انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال ‏207: پزشكان مريضى را از روزه گرفتن منع مى‏كنند ولى خود شخص مى‏داند كه روزه براى او ضرر ندارد، چنين مريضى چه بايد بكند؟

جواب: اگر گفتار پزشكان حتى احتمال ضرر كه خوف ضرر است را در او ايجاد نكند روزه‏اش صحيح است و بايد روزه بگيرد.

سؤال ‏208: روزه دارى كه وظيفه‏اش تيمّم است چون وقت تنگ است، امّا مسامحه مى‏كند به خيال اينكه اگر مسواك كند به تيمّم هم مى‏رسد در حال مسواك زدن، اذان صبح هم مى‏گويند، اين سهل انگارى حكم عمد پيدا مى‏كند يا خير؟

جواب: اگر مسامحه كرده است حكم عمد را دارد.

سؤال ‏209: آيا چرك گلو روزه را باطل مى‏كند؟

جواب: اگر در قسمت بالاى گلو است كه مى‏تواند بدون مشقّت آن را به فضاى دهن بياورد و بيرون بريزد باطل مى‏كند واگرنه باطل نمى‏كند.

سؤال ‏210: استفاده از آمپول‏هايى كه به جاى غذا به كار مى‏رود براى روزه دار چه حكمى دارد؟

جواب: آمپول مطلقاً روزه را باطل نمى‏كند.

سؤال ‏211: آيا بودن وسايل غير خوراكى مثل وسايل دندانپزشكى در دهان باعث بطلان روزه مى‏شود؟

جواب: اگر خون كه احياناً در اين قبيل موارد در دهان بوجود مى‏آيد و يا آب كه داخل فضاى دهان مى‏شود را فرود نبرد روزه‏اش باطل نمى‏شود.

سؤال ‏212: برخى از بيماران مبتلا به آسم مجبور به استفاده از اسپرى سالبوتامبول و... براى باز كردن راه تنفسى مى‏باشند حكم روزه اين دسته بيماران چيست؟

جواب: با اكتفا به مقدار ضرورت، روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏213: تنقيه ضرورى با چيز روان براى بيمارى كه هيچ منع ديگرى براى روزه دارى ندارد چه حكمى دارد؟

جواب: تنقيه با چيز روان هرچند از روى ضرورت هم باشد روزه را باطل مى‏كند.

سؤال ‏214: كسانى كه معتاد به دخانيات (سيگار، قليان) و حتّى مواد مخدّرند (ترياك و اين گونه چيزها) آيا در حالت روزه مى‏تواند به مقدار ضرورت استفاده نمايند و مبطل روزه نيست؟

جواب: نمى‏توانند.

سؤال  215 : سيگار كشيدن و استفاده از مواد مخدر مانند ترياك و غيره شرعا چه صورتي دارد؟

جواب: استفاده از مواد مخدر حرام و سيگار نيز اگر مضر باشد حرام است .

سؤال ‏215: آيا حنا گذاشتن به سر و دست و يا ماليدن روغن به بدن يا كرم يا براى زخم دست و پا دواى مرهم و غير آن گذاشتن آيا موجب بطلان روزه مى‏شود؟

جواب: موجب بطلان نمى‏شود.

سؤال 217: اگر كسى در ماه مبارك رمضان قبل از اذان صبح از خواب بيدار شود و در خواب محتلم شده باشد و امكان غسل كردن نداشته باشد حكم روزه اين روز فرد چيست؟

جواب: قبل از طلوع فجر بايد تيمم بدل از غسل بجا بيآورد در اين صورت روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏218: آيا دارو ريختن مانند قطره چشم به هنگام روزه باعث باطل شده روزه مى‏گردد؟

جواب: اگر به فضاى دهان نرسد روزه را باطل نمى‏كند.

سؤال ‏219: شخصى صائم در ايّام ماه مبارك رمضان زير دوش مى‏رود تا غسل انجام دهد فشار دوش اگر به اندازه‏اى زياد باشد كه تمام سر و گردن را فرا گيرد آيا روزه را باطل مى‏كند؟

جواب: روزه‏اش صحيح است.

سؤال ‏220: زنى كه چندين سال يا حامله يا مرضعه بوده و نتوانسته روزه بگيرد و روزه براى او و يا بچه‏اش ضرر داشته است تكليف او چيست؟ حتّى از خودش مال ندارد كفاره روزه را بدهد و آيا استمرار مرضعه يا حامله هم حكم مريض مستمر را دارد كه قضاى سال آخر را بگيرد يا حكم فرق مى‏كند؟

جواب: در فرض سؤال قضاى سالهاى قبل ساقط است و فقط اگر ضرر ندارد قضاى سال آخر را بگيرد ولى هر وقت تمكّن پيدا كرد كفّاره روزه‏هاى سالهاى قبل را بدهد.

سؤال 221: اگر شخصى در ماه مبارك رمضان از خواب بيدار شود و غذا بخورد سپس متوجه بشود كه از وقت اذان صبح گذشته است آيا روزه اين فرد صحيح است؟

جواب: روزه‏اش صحيح است در عين حال قضاى آن روز هم بر او واجب است.

سؤال ‏222: آيا انسانى كه خود روزه قضا دارد مى‏تواند قضاى روزه واجب ميّت را بگيرد؟

جواب: نمى‏تواند.

سؤال 223: اين جانب در سال 1361 مدتى از ماه مبارك رمضان را در جبهه حقّ عليه باطل بودم و نتوانستم روزه بگيرم از طرف خانواده در خصوص سنّم اختلاف نظر است دقيقاً نمى‏دانم در آن ايّام مكلّف بوده‏ام يا خير. تكليف روزه فوت شده چيست؟

جواب: چون مكلّف بودن جنابعالى در آن تاريخ مشكوك است قضاى آن روزه‏ها واجب نيست.

سؤال ‏224: يك نفر در ماه رمضان به سبب فعل حرام روزه‏اش را باطل كرده و نمى‏دانسته كه آيا به سبب اين فعل حرام روزه باطل مى‏شود يا خير؟ حالا چه وظيفه‏اى دارد؟

جواب: اگر جاهل مقصر است بنابر احتياط بايد علاوه بر اين كه روزه را قضا نمايد، كفاره جمع انجام بدهد يعنى به شصت فقير به هر يك، يك مدّ گندم يا جو يا قيمت آنها را بدهد و دو ماه پى در پى هم روزه بگيرد.

سؤال ‏225: دختر و پسرى كه مى‏دانستند روزه واجب است ليكن اولياء از روى جهالت و دلسوزى كه: در اين سن تو روزه برايت واجب نيست، مانع از گرفتن روزه آنها مى‏شدند، خود آنها هم اهل مسئله نبودند، وظيفه در اين مورد چيست؟ با توجه به اينكه اكنون قادر بر اداء كفاره نمى‏باشند ؟

جواب: در اين مورد فقط قضا واجب است.

سؤال 226: تكليف ورثه نيست به فروض زير چيست؟

الف: شخصى ماه رمضان مريض بوده و مرض ادامه داشته تا اوّل ذى حجّه.

جواب: قضا واجب نيست.

ب: شخصى مريض بود و مرض او بعد از رمضان برطرف شد و 15 روز زنده بود و 15 شوال فوت كرد.

جواب: اگر در آن چند روز كه خوب شده مى‏توانسته است قضاى روزه خود را بجا بياورد و بجا نياورد قضا لازم است.

سؤال 227: آيا زن مى‏تواند در ايّام ماه مبارك رمضان به خاطر اينكه روزه خود را تمام بگيرد و قضاء روزه بر گردنش نباشد به خاطر عادت ماهيانه كه به او دست مى‏دهد از قرص ضدّ حاملگى استفاده نمايد؟

و همچنين درباره روزه مستحبّى و نذر چطور؟

جواب: در صورتى كه آن قرص مضرّ نباشد و پس از استفاده از آن در موقع عادت ماهانه هيچ اثرى از خون مشاهده نشود اشكال ندارد.

سؤال ‏228: شخصى در ماه مبارك رمضان در جايى قصد اقامه آن ماه را در آن محل كرده است ولى هميشه بعد از افطار از حد ترخص خارج مى‏شود اما پس از دو ساعت و نيم يا سه ساعت به آن محل باز مى‏گردد، وظيفه اين شخص نسبت به نماز و روزه‏اش در آن محل چيست؟

جواب: اگر از اول، قصد خارج شدن هر شب را داشته قصد محقق نشده است و بايد روزه‏ها را قضا كند و نمازش را قصر بخواند ولى اگر از اول قصد خروج را نداشت و قصد اقامه كرد و يك نماز چهار ركعتى خواند و بعد از آن جريان رفت و برگشت فوق انجام مى‏يابد نماز و روزه‏اش تمام است.

سؤال ‏229: آيا گرفتن روزه قضا در سفر صحيح است؟ يا خير؟

جواب: صحيح نيست.

سؤال 230: روزه مستحب براى شخص مسافر جايز است يا خير؟

جواب:روزه مستحب در سفر جائز نيست.

سؤال 231: آيا مسافر مى‏تواند در سفر نذر كند كه مثلاً فردا يا امروز را روزه مى‏گيرم و بعداً آنروز را روزه بگيرد؟

جواب: در سفر نمى‏تواند و اگر بخواهد ميتواند در محلّ خود نذر كند.

سؤال 232: زائرانى كه در ماه مبارك رمضان به مكه مكرمه و مدينه منوره سفر مى‏كنند اگر هنگام غروب در مسجد الحرام و مسجد النبى‏صلى الله وعليه وآله وسلم حضور يابند به لحاظ اين كه اهل سنت زودتر از ما افطار مى‏كنند، آيا زائران ايرانى مى‏توانند همراه آنان افطار كنند يا خير؟

جواب: پيش از مغرب شرعى نمى‏توانند افطار نمايند چون آيه شريفه «و اتمّو الصّيام» انتهاى روزه را شب معرّفى مى‏كند و بنظر حقير تقيّه مداراتى در افطار روزه، راه ندارد.

سؤال 233: آيا اداى كفاره روزه عمدى يا غير عمدى. و كلّاً تمامى كفارات بايد فورى باشد؟

جواب: وجوب اداى كفاره فورى نيست ولى نبايد مسامحه كند.

سؤال 234: زنى كه به واسطه مريض بودن در ماه رمضان روزه نگرفته و تا ماه رمضان بعدى قضاى روزه‏ها را هم نگرفته يا آنكه بدون عذر معصيت كرده و روزه خود را خورده است آيا پرداخت كفاره او بر خودش است يا شوهرش؟ و اگر بر خود اوست وقتى كه تمكن بر كفاره ندارد غير از مهريه‏اى كه از شوهر طلبكار است آيا واجب است از مهريه به اندازه كافى از شوهر خود گرفته و اداى كفاره نمايد يا خير؟

جواب: كفاره بر عهده خود اوست و كفاره واجب است و واجب است كه اقدام و سعى كند هرچند از مهريه بگيرد و بپردازد.

سؤال ‏235: خانمى هستم شصت و چهار ساله كه پنجاه سال پيش در سن 14 سالگى ازدواج كردم و ماه‏هاى رمضان مادر شوهرم نمى‏گذاشت كه روزه بگيرم زيرا بسيار ضعيف بودم به اين صورت كه مادر شوهرم سحرها مرا بيدار نمى‏كرد و مى‏گفت تو ضعيف هستى و بايد كار كنى، نمى‏توانى روزه بگيرى آيا بايد براى هر روز 60 فقير را طعام بدهم؟ امّا اين امر از عهده بنده خارج است. وظيفه من چيست؟

جواب: كفاره هر روزه كه اطعام 60 فقير است بر شما واجب نيست ولى در ماه رمضان‏ها كه روزه خود را به جهت ضعف و عدم توانائى نگرفته‏ايد اگر تا ماه رمضان بعد قدرت گرفتن روزه را داشته‏ايد و قضاى آنها را تا به حال نگرفته‏ايد هم قضاى آنها بر شما لازم است و هم كفّاره تاخير بر ذمّه شما آمده است كه براى هر روز يك مُدّ طعام است ولى اگر ماه رمضان بعد نيز قدرت گرفتن روزه را پيدا نكرده‏ايد هر روز يك مُدّ طعام بدهيد كافى است و قضا واجب نيست و مُدّ ده سير است.

جواب: در صورتى كه در اثر بيمارى كه روزه مضر بوده است روزه خود را خورده است و يا بدون توجه بوده كه متلفت نبوده است كه خوردن روزه عمداً كفّاره دارد، كفّاره واجب نيست و فقط قضاى روزه بر او واجب است و حساب كردن مخارج دختر و فرزندان دختر از كفّاره روزه كه در فوق مرقوم داشته‏ايد صحيح نيست.

سؤال ‏237: شخصى فوت كرده و كفاره عمدى پنج روز ماه رمضان و كفاره قسم و نذر و عهد بر عهده او بوده وظيفه چيست؟

جواب: لازم است ز تركه ادا شود.

سؤال ‏238: آيا مظالم و كفارات (مثل كفاره روزه) و صدقات واجبه را مى‏شود به واجب النفقه داد يا خير؟

جواب: نمى‏شود.

ج2:

سؤال  243 - آيا شرب سيگار، يا شرب اشيائى كه بصورت مايع نيستند و مطلق دود بشمار مى‏روند براي روزه اشكالى دارد؟

جواب: اگر به حلق برسد جايز نيست.

سؤال  244 - شخصى كه در ماه رمضان صبح از وطن خود به جائيكه بيشتر از چهار فرسخ است برود و قبل از ظهر همان روز به وطن خود بر گردد، روزه اين شخص چگونه است؟

جواب: در فرض سؤال اگر پيش از ظهر به محلِّ خود برگردد و چيزى نخورده باشد بايد قصد روزه نمايد روزه او صحيح است.

سؤال  245 - اگر در يك كشور براى افطار روزه، اذان يك شهر بزرگِ آن كشور را در تلوزيون پخش كنند، آيا براى همه كسانى كه در حال شنيدن اذان هستند جايز است افطار نمايند؟

جواب: جايز نيست مگر اينكه با شهرى كه انسان در آن زندگى مى‏كند هم افق باشد.

سؤال  246 - اگر انسان سر را با چيزى بپوشاند مانند غواصان و زير آب برود موجب بطلان روزه مى‏شود يا خير؟

جواب: بلى، موجب بطلان است.

سؤال  247 - اگر شخص نذر كند كه در روز معين روزه بگيرد و در آن روز مبتلا به مرضى شود كه روزه براى آن ضرر داشته باشد آيا نذر او ساقط است و اگر نذر او ساقط نيست تكليفش چيست؟

جواب: نذر او ساقط است.

سؤال  248 - آيا انسان مى‏تواند در ماه مبارك رمضان براى فرار از روزه عمداً مسافرت كند؟

جواب: بلى مى‏تواند، ولى كراهت دارد.

سؤال  249 - خانمى 10 سال پيش سقط جنين كرده كه به طور تصادفى بوده است، نمازها و روزه‏هايى كه در طول اين مدت خوانده و گرفته، چه حكمى دارد؟ و اگر خانمى با اين اوصاف به خانه خدا رفته باشد چه؟

جواب: اگر غسل جنابت انجام داده، كفايت از غسل نفاس مى‏كند، و اعمالى كه بعد از غسل جنابت انجام داده صحيح است.

سؤال  250 - مبتلايان به بيماريهاى تنفسى (بخصوص آسم) جهت پيشگيرى و درمان تنگى تنفس خود ناچارند روزانه چند مرتبه از اسپرى‏هاى مخصوص استفاده كنند كه از طريق دهان پودرهاى داروئى را به مجارى تنفسى و ريه مى‏رسانند كه در اين مسير اين مواد به حلق نيز مى‏رسند، آيا استفاده از اين وسيله مبطل روزه مى‏باشد يا خير؟

جواب: استفاده از آن در حد ضرورت مبطل روزه نيست .

سؤال  251 - براى فرد روزه ‏دار خون دادن (اهداء) و خون گرفتن (بشكل درمانى) چه حكمى دارد؟

جواب: اگر خون دادن موجب ضعف باشد، كراهت دارد ولى روزه را باطل نمى‏كند و خون گرفتن مانعى ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -