انهار
انهار
مطالب خواندنی

بادام و موارد مصرف آن در طب سنتی ایران

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بادام
نام عربی: لوز
نام علمی: amygdalus communis L
خانواده: گلسرخیان

گیاه شناسی:
منشا اصلی درخت آن نواحی مرکزی و غرب آسیا به خصوص افغانستان و ترکستان می باشد در دوران باستان در ایران، سوریه و فلسطین کشت می شده است و در تورات از آن یاد شده (1).
ثمری است برّی و بستانی و کوهی می باشد و هر واحد شیرینی و تلخی دارد.
شیرین را لوزالحلو و به فارسی بادام شیرین نامند.
درخت آن به قدر درخت انار و به و پوست آن مایل به سرخی و تیرگی و گل آن سفید و برگ آن پهن مستدیر نرم و درخت بستانی آن بعد از غرس در سال سوم و چهارم ثمر می آورد و مدتی می ماند.
ثمر آن را سه پوست می باشد و در ابتدا که هنوز از هم امتیاز نیافته اند طعم آن عفص پس میل به ترش می نماید.
چغاله آن ترش و نازك و لذیذ خصوص با اندك نمک و هر چند نازك تر و خام تر باشد ترش تر و لذیذتر می باشد پس میل به بستن مغز و پوست و خشبیت می نماید و چون پوستهای آن خشبی و صلب گشتند تفه می گردند و مغز آن چرب و شیرین و در این هنگام مغز تازه آن نازك و لذیذ می باشد و چون به کمال رسید و خشک گشت مغز آن نیز لذیذ و از آن روغن اخذ می نمایند (2).
خام و بریان کرده مغز پوست گرفته آن را می خورند و انواع حلویات از آن ترتیب می دهند و داخل تراکیب می نمایند و نیز مغز مقشر آن را با گلهای خوشبو مانند گل بنفشه و گل سرخ و بیدمشک و امثال اینها هر گلی که خواهند پرورده می نمایند (3).
بعض انواع بادام که پوست آن رقیق نازك می باشد که به دست شکسته و جدا می گردد که آن را بادام کاغذی می نامند مغز آن لطیف تر و لذیذتر و شیرین تر از نوع صلب آن و برّی و جبلی این نوع را پوست صلب تر و دهنیت مغز کمتر و در لطافت و حلاوت نیز ضعیف تر از بستانی است و بهترین آن لوز نازك پوست بزرگ مغز چرب است (2).

مزاج بادام:

بر اساس منابع طب سنتی ایران مزاج بادام دراول گرم و تر است و در رخی منابع معتدل نیز گفته اند.

افعال و خواص بادام از دیدگاه طب سنتی ایران:

بازکننده سده ها و حافظ قوتها
حافظ جوهر مغز خصوص با نبات
جالی اعضای باطنی
مقوی قوای بینایی
ملین طبع و حلق و موافق سینه و شیره آن با شکر جهت سرفه و خشونت سینه و حنجره و
ملین اعضای باطنی و بطن به سبب جلایی که دارد و جهت زخم روده ها و مثانه و اسهال حادث از رطوبت معده
تولیدکننده منی و مسکن حدت و گرمی آن و حدت بول
چاق کننده بدن و با شکر کثیرالغذاء
ملین طبع و مفتح با انجیر نیز ملین و جهت قولنج نافع
بادام مطحون ثقیل بر معده و بطی النزول از آن
رهشی سریع النزول تر از آن
بادام مربا در تغذیه و فربه نمودن بدن بهتر و در اصلاح کلیه قوی الاثر
بو داده آن مقوی معده و قابض و رافع ترهل و سستی آن و مقوی قوای جنسی و زیاده کننده منی
لعق نمودن مقدار یک جوزه معتدل از آن با عسل جهت درد جگر و سرفه و تحلیل ریاح خصوص ریاح کلیه
ثمر تازه نارس آن که چغاله نامند با پوست مقوی بن دندان و مسکن حرارت دهان به سبب برودت و یبوست پوست آن
شکوفه آن محرك قوای جنسی مردان و قاطع قوای جنسی زنان (2).
رازی در کتاب اغذیه می نویسد: گرمی بادام معتدل ولی هضم آن به کندی انجام می شود. برای سینه و ریه نافع و برای ورم مثانه و روده ها نیز مفید است. شکرطبرزد و قند خزاینی و گلاب موجب اغراء و ازلاق آن گردیده و به سرعت آن را از مجاری هاضمه خارج می سازد. اگر کسی به علت زیاد خوردن آن سنگین شد باید آب عسل روی آن بنوشد و اگر بادام تر زیاد خورد بر روی آن، گوارش زیره و به میل کند.
اگر گردو و بادام را پوست کنند و با شکر و قند خزاینی بخورند نیروی دماغی تقویت و بر مقدار منی افزوده می شود و بدن را فربه می کند و غذای بسیار به بدن می رساند (3).

 

مضرات بادام:
ثقیل و بطی الهضم در معده بارد رطب و مضر احشا،
مصلح آن مصطکی
مهیج صفرا،
مصلح آن شکر
بادام متکرج و فاسد موجب کرب و سقوط اشتها و غثیان و غشی
مصلح آن قی نمودن و ربوب حامضه بعد از آن آشامیدن (2)

روغن بادام:


مزاج روغن بادام:

معتدل در گرمی و سردی و به غایت مرطب دماغ خصوص تازه آن.

افعال و خواص روغن بادام:
مرطب مغز و موافق اسپاسم های عضلات و ورم و سرسام و رافع بی خواب و خواب آور (منوم) شرباً و تمریخاً
مکرراً آشامیدن آن با کثیرا و شکر جهت سرفه خشک و تصفیه آواز و مجاری ریه و تلیین روده و رفع ضرر ادویه مسهله مطلقاً و حبوب حاره شرباً و
چرب نمودن آنها بدان و با آب گرم و العبه و اشیای مناسبه نیز جهت اسهال و دلپیچه و تلیین روده ها و رفع قولنج و دفع سخت ادراری و اعانت بر اخراج سنگ خصوصاً با حجرالیهود سوده با آب گرم
مقدار مصرف روغن بادام:
تا نه مثقال.
دوام تدهین (چرب کردن) مهره های پشت بدان جهت نقرس و رفع خمیدگی پیران و غرغره آن با آب گرم جهت خشونت حلق موثر.
مضرات روغن بادام:
 احشای ضعیفه
مصلح آن مصطکی
برگ تازه آن مسهل ومسقط کرم معده و خشک آن قابض و رافع اسهال است (2).

رازی در کتاب اغذیه می گوید: بادام شیرین به هیچ وجه قابض نیست بلکه به واسطه شیرینی که دارد تلطیف نموده و بنابراین اعضای داخلی بدن را تمیز می کند و جلا می دهد و کمک به از بین بردن رطوبات می نماید و در کتاب منصوری گوید گلو را گرم می نماید، هضم آن مشکل است و در معده مدت زیادی میماند با وجود این انسداد نمی کند بلکه گشاینده انسدادها است (3).

ترکیب شیمیایی بادام:
هر 100 گرم بادام شیرین حاوی 10/18 گرم مواد پروتئینی، 2/54 مواد چربی، 18 مواد قندی،8/2 سلولز، 4/4 آب و 5/2 گرم خاکستر می باشد روغن آن حاوی 55 تا 75 درصد اولئین است. بادام حاوی مواد معدنی کلسیم،فسفر، پتاسیم، گوگرد، منیزوم و همچنین ویتامین های A,B1,B2,PP,B5,B6 می باشد.
هر یکصد گرم آن 606 کالری حرارت ایجاد می کند (4).
در مطالعه ای که بر روی تاثیر روغن بادام و گلیسیرین در پیشگیری از استریای حاملگی انجام شده نتایج به شرح ذیل بوده است:
تعداد 159 نفر شامل 53نفر شاهد، 53 نفر مصرف كننده گلیسیرین و 53 نفر مصرف كننده روغن بادام بودند و گروه ها از نظر مدت بارداری و سایر شاخص های تاثیرگذار مشابه بودند. میزان بروز استریای حاملگی در گروه شاهد 79.2 درصد بود و میزان بروز استریای شدید در گروه شاهد 34% بود. همین میزان در گروه گلیسیرین 9.4% و در گروه روغن بادام 7.5% بود.
با توجه به میزان بروز استریای حاملگی و تاثیر مثبت روغن بادام در پیشگیری از شدت استریای حاملگی، تجویز آن توصیه شده است (5).

بادام تلخ (لوزالمر)

ماهیت آن: مانند لوزالحلو است الا آنکه مغز آن تلخ و بهترین آن نیز تازه بزرگ دانه چرب آنست.
مزاج بادام تلخ:
درمنابع طب سنتی ایران مزاج بادام تلخ در آخر سوم گرم و در آخر اول خشک و در دوم نیز گرم و خشک گفته اند (2).

افعال و خواص بادام تلخ:

محلل و جالی و در تنقیه و ازاله اخلاط غلیظه بی جایگزین
ضماد آن با سرکه جهت درد سر
اکتحال آن جهت تقویت قوای بینایی
جهت سرفه و ورم سینه و ریه نافع خصوصاً با نشاسته و یا نعناع جهت درد کلیه
با عسل جهت بازکردن سده کبد و طحال و امراض کبد و یرقان و طحال
با ماء العسل جهت قولنج
با میپختج جهت علل گرده و شکستن سنگ و ادرار بول و رفع عسر آن و درد رحم
اغتسال سر بدان جهت حزاز و قتل شپش
فرزجه آن بازکننده خون قاعدگی
ضماد آن با سرکه و یا شراب جهت زخمهای کهنه و ساعیه و بثور رطبه و قوبا و حزاز و نمله و جرب و حکه و کهیر
طلای آن جالی کلف و آثار صورت و با شراب و عسل جهت نمله.
مضرات بادام تلخ:
بادام تلخ مضر روده ها (امعا) است.
مصلح آن شکر و نبات و بادام شیرین و خشخاش (2)

ریشه درخت بادام:

ریشه درخت بادام دارای مزاج گرم و خشک است.

افعال و خواص ریشه بادام:

جالی و محلل
ضماد آن با روغن گل جهت درد سر بارد و کلف
آشامیدن طبیخ آن جهت تنقیه طحال و کلیه و رفع قولنج و اخراج کرم معده
ضماد خاکستر آن جهت سوختگی آتش مفید
طلای برگ مطبوخ آن با شراب جهت حزاز بیعدیل.

روغن بادام تلخ

از داروهای گیاهی طب سنتی ایران است و دارای افعال جالی و محلل و مجفف (خشک کننده) است.

مزاج روغن بادام تلخ:در اول دوم گرم و مایل به رطوبت.
افعال و خواص روغن بادام تلخ از دیدگاه طب سنتی ایران:
مسهل اخلاط لزجه چسبنده و سوداویه در نواحی معده
با ادویه مناسبه جهت آسم و ورم ظحال و درد کلیه و عسرالبول و رفع قولنج و اختناق رحم و اورام و انقلاب آن و
اخراج سنگ ها و جنین
قطور آن جهت درد گوش و دوی و طنین و کشتن کرم آن
حمول آن مخرج جنین و مشیمه.
طلای آن جهت رفع آثار رخسار و کلف و چین گونه و شقاق عارض از سرما.
طلای آن با شراب جهت قروح رطبه و سپرز و حزاز نافع.
مقدار مصرف روغن بادام تلخ:
تا چهار مثقال
صمغ درخت بادام شیرین و تلخ نایب مناب صمغ عربی است
بادام نمک پرورده بریان مصلح و معدل نفس است نزد گرسنکی کاذب و باعث بطوء سکر و منقی سینه و مدر بول و مسهل بطن و مورث تخمه
مصلح آن شکر و مثلث (2)

ترکیبات شیمیایی:

بادام تلخ دارای روغن ثابت، ویتامینE ، گلوکوزید، آمیگدالین می باشد که در اثر هیدرولیز، آنزیم امولسیون، اسید هیدروسیانیک، گلوکزو بنزالدئید می دهد (1).

منابع:
1- دکتر ابوالقاسم سلطانی، گیاهان دارویی، جلد اول، 148-150
2- محمدحسین عقیلی، مخزن الادویه : 708-710
3- محمدبن زکریای رازی، منافع الاغذیه و دفع مضارها، تصحیح دکتر فرزانه غفاری، انتشارات المعی،202
4- G. Mandalari, C. Nueno-Palop, G. Bisignano, M. S. J. Wickham, and A. Narbad, Potential Prebiotic Properties of Almond (Amygdalus communis L.) Seeds, American Society for Microbiology, Vol. 74, No. 14, 2008, p. 4264–4270
5- بهنیا حمید,حسینی مین، بررسی تاثیر روغن بادام و گلیسیرین در پیشگیری از استریای حاملگی ، پاییز 1379; 53 317-320.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -