انهار
انهار
مطالب خواندنی

مستثنيات دين

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 231 - مستدعى است مستثنيات دين را بيان فرمائيد.
جواب:  خانه محل سكونت و لباس مورد احتياج اگر چه به جهت زينت و تجمل باشد و حيوان يا هر وسيله ديگرى كه براى سوار شدن به آن محتاج باشد بلكه لوازم خانه از قبيل فرش وپرده و ظروف براى خوردن و آشاميدن و طبخ نمودن براى خود يا ميهمان بادر نظر گرفتن مقدار حاجت به حسب شأن خود بطورى كه اگر آنها را بفروشد در زحمت و تنگى قرار مىگيرد و سبب منقصت او مىشود بلكه بعيد نيست كتب علميه براى اهلش به مقدار احتياج بر حسب حال و مراتب علمى از مستثنيات دين باشد.

سؤال 232 - هر گاه شخص مديون خانه محل سكونتش از مقدار احتياج بيشتر است وظيفه اش چيست.

جواب:  لازم است مازاد بر مقدار احتياج براى سكونت خود را بفروشد يا اين كه تمام آن خانه را بفروشد و خانه كم ارزش تر كه مناسب حال و به مقدار حاجت او باشد تهيه كند.

سؤال 233 - هر گاه مديون دو يا مثلا سه خانه داشته باشد و به جهت سكونت خود به همه آنها محتاج باشد آيا همه مستثنى است يا خير و همين طور نسبت به لباس و وسيله سوارى.

جواب:  در مورد سؤال چنانچه طورى است كه واقعا همه مورد احتياج براى سكونت يا پوشيدن و يا سوار شدن خود و عائله اش باشد مستثنى است.

سؤال 234 - آيا خانه محل سكونت مديون كه از مستثنيات دين است مخصوص به حال حيات مديون است يا شامل بعد از موت هم مىشود.

جواب:  مخصوص به حال حيات مديون است پس اگر بميرد و غير از خانه محل سكونت مال ديگرى نداشته باشد بايد همان خانه فروخته شود و مصرف دين گردد.

سؤال 235 - هر گاه مديون با رضايت خود خانه محل سكونتش را بفروشد و بخواهد با آن دين خود را ادا كند آيا طلبكار مىتواند آن را بگيرد يا خير.

جواب:  بلى مىتواند و معنى اين كه خانه و امثال آن از مستثنيات است اين است كه جايز نيست مديون را به فروش آنها مجبور كنند تا دين خود را ادا نمايد ولى اگر خودش راضى باشد مانع ندارد بلى سزاوار است كه طلبكار راضى نشود كه مديون به جهت پرداخت بدهى، مسكن خود را بفروشد اگر چه با رضايت خودش باشد و در روايت وارد شده كه شخصى به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد من مقدارى از مردى طلبكارم و او ميخواهد خانه‌اش را بفروشد و طلب مرا بدهد حضرت صادق عليه السلام سه مرتبه فرمود (اعيذك بالله ان تخرجه من ظل رأسه


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -