انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات استاد «سيد رضا حسيني» (1365 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
درگذشت شاعر اهل بيت استاد "سيد رضا حسيني" ملقب به "سعدي زمان" (1365 ش)درگذشت شاعر اهل بيت استاد "سيد رضا حسيني" ملقب به "سعدي زمان" (1365 ش)
استاد سيدرضا حسيني مُلَقَّب به سعدي زمان در سال 1289 ش در آذربايجان به دنيا آمد و پس از تكميل تحصيلات مقدماتي و كسب علم در محضر استادان زمان، در شمار فضلاي سرشناس قرار گرفت. وي علاوه بر تبحر در ادبيات فارسي و تركي و عربي، به تحصيل علوم متداول، توجه عميق نشان داد و توانست در كلام، منطق، تاريخ، حديث، فقه، تفسير قرآن و حقوق و عرفان، اطلاعات وسيعي به دست آورد. سيدرضا از ابتداي تحصيل، قريحه شاعريش شكوفا شد و از چهارده سالگي زبان به شعر گشود. هنوز جوان بود كه نامش بر زبان‏ها افتاد و به جهت خلوص نيت و دلبستگي شديدي كه به خاندان عصمت و طهارت داشت، قريحه و قلمش را در زمينه نشر فضايل و مناقب و مراثي آن بزرگواران به كارگرفت. وي در آن زمان با انتشار مجموعه شعري‏اش در اين زمينه، تحسين و تمجيد علما و استادان نامدار شعر و ادب را برانگيخت و شهرتش آذربايجان را فرا گرفت. استاد حسيني يكي از درخشان‏ترين چهره‏ هاي ادبياتِ مرثيه تركي آذري است و با ظهور وي در اين عرصه، تحولي چشمگير در روند عادي نوحه سرايي و مديحه ‏پردازي زبانِ اسلامي پديد آمد. استاد حسيني سرگذشت و مصائب خاندان بزرگوار رسالت و ولايت را از مآخذ معتبر اسلامي، اعم از شيعه و سنّي استخراج مي‏كرد و آنها را با زباني شاعرانه و آميزه‏ اي از حماسه و عاطفه بيان مي‏نمود و اشعاري گيرا و دلنشين مي‏سرود. وي سعي داشت با استفاده از منابع معتبر، مرثيه‏ هاي رسا و دور از آميختگي به تحريف و خرافات به وجود آوَرَد كه تلاش او باعث ايجاد جرياني اصلاح‏گرا در عرصه ادبيات و شعر مذهبي آذربايجان گرديد. از اين شاعر متعهد، آثار ادبي متعددي بر جاي مانده كه لمعات حسيني، نجوم درخشان، بهار بي‏خزان و آثار الحسيني در 2 جلد از آن جمله ‏اند. استاد سيد رضا حسيني به وارستگي زيست تا آن كه در تيرماه 1365 ش در 76 سالگي درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظيم دفن شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -