد که به ‏صورت يکي از بزرگ‌ترين مؤسسه‌هاي فرهنگي خاورميانه درآمد.
اين روزنامه امروز به ‏عنوان نخستين مبتکر توزيع روزانه از طريق پست در محل مورد نظر مشترک و در کوتاه‌ترين زمان ممکن شناخته مي‌شود که با بيش از ۷۵۰ نمايندگي، اطلاعات را تا دورترين نقاط ايران، توزيع مي‌کنند.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، مؤسسه‌هاي اطلاعات و کيهان براساس حکم دادستاني انقلاب مصادره شدند و در اختيار بنياد مستضعفان قرار گرفتند؛ سپس از اوايل سال ۱۳۵۹، نمايندگاني از سوي امام خميني (ره) براي اداره ‏ي اين دو مؤسسه‏ ي بزرگ مطبوعاتي منصوب شدند و از اين مقطع دوره ‏ي حساس پيدايش و سالم‌سازي و تحول کيفي اين مؤسسه‏ ي بزرگ آغاز شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -