انهار
انهار
مطالب خواندنی

تیمم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

تيمم

 سؤال ٢٧٣- - تيمم و سجده بر سنگ مرمر چه صورت دارد؟

جواب: باسمه تعالى؛ سجده صحيح است، و احتياط مستحب اين است كه با وجود خاك، بر سنگ تيمم نكند، و الله العالم.

سؤال ٢٧۴- در حال تيمم اگر پيشانى و كف دستها و پشت دستها همه تر باشد و يا بعضى از اينها تر باشد، آيا تيمم صحيح است يا نه؟

جواب: باسمه تعالى؛ رطوبت اعضاء تيمم اگر به نحوى باشد كه غسل صدق نكند، مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال ٢٧۵- اگر مكلّف بداند كه وظيفه‌اش تيمم است ولى غسل كند و نماز هم قضا شود، آيا غسل او صحيح است؟

جواب: باسمه تعالى؛ در ترك نماز معصيت كرده، ولى اگر غسل را به قصد قربت و حصول طهارت انجام داده صحيح است، و الله العالم.

سؤال ٢٧۶- كسى كه بدل از غسل جنابت، تيمم كرده، آيا مى‌تواند قرآن بخواند؟

جواب: باسمه تعالى؛ مانعى ندارد، و در صورتى كه بخاطر ضيق وقت تيمم كرده باشد نمى‌تواند آياتى را كه سجدۀ واجب دارد بخواند، و الله العالم.

سؤال ٢٧٧- كسى كه آب نداشته يا استعمال آب براى او ضرر داشته، آيا با تيمم بدل از غسل جنابت مى‌تواند به مسجد برود و نماز را به جماعت بخواند؟

جواب: باسمه تعالى؛ تا مادامى‌كه معذور است جايز است، و الله العالم.

سؤال ٢٧٨- نظر حضرتعالى در خصوص تيمم بر موزاييك چيست؟

جواب: باسمه تعالى؛ تيمم بر موزائيك حكم تيمم بر سنگ را دارد، و الله العالم.

سؤال ٢٧٩- آيا با تيمم بدل از غسل جنابت مى‌شود نماز خواند؟ يا اينكه وضو هم لازم است؟

جواب: باسمه تعالى؛ مى‌توان نماز خواند و وضو لازم نيست، و الله العالم.

سؤال ٢٨٠- آيا با تيمم بدل از غسل جنابت، وقوف در مساجد جايز است؟

 جواب: باسمه تعالى؛ در صورتى كه براى ضيق وقت تيمم نكرده باشد، جايز است، و الله العالم.

سؤال ٢٨١- كسى كه معذور از غسل است، مى‌تواند تيمم بدل از غسل مستحبى نمايد و تكليف شرعى خود را انجام دهد؟

جواب: باسمه تعالى؛ تيمم بدل از غسل مستحبى رجاءً مانعى ندارد، ولى كافى از وضو نيست، و الله العالم.

سؤال ٢٨٢- اگر فردى كه وظيفه‌اش تيمم است به علت شكستگى يك دست نتواند آن را به پيشانى برساند، آيا براى كشيدن به پيشانى، يك دست سالم كافى است و تيمم او صحيح است؟

جواب: باسمه تعالى؛ اگر از دست شكسته نمى‌تواند براى پيشانى استفاده كند، با دست باقيمانده پيشانى را مسح مى‌كند، و الله العالم.

سؤال ٢٨٣- آيا با وجود خاك مى‌توان بر روى سنگ تيمم نمود؟

جواب: باسمه تعالى؛ با وجود خاك نيز مى‌توان روى سنگ تيمم كرد، و الله العالم.

سؤال ٢٨۴- آيا زدن دست بر روى زمين در تيمم شرط است يا صرف تماس كفايت مى‌كند؟

جواب: باسمه تعالى؛ بنابر احتياط زدن به محل تيمم لازم است و صرف تماس كفايت نمى‌كند، و الله العالم.

سؤال ٢٨۵- اگر جاى تيمم هموار نباشد تا تمام كف دو دست بر آن زده شود، آيا بازهم يك بار زدن كفايت مى‌كند؟

جواب: باسمه تعالى؛ بنابر احتياط بايد جاى تيمم را صاف كرد و بعد دستها را به آنجا زده، و نيز بنابر احتياط بايد هر دو دست را با هم به زمين يا چيزى كه تيمم بر آن صحيح است زد، و الله العالم.

سؤال ٢٨۶- اگر وظيفۀ شخص تيمم باشد، اما جاى تيمم نجس بوده و آب كشيدن آن ممكن نباشد، تكليف چيست؟

جواب: باسمه تعالى؛ در صحت تيمم، طهارت اعضاء شرط نيست و در فرض مذكور به

همان حال تيمم مى‌كند و نماز مى‌خواند، و الله العالم.

سؤال ٢٨٧- شخصى كه وظيفه‌اش تيمم است و تيمم بدل از غسل نموده، آيا مى‌تواند قرآن و اسماء جلاله را مس كند؟

جواب: باسمه تعالى؛ اگر عذر او باقى است، در غير از تيمم براى تنگى وقت، با تيمم تمام كارهايى كه شرط آن طهارت است مى‌توان انجام دهد، و الله العالم.

سؤال ٢٨٨- آيا تيمم بر چوب و تخته صحيح است؟

جواب: باسمه تعالى؛ تيمم بر چوب و تخته جايز نيست، و الله العالم.

ج2:

سؤال٢٢٠ -در تيمم زدن كف دو دست بايد همراه با ضربه باشد يا گذاشتن دستها بر زمين كافى است؟

جواب: بسمه تعالى -گذاشتن دستها بر زمين كافى نيست، و اللّه العالم.

سؤال٢٢١ -زنى بعد از حيض براى غسل عذرى دارد و امكان غسل برايش فراهم نيست. تيمم بدل از غسل مى‌كند. حال براى نماز تكليفش چيست؟ آيا بايد وضو بگيرد يا تيمم كند؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض مزبور بعد از تيمم بدل از غسل اگر متمكن از وضو مى‌باشد بايد براى نماز وضو نيز بگيرد، و اللّه العالم.

سؤال٢٢٢ -من به اين صورت تيمم كردم: اول نيت كردم، بعد كف هر دو دستم را بر خاك زدم، بعد كف دو دستم را به تمام پيشانى از بالا به پايين تا بالاى بينى كشيدم، و بعد با كف دست چپ پشت دست راستم از برآمدگى بند دست تا سر انگشتان از بالا به پايين كشيدم، بعد دست راستم را به تمام پشت دست چپم از بالا به پايين تا سر انگشتان كشيدم. بفرماييد كه تيمم من صحيح است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال٢٢٣ -من وقتى كه تيمم كردم بعد از تيمم كردن شك كردم كه تيمم صحيح بوده يا خير، بفرماييد تكليف چيست؟

جواب: بسمه تعالى -بعد از تيمم به شك اعتنا نكنيد، و اللّه العالم.

سؤال٢٢۴ -اگر در تيمم، غير از كف دست، انگشتان هم در مسح كردن دست دخالت داشته باشند، آيا اشكالى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -در مسح غير از كف دست، انگشتان هم بايد دخالت داشته باشد، و اللّه العالم.

سؤال٢٢۵-آيا در تيمم بايد هر نقطه از كف دست بر روى تمام پيشانى كشيده شود؟

جواب: بسمه تعالى -بايد با تمام دو دست تمام پيشانى مسح شود و لازم نيست هر نقطه‌اى از كف دست بر تمام پيشانى كشيده شود، و اللّه العالم.

سؤال٢٢۶ -افراد معمولى كه وظيفۀ شرعى آنها تيمم است، آيا مى‌توانند به مسجد بروند يا قرآن بخوانند؟

جواب: بسمه تعالى -كسى كه جنب شده و براى عذر ديگرى غير از ضيق وقت تيمم كرده، تا وقتى كه عذر او باقى است مى‌تواند با آن تيمم به مسجد برود و كارهاى ديگرى كه مشروط به طهارت است انجام بدهد، و اللّه العالم.

سؤال٢٢٧ -با توجه به اينكه سنگ مرمر صاف است و خاك و غبارى بر روى آن نيست، چگونه تيمم بر آن صحيح است؟

جواب: بسمه تعالى -در تيمم لازم نيست چيزى كه بر آن تيمم مى‌شود غبار داشته باشد هرچند احتياط مستحب اين است كه غبار داشته باشد، و اللّه العالم.

سؤال٢٢٨ -بفرماييد چه قروح و جروحى است كه تكليف در او تيمم است؟

جواب: بسمه تعالى -مواردى كه همۀ اعضاى وضو جبيره دارد يا بيش از متعارف بسته شده و نمى‌توان باز كرد و يا ضرر براى اعضاء ديگر بدن دارد يا حرجى است تيمم كند، و تفصيل در رساله موجود است، و اللّه العالم.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -