انهار
انهار
مطالب خواندنی

اسباب تحریم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: زنی را عقد کرده اند پس از ازدواج معلوم شد که حامله است حکم مساله را بیان فرمایید و ولد ملحق به کیست؟

جواب: اگر حمل از شوهر قبلی یا وطی به شبهه بوده زن مکلف به رعایت عده است و نکاح در عده حرام است و در بعض صور حرمت ابدی است و ولد متعلق به واطی است و اگر زنا بوده زنا عده ندارد و نکاح صحیح است و ولد ملحق یه زانی نیست.

سؤال: اگر مادربزرگ نوه دختری خود را شیر بدهد داماد او به همسرش حرام می شود و پس از فوت ان زن می تواند خواهر زن را بگیرد؟

جواب: نمی تواند بگیرد و مساله از مصادیق (لا ینکح ابوالمرتضع فی اولاد صاحب اللبن و المرضعه) است و لو کن عشرا متفرقات کما فی الروایة.

سؤال: هر گاه دو دختر متصل به یکدیگر متولد شوند و زنده بمانند می توانند شوهر کنند یا اینکه جمع بین اختین است؟

جواب: جمع بین اختین جایز نیست.

سؤال: هر گاه زوجه مطلقه رجعیه فوت کند آیا در عده او شوهر وی می تواند با خواهر آن زن ازدواج کند؟

جواب: احوط ترک است چون مطلقه رجعیه را شوهر می تواند در زمان عده او غسل دهد و به فرج او نظر کند چون مطلقه رجعیه در حکم زوجه است و به همین نظر به عورت او پس از مردن جایز است و همچنین شوهر از او ارث می برد اگر در زمان عده بمیرد.

سؤال: مردی بعد از دخول به زوجه مرتد شده و به ارتداد فطری اگر توبه کند همی تواند مجددا به آن زن رجوع کند؟

جواب: بله جایز است پس از توبه به عقد جدید به زوجه خود رجوع کند حتی در زمان عده.

سؤال: آیا سنی شش امامی می تواند با دختر شیعه ازدواج کند؟

جواب: اشکال ندارد احوط ترک است.

سؤال: شوهر مرتد شده و زن مساله را نمی دانسته آیا از حین اطلاع از مساله باید عده نگهدارد یا از حین ارتداد که عقد منفسخ شده؟

جواب: از حین ارتداد باید عده نگهدارد.

سؤال: زن و شوهر مسیحی هستند زن به شرف اسلام نایل می شود ازدواج آنها چه صورت دارد؟

جواب: اگر قبل از دخول مسلمان شده نکاح منفسخ می شود و چنانچه بعد از دخول اسلام اورده بین زن و مرد جدایی می اندازند اگر مرد قبل از انقضا عده مسلمان شد ازدواج باقی می ماند و اگر مسلمان نشد تا عده تمام شد کشف می شود که از حین اسلام زن ازدواج بهم خورده است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -