انهار
انهار
مطالب خواندنی

درگذشت مشکوک شیخ حسن کافی (1357 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
درگذشت خطيب شهير و واعظ معروف حجت الاسلام شيخ "احمد كافی" (1357 ش)درگذشت خطيب شهير و واعظ معروف حجت الاسلام شيخ "احمد كافی" (1357 ش)
حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ احمد كافي يزدي در سال 1307ش برابر با سال 1347 ق در مشهد مقدس به دنيا آمد. وي پس از پايان دروس مقدمات و ادبيات عرب، به دليل شوق و علاقه شديد به منبر، به وعظ و ارشاد مردم پرداخت. شيخ احمد كافي در حالي كه بيش از پانزده سال از عمرش نمي‏گذشت، در شب‏هاي جمعه براي صدها نفر از زائران امام رضا (علیه السلام) با شور و حال خاصي دعاي كميل مي‏خواند و فضايي معنوي ايجاد مي‏كرد. وي در شانزده سالگي براي تكميل تحصيلات علوم اسلامي به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر آيت اللَّه خويي و آيت اللَّه سيد اسداللَّه مدني و... استفاده برد. از آن پس براي تبليغ به اكثر نقاط ايران مسافرت كرد و در همه جا مورد استقبال مردم قرار گرفت. حجت الاسلام كافي سرانجام در تهران رحل اقامت افكند و به خدمات ديني و انجام وظايف مذهبي همت گماشت. وي، واعظي متدين و خطيبي غيور و در امور ديني، جدّي و بسيار مبارز و مجاهد و در مقابل انحرافات و منكرات و برخورد با تبليغات مسموم دشمنان دين، مقاوم و محكم بود. اين خطيب بزرگ، از به ميدان آمدن و مبارزه كردن با بي‏دينان هراسي نداشت و تقيه نمي‏كرد. وي در سفرهاي متعددي كه به مكه و مدينه داشت، بارها، سخنان مهمي ايراد كرده و از حريم ولايت آل محمد، به ويژه امام علي (علیه السلام)، در مقابل خفّاشان حقيقت گريز وهابي، دفاع نموده است. در حالي كه بردن نام حضرت امام خميني(ره)، در دوران حكومت رژيم پهلوي جرم محسوب مي‏شد، حجت الاسلام كافي در مجامع عمومي از حضرت امام به بزرگي و عظمت ياد مي‏كرد. سرانجام اين محبِّ اهل بيت (علیهم السلام) چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي درسی تيرماه 1357 در 50 سالگي در سانحه ‏اي مشكوك دار فاني را وداع گفت و به ديدار معبود شتافت.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -