آلِکْسی نیکلایوویچ کاسیگین، در ۲۱ فوریه ۱۹۰۴ در سن پترزبورگ به دنیا آمد.
هنگامی که بلشویکها قدرت را در شوروی به دست گرفتند وی سیزده سال بیشتر نداشت با این حال دو سال بعد داوطلبانه به صفوف ارتش سرخ شوروی پیوست و در جنگ داخلی آن کشور که میان روسهای سفید و سرخ رخ داد، شرکت جست.
کاسیگین که فارغالتحصیل رشته نساجی بود در کار مدیریت واحدهای صنعتی لیاقت زیادی از خود نشان داد.
وی در سال ۱۹۲۷ در ۲۳ سالگی به حزب کمونیست شوروی سابق پیوست و در سال ۱۹۳۸ مدیر کارخانه نساجی لنینگراد و اندکی بعد شهردار این شهر شد. کاسیگین در ۴۴ سالگی به وزارت دارایی دست یافت و سپس به وزارت صنایع سبک انتخاب گردید. وی در سالهای بعد مدارج ترقی را پیمود
در اکتبر سال ۱۹۶۴ (۱۳۴۳) طبق تصمیم کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی، خروشچف از سمت ریاست شورای وزیران برکنار و به جای وی آلکسی کاسیگین انتخاب شد.
کاسیگین که در دوران حکومت برژنف به ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی سابق هم رسید، یک شخصیت تکنوکرات و طرفدار تکنولوژی بود و چنان در این امر به آگاهی دست یافت که در جریان سفرهای خارجی خود، هنگام بازدید از مؤسسات صنعتی، با طرح سؤالات خود موجب شگفتی میشد. هنگامی که کاسیگین در ۶۰ سالگی به نخست وزیری شوروی رسید، برخلاف خروشچف، نه تنها اهل هیاهو و غوغا نبود، بلکه کمتر از هر نخستوزیری خود را نشان میداد.
کاسیگین بیش از دیگر نخستوزیر آن شوروی به خارج سفر کرد و سفرهای متعددی به انگلستان، فرانسه، آلمان، هند، مصر، چین، کوبا و ویتنام شمالی صورت داد.
شهرت بینالمللی کاسیگین بیشتر به خاطر دیپلماسی او بود که در جریان جنگ هند و پاکستان بر سر کشمیر توانست طی کنفرانس صلح تاشکند، طرفین را آشتی دهد. ایالات متحده و شوروی تلاشهای دیپلماتیک زیادی کردند تا از گسترش درگیری بین دو کشور جلوگیری کنند. شوروی تحت رهبری کاسیگین، مذاکرات آتشبس را در تاشکند (درازبکستان فعلی) میزبانی کرد. جایی که نخست وزیر هند لعل بهادر شاستری و رئیس جمهور پاکستان ایوب خان توافق نامه تاشکند را امضا کردند که در آن توافق کردند تا قبل از ۲۵ فوریه سال ۱۹۶۶ تا مرزهای قبل از ماه اوت عقبنشینی کنند.
همچنین کاسیگین در ماجرای چکسلواکی نیز نقش آشتی جویانهای را بازی کرد
کاسیگین اولین رهبر شوروی سابق بود که در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین رامحکوم نمود و رادیو پکن هم او را دشمن مردم لقب داد. او همچنین کوششهای ناکامی برای بهبود روابط مسکو - پکن انجام داد.
در سپتامبر ۱۹۶۹، رهبران شوروی در پی آن برآمدند تا جلسهای را با همتایان چینی خود برگزار کنند و تنشهایی را که از مارس آن سال به وجود آمده بود، خنثی سازند. بعد از مدتی، کاسیگین، توانست با چوئن لای در ۱۱ سپتامبر همان سال (۱۹۶۹) در پکن ملاقات کند. مائو به چند دلیل با این ملاقات موافق بود: یکی اینکه به تخفیف تنش با شوروی علاقه داشت، دیگر آنکه نمیخواست در دو جبهه با شوروی و آمریکا، به صورت همزمان مقابله کند و نیز در پی آن بود تا مانع از نزدیکی شوروی و آمریکا شود.
همچنین در تاریخ ۹ آوریل ۱۹۷۲ در زمان نخست وزیری کاسیگین قرارداد مودت میان اتحاد شوروی و عراق منعقد شد. این قرارداد ۱۵ ساله به وسیلهٔ نخست وزیر شوروی و ژنرال حسن البکر رئیس جمهور عراق در ۱۴ ماده در بغداد به امضاء رسید.
نقطه عطف همکاریهای دوجانبه بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده همکاری در عرصه فضایی یعنی امضای موافقتنامه «پروژه آزمایشی آپولو - سایوز» بود که در زمان نخست وزیری کاسیگین و هنگام سفر سفر ریچارد نیکسون به مسکو در ۲۴ مه ۱۹۷۲ امضا شد.
او طرفدار همکاری اقتصادی و فرهنگی گستردهتر شرق و غرب بود، نظراتی که نقطه مقابل دوران جنگ سرد اروپا به حساب میآمد. همچنین نرمشی که در دهه ۱۹۸۰–۱۹۷۰ در سیاست شوروی پدید آمد تا اندازه زیادی مرهون اوست. شهرت کاسیگین در داخل کشور شوروی نیز به سبب اصلاحات اقتصادی اوست. وی با تنوعی که در کالاهای مصرفی مردم به وجود آورد توانست محبوبیت زیادی در شوروی سابق کسب کند.
آلکسی کاسیگین سرانجام در ۱۸ دسامبر ۱۹۸۰ در ۷۶ سالگی در مسکو درگذشت و در آرامگاه دیوار کرملین به خاک سپرده شد.
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مىهراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيلهاى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمىبرد« وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مىفرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مىبينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج۱، ص: ۲۱۸.
کلیه حقوق مادی
و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی
خمینی میباشد.