انهار
انهار
مطالب خواندنی

کنگره سال وفات «خواجه نصیرالدین طوسی» (1335 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
برگزاري كنگره هفتصدمين سال وفات "خواجه نصيرالدين طوسي" (1335ش)برگزاري كنگره هفتصدمين سال وفات "خواجه نصيرالدين طوسي" (1335ش)
در هفتم خرداد 1335، به مناسبت هفتصدمين سالگرد وفات انديشمند و دانشور بزرگ جهان اسلام، خواجه نصيرالدين طوسي، كنگره بزرگداشتي در تهران برگزار شد و ابعاد گوناگون اين شخصيت عظيم علمي مورد بررسي قرار گرفت. ما نيز در اين مقال، به اين بهانه به گوشه‏ هايي از زندگي ايشان مي‏پردازيم.
ابوجعفر محمد بن محمد حسن طوسي معروف به نصيرالدين، استاد البَشَر، محقق طوسي و خواجه در روز يازدهم جمادي‏ الاول 597 ق در طوس به دنيا آمد. ايام كودكي او در طوس سپري شد و او در اين زمان، مقدمات علوم را از پدر فاضلش فرا گرفت. در جواني راهي نيشابور شد و از محضر بزرگان آن ديار همچون فريدالدين داماد نيشابوري و عطار نيشابوري استفاده ‏هاي فراوان برد. محقق طوسي در طي ساليان متمادي به كسب دانش پرداخت و به مدارج والاي علمي دست يافت. در زمان حضور او در عراق، واقعه هجوم سپاهيان مغول به ايران روي داد و او به ايران بازگشت تا حضورش كمكي براي ديگران باشد. خواجه نصيرالدين از آن پس به دعوت يكي از حاكمان فرقه اسماعيليه به قهستان و سپس قلعه الموت در نزديك قزوين رفت و نزديك به 26 سال در اين قلعه ‏ها به سر برد، اما در اين دوران، لحظه ‏اي از تلاش علمي باز نايستاد و كتاب‏هاي متعددي به رشته تحرير درآورد. با هجوم مغولان و فروپاشي اسماعيليان، خواجه درصدد برآمد تا به هر نحو ممكن، از خونريزي و ويرانگري قوم مغولان جلوگيري نمايد. از اينرو با استفاده از موقعيت علمي خود، به هلاكوخان مغول نزديك شد و پس از مدتي از مقربان درگاه آنان گرديد. همچنين مقام علمي و ارزش فكري خواجه نصيرالدين موجب شد تا هلاكو او را در شمار بزرگان دانسته، نسبت به حفظ و حراست از جان وي كوشا باشد. خواجه نصيرالدين در طول ساليان بعد، به شهرها و كشورهاي مختلفي مسافرت نمود و شاگردان فرهيخته ‏اي را پرورش داد كه علامه حلي، كمال الدين ميثم بن علي بحراني، سيد ركن الدين استرآبادي و مجدالدين طوسي از آن جمله ‏اند. وي همچنين با نفوذ خود مانع از قتل عام مردم و دانشمندان مي‏گرديد و در حفاظت از ميراث عظيم اسلامي و علمي سعي زيادي نمود. خواجه نصيرالدين طوسي در علومي همچون رياضيات، فلسفه، كلام، اخلاق، ادبيات، هيئت و نجوم و... مهارتي بسزا داشت و آثار متعددي به وجود آورد كه قواعدالعقايد، اخلاق ناصري، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس و زيج ايلخاني از آن جمله ‏اند. وي سرانجام در 18 ذيعقده 673 ق در 76 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در حرم حضرت امام موسي كاظم(ع) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -