انهار
انهار
مطالب خواندنی

راه هاى ثابت شدن نجاست

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – تردید در یقین سابق به نجاست

سؤال:اگر کسی بعد از مدتی که به متنجس بودن جایی یا شیئی یقین داشته و در یقین خود دچار تردید شده و فکر می کرده ممکن است یقین اولیه از روی وسواس یا غیره باشد، تکلیفش چیست؟

جواب: یقین او در این صورت اعتباری ندارد.

٢ – ملاقات با نجاست در باطن بدن

سؤال:از کجا بفهمیم سوزن و مانند آن در بدن به نجاست برخورد کرده است؟

جواب: معمولا سوزن که وارد بدن می شود با یکی از مویرگ های خونی تماس پیدا می کند ولی فتوای اخیر ما این است که برخورد در باطن بدن، سبب نجاست نمی شود.

٣ – حکم نجاست در ملاقی و شبهه محصوره

سؤال:مسئله 138 با مساله 145 رساله چگونه جمع می شوند؟

جواب: در ملاقی اصل بر طهارت است ولی در شبهه محصوره احتیاطاً لازم است از دو طرف شبهه اجتناب شود ولی اگر چیزی فقط با یک طرف از آنها ملاقات کند حکم طهارت را دارد.

٤ – یقین به نجاست

سؤال:آیا در مسأله نجاست یقین لازم است یا ظنّ و گمان کافى است؟

جواب: در مسأله نجاست یقین قطعى و صد در صد لازم است و مادامى که چنین یقینى حاصل نشود تکلیفى ندارید و اگر یقین صد در صد حاصل شد اجتناب لازم است مگر در موارد اضطرار.

٥ – اعتبار گمان بسیار قوی در نجاست شیء

سؤال:آیا در مورد چیزی بگویم 99درصد نجس است آیا باید بشویم و آن شی نجس است؟ یا نه؟

من نمیدانم استبراء کردم یا نه بعد چیزی بیرون آمد آیا نجس است یا پاک؟

جواب: باید یقین کامل داشته باشید مثلا بتوانید قسم یاد کنید.

٦ – وظیفه افراد در برابر جهل دیگران در احکام

سؤال:آیا ما در برابر جهل دیگران در احکام وظیفه اطلاع رسانی داریم؟

جواب: کسانی که احکامی را نمی دانند لازم است آن احکام به آنها گوشزد شود ولی در موضوعات لازم نیست مگر آنکه معاشرت با آنها داشته باشد.

٧ – عدم اعتبار خبر غیر مسلمان در نجاست اشیاء

سؤال:اخبار ذو الید غیر مسلمان به نجاست چه حکمی دارد؟

جواب: هرگاه اطمینانی حاصل نشود، اعتباری ندارد.

٨ – اجتناب از خرمنی که در قسمتی از گندم های آن نجاست نفوذ کرده

سؤال:قسمتی از یک خرمن گندم حدودا سه تنی، نجس شده و نجاست به گندم نفوذ کرده، چه باید کرد؟

جواب: چون آن مقدار از گندم ها قابل طهارت نیست و شبهه محصوره است باید از همه اجتناب کرد. می توانند آن را به عنوان علوفه دام یا برای کشت استفاده کنند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -