انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس سرمایه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: شخصی طلا فروش است و در آخر سال خمسی خمس را می پردازد و مقدار یک کیلو طلای خمس داده باقی می ماند و سال بعد وزن طلا اضافه نشده ولی قیمت آن اضافه شده آیا اضافه قیمت خمس دارد؟

جواب: اگر مال التجاره است و برای کسب است اضافه قیمت خمس دارد ولی اگر برای مصرف خانه است ارتفاع قیمت سوقیه خمس ندارد.

سؤال: شخصی به فتوای مجتهدی که خمس سرمایه را لازم می دانسته خمس سرمایه را حساب کرده و دستگردان نموده حال به جنابعالی رجوع کرده آیا می تواند به فتوای جنابعالی مقداری را که دستگردان کرده نپردازد؟

جواب: سرمایه مورد حاجت خمس ندارد و می تواند آنچه را دستگردان کرده نپردازد.

سؤال: مؤونه را در باب ارباح مکاسب  دو قسم کرده اند: یک قسم که خود آن صرف می شود و قسمی که عین آن باقی است و از منافع آن استفاده می شود حال سوال این است که آیا گاو و گوسفندی که در خانه نگهداری می کنیم و از شیر و پشم آنان استفاده می کنیم داخل در موونه قسم دوم است و خمس ندارد یا از قسم اول؟

جواب: اگر گاو و گوسفند را برای استفاده شخصی از شیر و پشم و پشکل و سرگین آن  نگهداری می کنند و مناسب شان است جز موونه است و خمس ندارد حتی در سال اول قبل از شیر دادن چون استفاده از پشکل هم منفعت است و اگر برای فروش پشم و شیر است و برای اکتساب به منافع آنهاست گاو و گوسفند حکم سرمایه را دارد و سرمایه در صورتی که مورد حاجت باشد خمس ندارد و اگر برای چاق کردن و فروش خود آن مال التجاره  است و خمس دارد.

سؤال: آیا تعمیر مغازه ای که جزء سرمایه است از موؤنه حساب می شود؟

جواب: تعمیر سرمایه مؤونه است و خمس ندارد.

سؤال: سرمایه ای مورد احتیاج بوده و خمس نداشته پس از مدتی از محل احتیاج خارج شده آیا خمس به آن تعلق می گیرد؟

جواب: هر گاه زائد بر موونه شد و سال بر آن گذشت خمس دارد و اگر سالی برای خمس معین کرده پس از سال خمس.

سؤال: هر گاه از سرمایه مصرف کند آیا سال بعد می تواند از منافع سال بعد کسری آن را جبران کند؟

جواب: هر گاه سرمایه مورد نیاز است تکمیل آن با منافع سال بعد مانعی ندارد و با آن مقدار متمم خمس تعلق نمی گیرد.

سؤال: جنسی که برای تجارت خریده و پول آن را نپراخته و موعد آن نرسیده سال خمسی فرا می رسد آیا خمس آن اجناس را باید بپردازد مخصوصا اگر ارتفاع قیمت سوقیه پیدا شده است؟

جواب:  اگر ثمن آن مؤجل است موعد ان نرسیده است استحصال معتبر است یعنی سالی که ثمن را می پردازد از منافع ان سال حساب می شود و اگر موجل است در صورت قدرت بر ادای دین این جنس از منافع سال حاضر حساب می شود ولو پرداخت نکرده.

سؤال:  شخصی زمین زراعتی خریده و در ان چاه حفر کرده که با آن کشاورزی کند و از فروش محصول آن امرار معاش کند اکنون قیمت زمین و چاه و ابزار آلات کشاورزی چند برابر شده آیا خمس انها را باید به قیمت امروز بدهد و یا به قیمت خرید؟

جواب: زمین زراعتی  و چاه مفروض در سوال حکم سرمایه را دارد وسرمایه اگر در مورد احتیاح باشد به این معنی که با کارگری و مشاغلی که نیار به سرمایه ندارد نتواند امرار معاش کند  سرمایه خمس ندارد  بلکه اگر پولی که با آن زمین و غیره را خریده متعلق خمس بوده خمس قیمت خرید را بدهد و همچنین است حکم در مورد محل ابزار کسب و ماشین که با آن بار می برد و یا مسافر حمل می کند که همگی حکم سرمایه را دارد.

سؤال: شخصی چاه کشاورزی دارد و پس از مدتی از درآمد آن سال چاه دیگری در نزدیکی ان زده و چاه قبلی کم آب شده جابجا کرده است  آیا چاه دومی که با پول وسط سال حفر کرده خمس دارد در حقیقت سرمایه اولیه که چاه اول بوده از بین رفته و آیا می تواند جبران کند سرمایه را با درآمد سال؟

جواب: جبران کسری و نقص سرمایه ای که مورد احتیاج است با درامد وسط سال مانعی ندارد و خمس ندارد.

سؤال: ماشین کمپرسی که سرمایه شخصی است و با آن کار می کند و امرار معاش می کند محتاج به تعمیر شده یکصد هزار تومان از پول مخمس خرج آن کرده  آیا می تواند از درآمد سا آن ا کسر کند؟

جواب: تعمیر سرمایه حکم سرمایه را دارد  و گذشت که جبران سرمایه ای که مورد احتیاج است با درامد وسط سال مانعی ندارد.

سؤال: شخصی مقداری پول مخمس دارد که خمس آن را سال قبل پرداخته سال بعد مقداری از ان را صرف کرده ایا آخر سال خمسی می تواند کسری آن مال مخمس را جبران کند؟

جواب: اگر سرمایه است می تواند زیرا تا مادام که کسری را جبران نکرده  مازادی ندارد  و اگر سرمایه نیست نمی تواند زیرا مانند کسی است  که در مهمانی شکم خود را سیر کرده نمی تواند از درامد سال آن را کسر کند.

 

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -