انهار
انهار
مطالب خواندنی

شروط ضمن عقد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – فروختن شیء به مشتری به شرط عدم فروش او به دیگران

سؤال:اگر شخصی چیزی را به فرد دیگری به شرط عدم فروش به دیگران بفروشد و خریدار با این شرط آن چیز را بخرد سوال این است : 1-این شرط و معامله صحیح است؟ 2- اگر خریدار خلاف شرط عمل کند و به دیگری بفروشد معامله دوم چه صورتی دارد؟

1- در صورتی که طرفین معامله هنگام معامله راضی به این شرط باشند معامله صحیح است. 2- معامله دوم صحیح است ولی در فرض سوال فروشنده اول خیار شرط دارد و می تواند معامله اول را فسخ کند.

٢ – مشروط کردن فروش جنس به استفاده شخصی خریدار

آیا تهیه کننده می تواند بگوید فقط کسی که سی دی را خریداری کرده است می تواند از آن استفاده کند؟

جواب: در صورتی که ضمن قرارداد فروش چنین شرطی کنند باید خریدار به آن عمل کند، در غیر این صورت مجاز است به دیگران هم بدهد و استفاده کنند.

٣ – شرط خسارت تاخیر در معامله

سؤال:آپارتمانی پیش خرید کردم؛ قسط اول را دادم، زمان پرداخت قسط دوم بعد از تحویل است؛ در موعد مقرر خانه تحویل داده نشده؛ در مبایعه نامه بابت هر روز تاخیر در تحویل مبلغی بابت خسارت تعیین شده، آیا شرعی است؟

جواب: اگر این شرط در حین قرارداد شده است می توانند مطابق آن عمل کنند.

٤ – شرط جریمه دیرکرد در معاملات

سؤال:شرط كردن به اين صورت كه «اگر پول معامله را دير پرداخت كنى بايد فلان مقدار بيشتر پول بدهى» اشكال دارد؟

جواب: اگر شرط ضمن عقد باشد اشكالى ندارد، ولى نبايد به اين صورت باشد كه در صورت تأخير سود پول را بگيرد.

٥ – اقسام شروط در معامله

سؤال:آیا شرطی به نام " شرط نتيجه" در شرع صحیح است؟

جواب: شروط بر دو قسم هستند الف) شرط فعل: يعنى شرط مى ‏كند مثلاً اگر تا سر موعد پول ندادى مى ‏توانم معامله را فسخ كنم. ب) شرط نتيجه: يعنى شرط مى‏ كند مثلاً اگر پول را تا سر موعد ندادى معامله منفسخ باشد. (نه اينكه بگويد حق فسخ دارد). شرط نتيجه از نظر علمى جائى مى ‏تواند باشد كه عقد مورد شرط احتياج به صيغه خاصّى نداشته باشد مثل بيع، اجاره، مضاربه، و امثال اينها ولى در عقودى مثل طلاق، نكاح و ... اين مطلب جريان ندارد چون صيغه خاصى دارند پس شخص نمى‏ تواند در ضمن معامله چنين شرط كند «اگر فلان كار را كردى عقد نكاح منفسخ باشد».

٦ – تعریف و حکم واقولی

سؤال:لطفا در مورد "واقولى " برایم کمی توضیح دهید ؟

جواب: تعريف: واقولى به اين معناست كه طرفين عقد شرط كنند اگر كسى از معامله پشيمان شد مى ‏تواند با پرداخت مبلغ معيّنى معامله را فسخ كند. توضيح و حكم: «واقولى» در واقع همان «شرط فسخ» است، يعنى هر كس پشيمان شود مى ‏تواند معامله را فسخ كند به شرط پرداخت مبلغى معيّن. بايد توجه داشت «اسقاط كافه خيارات» كه اكنون مرسوم است و در مبايعه نامه‏ ها قيد مى‏ شود شامل اين مورد نمى‏ گردد.

٧ – عرفی بودن حد "واقولی"

سؤال:طرفين تا چه زمانى مى‏ توانند به عنوان واقولى معامله را فسخ كنند؟

جواب: واقولى حد عرفى دارد و معمولاً تا قبل از به نام زدن سند مى ‏باشد نه به اين معنا كه هر كس بتواند تا چند سال بعد نيز پشيمان شود و با پرداخت مبلغى معامله را فسخ كند.

٨ – شرط فروش سهم خریداری شده از ملک در زمان لازم

سؤال:آیا صاحب مغازه ای می تواند مثلاً یک دانگ از مغازه اش را به دیگری بفروشد به این شرط که اگر مشتری خوبی برای کل مغازه پیدا شد، صاحب آن یک دانگ هم راضی به فروش سهمش باشد؟

جواب: مانعی ندارد.

٩ – شرط عدم فروش کالا به دیگری

سؤال:آیا فروشنده می تواند شرط کند که خریدار کالا را به دیگری نفروشد؟

جواب: اگر طرفین راضی باشند شرط لازم الاجرا است.

١٠ – شرط دریافت خسارت بابت تاخیر در وصول چک

سؤال:اگر در معامله ای که با چک صورت گرفته، فروشنده از همان ابتدا به خریدار بگوید اگر پول من را سر موعد ندهی روزی پنج هزار تومان بعنوان ضرری که من متحمل می شوم باید پرداخت کنی. آیا این کار اشکال دارد؟

جواب: در صورتی که طرفین بر این شرط توافق کنند اشکالی ندارد.

١١ – شرط دریافت خسارت بابت تاخیر در وصول چک

سؤال:اگر در معامله ای که با چک صورت گرفته، فروشنده از همان ابتدا به خریدار بگوید اگر پول من را سر موعد ندهی روزی پنج هزار تومان بعنوان ضرری که من متحمل می شوم باید پرداخت کنی. آیا این کار اشکال دارد؟

جواب: در صورتی که طرفین بر این شرط توافق کنند اشکالی ندارد.

١٢ – شرط فسخ معامله در صورت دیرکرد در پرداخت مبلغ

سؤال:شخصی آهن فروش است. وقتی با شخص خریدار معامله می کند به او می گوید اگر چک من را سر موعد مقرر پاس نکنی این کار تو به منزله فسخ محسوب می شود و من معامله نسیه دیگری با قیمت جدید با تو می بندم. آیا این کار اشکال دارد؟

جواب: اشکالی ندارد.

١٣ – شرط عدم فروش در معامله خانه

سؤال:آیا چنین شرطی در معاملات وجهی برای صحت دارد؟

«اشترط البائع علی المشتری فی ضمن العقد بأن لا یبیع البیت لکن لم یحدد زمانا اللشرط»

آیا بعد از موت متبایعین، شرط ضمن عقد کماکان لازم الوفاء است به این معنی که ورثه مشتری هم نمی توانند ملکی را که قهراً مالک شده اند به دیگری بفروشند؟

جواب: ظاهر این است که مشتری مادام العمر نمی تواند آن را بفروشد ولی ورثه حق فروش دارند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -