انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرايط وجوب و صحت روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 731: دخترى که به سن تکليف رسيده، ولى به علت ضعف جسمانى توانايى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمى‏تواند قضاى آن را به جا آورد تا اينکه ماه رمضان سال بعد فرا مى ‏رسد، چه حکمى دارد؟

جواب:  ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‏شود، بلکه قضاى روزه هاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.

 سؤال 732: دخترانى که تازه به سن تکليف رسيده‏ اند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى مشکل است، چه حکمى دارند؟ آيا سن بلوغ شرعى دختران اکمال نه سال قمرى است؟

جواب:  بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکميل نه سال قمرى است که در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آنها جايز است.

 سؤال 733: من زمان دقيق رسيدن به سن تکليف خود را نمى‏دانم، از جناب عالى خواهشمندم بيان فرماييد که از چه زمانى قضاى نماز و روزه بر من واجب است؟

جواب:  فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزه‏ها که يقين به فوت آن بعد از رسيدن به سن قطعى تکليف شرعى داريد، بر شما واجب است.

 سؤال 734: اگر دختر نه ساله‏اى که روزه بر او واجب شده، به دليل دشوارى، روزه‏ اش را افطار نمايد، آيا قضا بر او واجب است يا خير؟

جواب:  قضاى روزه‏ هايى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.

 سؤال 735: اگر فردى به خاطر عذرى قوى، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نيست و به همين دليل روزه نگيرد، ولى بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمى دارد؟

جواب:  اگر افطار عمدى روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلايى داشته باشد، کفّاره واجب نيست، ولى قضا بر او واجب است.

 سؤال 736: شخصى مشغول انجام خدمت سربازى است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمى‏ تواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگيرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نيز در محل خدمت است و احتمال دارد که باز هم نتواند روزه بگيرد، اگر پس از پايان دوره خدمت سربازى بخواهد روزه اين دو ماه را قضا نمايد، آيا کفّاره هم بر او واجب است يا خير؟

جواب:  کسى که بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و کفّاره تأخير واجب نيست.

 سؤال 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسى نمايد، آيا روزه‏اش باطل مى‏شود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود که در حال روزه غسل ارتماسى نموده است، آيا قضاى آن واجب است؟

جواب:  اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحيح است و قضاى روزه‏ اش بر او واجب نيست.

 سؤال 738: اگر شخصى بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولى در راه به خاطر پيشامد حادثه‏ اى نتواند در زمان معيّن به مقصد برسد، آيا روزه او اشکال دارد و آيا کفّاره بر او واجب است يا فقط قضاى روزه آن روز را بايد به جا آورد؟

جواب:  روزه‏ اش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى که پيش از ظهر به محل اقامتش نرسيده، واجب است و کفّاره‏ا ى هم ندارد.

 سؤال 739: اگر هواپيما در ارتفاع بالا و مسير طولانى در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نيم تا سه ساعت طول بکشد، مهماندار و خلبان هواپيما براى حفظ تعادل خود هر بيست دقيقه احتياج به نوشيدن آب دارند، در اين صورت آيا در ماه مبارک رمضان، کفّاره و قضاى روزه بر آنها واجب مى‏شود؟

جواب:  اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جايز است که با نوشيدن آب افطار نمايند و قضاى آن را بجا آورند و در اين حالت کفّاره بر آنها واجب نيست.

 سؤال 740: اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت يا کمتر مانده به اذان مغرب حيض شود، آيا روزه ‏اش باطل مى‏شود؟

جواب:  روزه ‏اش باطل است.

 سؤال 741: کسى که با پوشيدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصى) بدون اينکه بدنش خيس شود، در آب فرو رود، روزه ‏اش چه حکمى دارد؟

جواب:  اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحّت‏ روزه‏ اش محل اشکال است و بنا بر احتياط وجوبى قضاى آن لازم است.

 سؤال 742: آيا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جايز است؟

جواب:  مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اينکه براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

 سؤال 743: شخصى که روزه واجب بر عهده ‏اش است و قصد دارد که آن را بگيرد، ولى بر اثر پيشامدى نتواند روزه بگيرد مثلاً بعد از طلوع خورشيد آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بين راه هم مرتکب هيچ‌يک از مفطرات نشد، ولى وقت نيت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهايى است که روزه در آن مستحب است، آيا مى‏تواند نيت روزه مستحبى کند يا خير؟

جواب:  اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه ‏اش باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست.

 سؤال 744: من معتاد به سيگار هستم و در ماه مبارک رمضان هر چه تلاش مى‏کنم که تندخو نباشم نمى ‏توانم و همين باعث ناراحتى زياد افراد خانواده‏ ام شده است و خودم هم از وضعيت دشوارم رنج مى‏برم، تکليف من چيست؟

جواب:  روزه ماه مبارک رمضان بر شما واجب است و بنا بر احتياط واجب جايز نيست در حال روزه سيگار بکشيد، و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد کنيد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -