انهار
انهار
مطالب خواندنی

تشكيل سازمان وحدت آفريقا (1342)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
25 مه 1963
بيشتر دولتهاى قاره آفريقا در دهه 1960 تا 1970 م . به استقلال رسيدند.
و تقريبا تا قبل از اين تاريخ بين ملتهاى آفريقايى رابطه بين
المللى وجود نداشت . با اين حال دولتهاى مستقل آفريقايى حتى پيش از 1960 م . براى برقرارى همكارى بين خود، اقداماتى كرده بودند كه ثمره آنها محدود به تشكيل چند سازمان منطقه اى بود كه مهمترين آنها، سازمان وحدت آفريقا U.A.O مى باشد.
سازمان وحدت آفريقا در 25 مه 1963 با كوشش فراوان هايله سلاسى امپراتور اتيوپى در آديس آبابا تشكيل شد. و اولين هدفش را كمك به استقلال گروههاى پرشمارى از اقوام آفريقايى كه هنوز مستعمره بودند - اعلام نمود در مرحله دوم سازمان قصد داشت تمام كشورهاى آفريقا را در چهارچوب يك سياست متحد يا فدراسيون واحد قرار دهد و به همين دليل نام سازمان وحدت آفريقا را براى تمام خود انتخاب كرد.
سازمان مزبور در آغاز 26 عضو، و اندكى بعد به 32 عضو رسيد و با آزاد شدن تاريخى سرزمينهاى آفريقايى شمار اعضاى آن به 49 و سپس به عضويت تمام كشورهاى مستقل آفريقا تعداد آن به 50 عضو بالغ شد سازمان وحدت آفريقا بر پنج اصل استوار است :
1 - برابرى مطلق دولتهاى عضو در سازمان .
2 - دخالت نكردن در امور داخلى كشورهاى ديگر.

3 - غير قابل تغيير بودن كه دولتهاى استعمارگر برقرار كرده و دولتهاى آفريقايى مستقل وارث آنها شده اند.
4 - حل اختلاف در چهار چوب كامل آفريقايى از راه گفتگو، ميانجيگرى ، آشتى يا داورى .
5 - شناسايى ويژگيهاى منطقه اى براى دولتهاى مناطق مختلف قاره و اجازه تاءسيس تشكيلات منطقه اى براى همكارى و بهره جويى از اين ويژگيها.

 
اركان سازمان وحدت آفريقا
اين سازمان داراى يك كنفرانس سران ، يك شوراى وزيران و يك دبيرخانه است .
كنفرانس سران از رؤ ساى دولتهاى عضو تشكيل ، كه سياست كلى را تعيين مى كند. اين كنفرانس هر سال يك اجلاس دارد؛راءى گيرى در كنفرانس با اكثريت 3/2 اعضا مى باشد.
شوراى وزيران از وزراى كشورهاى عضو، معمولا وزيران امور خارجه به وجود مى آيد، كه سالى دو اجلاس دارد. وظيفه اساسى شوراى وزيران ، مشخص كردن موضوعهايى است كه در كنفرانس س
ران بايد تصميم گيرى شود و نيز اجراى تصميمات متخذه در كنفرانس سران از وظايف آنها مى باشد.
دبيرخانه : اين سازمان داراى يك دبير كل و تعدادى كارمند بين المللى است كه وظايف ادارى سازمان را دارند. علاوه بر اينها سازمان وحدت آفريقا داراى يك كميته آفريقاى آزاد است كه عهده دار مطالعه راههاى كمك به اقوام آفريقايى غير آزاد است . همچنين اين سازمان داراى يك كميسيون ميانجيگرى ، آشتى و داورى براى رفع اختلافهاى اعضاء مى باشد.
منبع: روزها و رویدادها
در زمان جمال عبدالناصر، قاهره نه فقط كعبه جنبشهاى رهايى بخش ‍ عرب شد، بلكه پايتختى براى آفريقاى مبارز گرديد. در قاهره كنگره هاى بزرگ بين المللى تشكيل مى شد، به طور مثال كنفرانس دوم سران سازمان وحدت آفريقا (U.A.O) در سال 1964 در آنجا تشكيل شد. جمهورى متحده عربى به ملت كنگو در مبارزه اش با امپرياليستها و همچنين به انقلاب ملت الجزاير كمك مادى و نظامى كرد. عبدالناصر معتقد بود كه كمك به ملل ديگر براى جمهورى متحده عرب يك تكليف انقلابى است . رابطه اى دوستانه ، عبدالناصر را به بسيارى از رهبران ترقيخواه ملل ديگر پيوند مى داد. ساسونگيسو رييس جمهور اسبق كنگو، يكى از رؤ ساى اوليه اين سازمان بود و در سال 1987 كنت كائوندا رييس جمهور سابق زامبيا رياست آن را به عهده گرفت . سازمان وحدت آفريقا بيستمين اجلاس خود را در نوامبر 1984 در آديس آبابا تشكيل داد و جوليوس نايره ره رييس جمهور اسبق تانيزانيا در اين وقت به عنوان رييس سازمان آن انتخاب شد؛ سازمان آزدايبخش صحرا در همين زمان به عضويت اين سازمان پذيرفته شد اما، مراكش از عضويت آن خارج و زئير (كنگو عضويت خود را در آن به تعلق درآورد.
به دليل جنگ صحرا با مراكش كشورهاى مالاوى ، گينه ، كومور، و سودان مخالف اين مساءله بودند كه صحرا به عنوان يك كشور مستقل ، عضو سازمان وحدت آفريقا باشد.
تاءسيس وحدت آفريقا عملى بود صلح جويانه كه سبب بالارفتن حيثيت آفريقا شد؛ بويژه در خارج از قاره آفريقا به آن احترام و قدرت چانه زدن سياسى بيشترى بخشيد. هر چند سازمان وحدت آفريقا بر اساس اصل عدم دخالت در امور داخلى كشورهاى عضو كه منشور خود سازمان آن را جايز شمرده بود، در بحرانهاى دردناك و رقت انگيز كنگو بيافرا، سودان ، روآندا و بوروندى نتوانست مستقيم اعمال قدرت نمايد، اما در منازعات سخت مرزى كشورهاى همسايه ميانجيگرى هاى ثمربخش به عمل آورد، كه مى توان موارد سودان و حبشه ، الجزاير و مراكش را ذكر كرد. به هر حال وجود سازمان وحدت آفريقا با همه مشكلات موجود نقطه اتكاى گران قيمتى براى افريقا در ز
مينه هاى بين المللى با پنجاه دولت عضو خود مى باشد و در ضمن بزرگترين گروه يكپارچه سازمان ملل را تشكيل مى دهد.
سازمان در هدف اول خود يعنى به كمك به استقلال كشورهاى غير مستقل آفريقايى ، موفق بوده است ، گرچه بايد اين توفيق را تا حدود زيادى به شرايط مساعد زندگى بين المللى در قرن اخير نسبت داد كه در آن تمام عوامل را جهت از ميان برداشتن استعمار به شكل ديرينه خود به كار افتاد. در مورد ايجاد فدراسيون وسيعى از دولتهاى آفريقايى نيز نقش مهم سازمان گرد آوردن تمام كشورهاى مستقل قاره در قالب انكارى است اما را رسيدن به وحدت ميان دولتهاى عضو (اگر اصلا چنين انديشه اى عملى باشد) هنوز بسيار دراز است بويژه كه مسائل متعدد و دشوارى در نقاط مختلف قاره وجود دارند كه دولتهاى منطقه را رو در روى يكديگر قرار مى دهند به طورى كه در چندين مورد، اين اختلافها به صورت جنگ علنى ظاهر شده است . براى مثال ميتوان به اختلافهاى به صورت جنگ علنى ظاهر شده است . براى مثال ميتوان به اختلافهاى متعدد دولتهاى عرب آفريقاى شمالى ، كشورهاى منطقه درياى سرخ ، يا كشمكش هاى آفريقاى جنوب غربى انديشيد كه هر يك به تنهايى سد بزرگى در راه هدفها و فعاليتهاى سازمان وحدت آفريقا مى باشند.
تا چندى پيش رقابت شديد دو دولت بزرگ يعنى آمريكا و شوروى در آفريقا، به اختلافهاى موجود ميان دولتهاى آفريقايى و مسائل تبعيض ‍ نژادى ، قحطى و خشكسالى و موضوعها و مسائلى نظير آنها افزوده شد و سازمان وحدت آفريقا را با د
شواريهاى عظيم روبرو ساخت .
در زمينه ايدئولوژى ، آفريقا در برابر سرمايه دارى غرب و كمونيسم شرق ، سوسياليسم آفريقايى را عرضه كرده و در زمينه اقتصادى و سياسى نى عدم وابستگى را اختيار نموده است تا ثابت كند كه آفريقا حاضر نيست اصالت نظامها و تركيبهاى اجتماعى خود را با ديگرانى كه با سنن اجتماعى ، فرهنگى و نيازهاى اصلى آن بيگانه اند، تعويض كند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -