انهار
انهار
مطالب خواندنی

خريد و فروش چك و سفته

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 86 - شخصى از ديگرى طلبكار بوده بدهكار چكى از ديگرى داشته كه مدت آن بيست و چهار روز بوده به طلبكار داده به عوض طلبش طلبكار هم مبلغ بيست و سه تومان از آن كسر كرده و به عوض طلبش قبول كرده و در موقع دادن چك به طلبكار، صاحب آن اعتبار داشته كه اگر طلبكار هم همان بيست و سه تومان را كسر مىكرد مىتوانست پول آن را از صاحب اصلى چك بگيرد ولى به صاحب اصلى مراجعه نكرده و به ديگرى فروخته به همين نحو چند مرتبه با اين چك معامله شده ولى فعلا مىگويند صاحب اصلى چك كه چك از خودش بوده ورشكست شده آيا بدهكار باز هم چيزى به طلبكار مديون است يا نه.

جواب:  هر گاه صاحب چك مديون بدهكار بوده بدهكار در اين فرض ذمه صاحب چك را به طلب كار فروخته و بنابر اين بدهكار مديون طلبكار نيست بلى اگر در سر موعد صاحب چك ورشكست شده خريدارى كه فعلا اين چك در دست او است و نمى دانسته مىتواند معامله را با كسى كه چك را به او فروخته فسخ كند و پولش را از او بگيرد به همين ترتيب تا برسد به طلبكار كه او هم مىتواند فسخ كند و از بدهكار بگيرد.

سؤال 87 - اگر شخصى چك از دست واسطه بخرد و واسطه پشت چك را بنويسد كه وجه چك مزبور را ضامن هستم در صورتى كه مديون اصلى فرار نمايد واسطه ضامن است يا نه.

جواب:  در فرض مذكور اگر واسطه حقيقة از دهنده چك طلبكار بوده و ما في الذمه او را به شخص ثالث فروخته و بعد از فروش ضامن شده مديون خريدار است و بايد وجه چك را بدهد.

سؤال 88 - اگر شخصى سفته را بنام ديگرى كه در بانك اعتبار دارد بدون اين كه معامله‌اى در كار باشد پر كند و آن را به بانك كمتر بفروشد جايز است يا خير

و در صورتى كه جايز نباشد تصرف در پولهائى كه گرفته چه صورت دارد.

جواب:  جايز نيست و به منزله بيع بلا مبيع است و تصرف در پولهائى كه گرفته حرام است بلى اگر شخصى كه سفته در دست دارد وكيل باشد كه براى امضا كننده سفته كه اعتبار دارد قرض كند و بعد خودش از او قرض كند و در رأس موعد قرض او را به بانك بپردازد اشكال ندارد ولى معمول در بين مردم بر خلاف اين است.

سؤال 89 - خريد و فروش چك در بازار رواج دارد آيا حلال است يا حرام

جواب:  چك غير تضمين شده به منزله سند است وفي نفسه ماليت ندارد و در صورت برئ بودن ذمه دهنده چك خريد و فروش آن صحيح نيست بلى اگر فروشنده چك طلبكار باشد مىتواند ذمه مديون را بفروشد و اگر يكى از عوضين اسكناس باشد فروش آن بكم و زياد جايز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -