انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه تقلید

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نيت در تقليد از مرجع 

سؤال:اگر انسان‌ نيّت‌ كند كه‌ از فلان‌ مجتهد تقليد نمايد،

أ) آيا با داشتن‌ چنين‌ نيّتي‌، تقليد محقّق‌ مي‌شود؟

ب‌) با داشتن‌ نيّت‌ تقليد در سؤال‌ (أ)، حكم‌ باقي‌ ماندن‌ بر تقليد آن‌ مجتهد بعد از فوت‌ او چه‌ مي‌باشد؟

ج‌) اگر جواب‌ سؤال‌ (أ) و (ب‌) منفي‌ باشد شرط‌ تحقّق‌ تقليد از مجتهد جامع‌ شرائط‌ چيست‌؟

جواب : أ) چون‌ تقليد نزد اينجانب‌ التزام‌ صرف‌ است‌، تقليد محقّق‌ مي‌شود.

ب‌) چون‌ بقاء بر تقليد ميّت‌ را به‌ صرف‌ التزام‌ جايز مي‌دانم‌ بعد از فوت‌ آن‌ مجتهد بقاء در كليه مسائل‌ جايز است‌.

ج‌) عمل‌ نيست‌ بلكه‌ صرف‌ التزام‌ است‌.

تقليد يا تحقيق در اصول دين 

سؤال:آيا واجب‌ است‌ كه‌ اعتقاد انسان‌ به‌ اصول‌ دين‌ از روي‌ تحقيق‌ باشد يا اين‌ كه‌ تقليد از اهل‌ فن‌ كفايت‌ مي‌كند؟

جواب : اگر يقين‌ پيدا كند كفايت‌ مي‌كند.

انجام اعمال بر طبق فتواي مرجع غيرمشخص حي 

سؤال:اگر انسان‌ يقين‌ كند عملي‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهد مطابق‌ فتواي‌ يكي‌ از مراجع‌ معظّم‌ تقليد است‌، كفايت‌ مي‌كند؟

جواب : اگر مطابق‌ حي‌ّ باشد و اعلم‌ هم‌ احراز نشده‌ باشد كفايت‌ مي‌كند.

قبول نداشتن پاره اي از فتاوا 

سؤال:برخي‌ افراد هستند كه‌ برخي‌ از احكام‌ فقهي‌ را قبول‌ ندارند، حكم‌ اين‌ افراد چيست‌؟

جواب : اين‌ گونه‌ افراد گمراه‌ هستند و اگر بشود آنها را هدايت‌ نمود بايد ارشاد كرد.

 اطمينان در اصول دين 

سؤال:در رساله توضيح‌ المسائل‌ مرقوم‌ فرموده‌ايد: «مسلمان‌ بايد به‌ اصول‌ دين‌ اطمينان‌ داشته‌ باشد»:

1) اطمينان‌ چيست‌؟

2) آيا صرف‌ اطمينان‌ كافي‌ است‌ يا بايد همراه‌ دليل‌ باشد، عموم‌ مردم‌ به‌ توحيد و عدل‌ و نبوّت‌ و امامت‌ و معاد اعتقاد و اقرار دارند ولي‌ نمي‌توانند بر اين‌ معتقدات‌ دليلي‌ اقامه‌ كنند، چه‌ وظيفه‌اي‌ دارند؟ آيا كافي‌ است‌؟

جواب : 1) به‌ علم‌ عادي‌ كه‌ عموم‌ مردم‌ آن‌ را دارند اطمينان‌ گفته‌ مي‌شود در مقابل‌ علم‌ دقّي‌ فلسفي‌.

2) همان‌ مقدار كفايت‌ مي‌كند گرچه‌ خوب‌ است‌ اصول‌ دين‌ عموم‌ مردم‌ اجتهادي‌ باشد.

قصد قربت در تقليد 

سؤال:آيا در تقليد قصد قربت‌ شرط‌ است‌؟

جواب : اصل‌ تقليد يك‌ امر فطري‌ و عقلي‌ است‌ و احتياج‌ به‌ قصد قربت‌ ندارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -