انهار
انهار
مطالب خواندنی

توضیحات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

به دنبال عمليات عافلگير كننده والفجر 8 تصرف شهر استراتژيك فاو توسط رزمندگان اسلام و بهم خوردن توارزن سياسى - نظامى به نفع جمهورى اسلامى ، رژيم عراق شيوه اى جديد برگزيد و صدد فعال شدن در جبهه هاى زمينى و تبديل موضع دفاعى به حالت تهاجمى بر آمد، و اين استراتژى را بعد از اشتعال مهران استراتژى جديدى موسوم به استراتژى دفاع متحرك  نامگذارى كرد.
حركت جديد دشمن كه بعد از بازپس گيرى منطقه والفجر 9 (منطقه چوارتا) از تاريخ 16 / 12/ 64 شروع شد،در تاريخ 27/ 2/ 65 با اشغال مجدد مهران به اوج خود رسيد و با ضربه سختى كه در جريان آزاد سازى مهران و ارتفاعات استراتژيك آن منطقه متحمل شد، پايان يافت .
از هنگام شروع تهاجمات جديد ارتش عراق ، وحدت وهمدلى نيروهاى رزمنده جمهورى اسلامى ايران به شكل زيبايى جلوه گر شده و برادران ارتشى و سپاهى و بسيج مردمى پابه پاى هم در مقابل تهاجمات دشمن به مقاومتى دليرانه دست زدند.

حمله عراق به مهران
ساعت يك بامداد 27 / 2 / 65، عراق در منطقه مهران دست به تهاجم زد و اين شهر و حومه آن و برخى از ارتفاعات منطقه را تصرف كرد. در اين زمان ارتش جمهورى اسلامى ايران ، با نيرويى به استعداد 6 گردان پياده و 2 گردان زرهى ، مسئوليت خطوط پدافندى خودى را در اين منطقه به عهده داشت و نيروى سپاه نيز به دليل اشتغالات فروان در خطوط مختلف عملياتى ، پشتيبانى از اين منطقه را به طور كامل بر عهده نگرفته بود.
در مجموع دشمن در طول 10 روز جنگ و پيشروى ، 90 تيپ پياده و زرهى و مكانيزه و يك گردان كماندويى را وارد عمل كرد و با پشت سرگذاشتن شهر مهران و تصرف ارتفاعات قلعه آويزان و تا پشت جاده كمر بندى مهران ، يعنى بيش از 20 كيلومترى عمق خاك ايران ، پيشروى كرد و موضع گرفت.
دشمن بعثى با تبليغات گسترده اى سعى نمود كه اشغال مهران را همسان پيروزى فاو قلمداد كند. از اين رو اعلام كرد كه تنها در مقابل عقب نشينى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد كرد!

ضرورت انجام عمليات
پس از اشغال مهران ، برخى شواهد نشان مى داد كه با وجودى كه دشمن در حملات قبل از آن (فكه ، شرهانى ، زبيدات و حاج عمران ) و تا حدودى در مهران ناموفق بوده است ، از حملات زمينى خود دست بر نداشته و همچنان در محورهايى خود را آماده تك مى كند و به نظر مى رسيد چنانچه نيروهاى خودى به دشمن زمان مى دادند، قصر شيرين و سپس سومار نيز مانند مهران ، در اختيار دشمن قرار مى گرفت ؛ در اين صورت ادامه اين وضعيت ممكن بود علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژيك و بعضى شهرهاى مرزى ، برروى روحيه نيروهاى خودى نيز اثر سوء بگذارد كه بالطبع تبعات سياسى هم براى نظام به دنبال داشت . در مقابل ، تصرف هر نقطه شبيه مهران ، باعث تقويت روحيه دشمن مى شد و درجات و مدالهاى متعددى بر دوش و سينه نظاميان صدام آويخته مى شد. علاوه بر ضرورت سياسى - نظامى انجام عمليات عليه تهاجمات دشمن ، امام ((ره )) نيز مكررا درباره مهران سوال مى كردند. به طورى كه در دو نوبت به مسئولين جنگ فرموده بودند:

پس از مهران چه شد؟
عمليات كربلاى 1:
پس از تصرف مهران توسط دشمن ، فرماندهى سپاه پاسداران ، قرارگاه نجف را در منطقه مستقر و فعال كرد و اقدامات عملى را جهت متوقف كردن دشمن و نيز برنامه ريزى لازم را براى آزاد سازى مهران شروع كرد. اين قرارگاه پس از بررسيهاى لازم و جمع آورى اطلاعات كافى از منطقه ، عمليات كربلاى يك را در سه مرحله به شرح ذيل طراحى كرد.
مرحله اول - تامين ارتفاعات قلعه آويزان ايران تا روستاى امامزاده سيد حسن .
مرحله دوم - تامين ارتفاعات جبل حمرين تا شيار ميك سوخته و در امتداد آن ، تامين روستاهاى بهين بهرورزان و هرمزآباد.
مرحله سوم - تصرف خاكريز والفجر 3 كه از روستاى فرخ آباد تا زير ارتفاعات 223 قلعه آويزان امتداد داشت و خود به خود در اين مرحله آزادى مهران نيز تامين مى شد.
يگانهاى شركت كننده از نيروهاى سپاه در اين عمليات عبارت بودند از:
لشكر 27 حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم )، لشكر 17 على ابن ابيطالب (عليه السلام )، لشكر 41 ثار الله ، لشكر 25 كربلا، لشكر 10 سيدالشهداء (عليه السلام )، لشكر 5 نصر، تيپ 21 امام رضا (عليه السلام )، تيپ 15 امام حسن (عليه السلام )، تيپ 662 بيت المقدس ، گردان مستقل 38 زرهى . گروه 63 توپخانه و گردان ادوات قرارگاه نجف و همچنين تيپ 45 مهندسى جواد الائمه و لشكر 43 مهندسى امام على (عليه السلام ) و جهاد ستاد نجف (كه جهاد تهران ، فارس و... را تحت امر داشت ) براى عمليات آماده شدند.
علاوه بر اينها، تيپ 114 اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نيز با دو گروهان نيرو به صورت ادغام با تيپ 4 زرهى لشكر 21 حمزه ارتش در خط باغ كشاورزى به صورت پدافندى با ماموريت تظاهر به تك در شب عمليات ، مستقر بودند.
براساس طرح ارتش ، نيروهاى هوايى با تعهد 10 سورتى پرواز و هوانيروز با دو تيم آتش و تخليه مجروح و توپخانه نيروى زمينى با سه گردان انواع توپخانه ، در عمليات شركت مى كردند.
سرانجام حدود ساعت 30/22 دوشنبه 9/4/65 عمليات كربلاى يك با رمز ((ياابوالفضل العباس ادركنى )) آغاز، و نيروهاى خودى به دشمن حمله كردند و در بيشتر محورها خطوط دشمن را شكسته ، در داخل مواضع دشمن نفوذ كردند. همزمان با شروع عمليات ، تيپ 4 زرهى لشكر 21 حمزه همراه بانيروهايى از تيپ 114 اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در محور باغ كشاورزى تظاهر به تك كرده ، با اجراى آتش توپخانه و تير مستقيم ، دشمن را به خود مشغول كردند.
صبح روز عمليات ، تيپ 1 كماندويى سپاه چهارم عراق وارد منطقه شد و در محور امامزاده سيد حسن پاتك كرد كه اين پاتك با مقاومت رزمندگان لشكر 27 حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) سپاه پاسداران مواجه شد و تيز پروازان هوانيروز با انهدام چندين دستگاه تانك دشمن ، در دفع پاتك نيروهاى پياده را يارى كردند.
تا پايان روز اول ، اهداف مرحله دوم عمليات تامين شد.
در شب دوم عمليات ، رزمندگان اسلام از تيپ 21 امام رضا (عليه السلام ) با سه گردان نيرو عمليات را آغاز و پس از پاكسازى هرمزآباد تا 500 مترى شهر مهران پيشروى كردند. در شروع روز دوم عمليات (11/4/65) رزمندگان دلير اسلام ضمن ادامه پيشروى ، تعدادى از نيروهاى عراقى را به اسارت درآوردند و يگانهاى تيپ 21 امام رضا (عليه السلام ) كه تا شب گذشته تا پشت ديوارهاى شهر مهران پيشروى كرده بودند، از دو محور شهر مهران را دور زدند و به طرف روستاهاى فرخ آباد و رستم آباد پيشروى كردند و ضمن پاكسازى و تصرف آنها در غرب مهران ، عمل الحاق را انجام دادند و با احداث خاكريز شهر مهران را به محاصره درآورند. ارتش عراق عمده نيروهاى خود را از شهر مهران خارج كرده بود و آن تعدادى كه در شهر باقى مانده بودند با كمترين مقاومت تسليم شدند. شهر مهران تا غروب روز 11 تير ماه 1365 از لوث وجود نيروهاى اشغالگر پاك و آزاد گرديد.
عمليات كربلاى يك تا شش روز بعد از آغاز عمليات ادامه يافت و رزمندگان سلحشور اسلام در روز ششم (15/4/65) با تسلط كامل بر قله 223 و يالهاى آن اين عمليات را با پيروزى كامل به پايان رسانيدند.

ارزيابى عمليات كربلاى 1
عمليات موفق كربلاى يك پايانى بود بر استراتژى دفاع متحرك عراق و نيز نقطه شروع اميدوار كننده اى براى نيروهاى خودى جهت انجام عملياتهاى محدود ايذايى .
منفعل كردن سياست تهاجمى عراق هدفى عمده بود كه نيروهاى خودى بخوبى توانستند به آن دست يابند. سرعت عمل ، اعتقاد يگانها، حفاظت عمليات ، فريب دشمن ، تناسب سازمان رزم با طرح مانور، انجام كارهاى مهندسى لازم و... از جمله عوامل بارز و موثر در اين عمليات بود.
اين عمليات منجر به آزادسازى 175 كيلومتر مربع از خاك خودى و دشمن ، آزاد سازى جاده دهلران - مهران - ايلام ، شهر مهران و بيش از هشت روستاى آن ، ارتفاعات حساس و سركوب قلعه آويزان و حمرين ، خصوصا بلندترين قله منطقه 223 و دو پاسگاه مرزى شد، همچنين عقبه هاى دشمن از جمله شهرهاى بدره و زرباطيه در برد ديد و تير نيروهاى ايرانى قرار گرفت .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -