انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی اراکی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: کارمزدی که به معنی صندوق های قرض الحسنه می گیرند چه حکمی دارد؟

جواب: با چند شرط بی اشکال است: 1- گیرنده کارمزد یک فرد نباشد بلکه یک  موسسه و صندوق قرض الحسنه باشد. 2- بیش از مقدار نیاز آن موسسه نباشد  3- به ضورت شرط هم نباشد.

سؤال: شخصی خانه ای دارد و به بانک اجاره داده با فرض اینکه بانک معاملات حرام ربوی دارد و معاملات مباح هم دارد حکم اجاره را بیان فرمایید؟

جواب: با شرط فعل حرام اجاره صحیح نیست.

سؤال: پولی که بانک ها به عنوان سود و بهره در رابطه با سپرده ها می دهند آیا بدون شرط اخذ ان جایز است؟

جواب: بله جایز است.

سؤال: پولی در بانک به عنوان سپرده می گذارند و سودی با درصد معینی می پردازد چون اخیرا بانک اعلام کرده که به سپرده دارز مدت دو ساله 10 درصد و سپرده 5 ساله 13 درصد سود تعلق می گیرد و چون سود پول قبلا تعیین شد موجب شبهه ربا شده سوال این است آیا می توانند از راه خرید و فروش اسکناس  که مقدور است این مشکل را حل کنند؟

جواب: بله مومنین می توانند از طریق مذکور مشکل را حل کنند.

سؤال: اسکناس های تقلبی را به بانک یا دیگری می دهند آیا بانک می تواند ان را بگیرد و یا باید انها را باطل کند و به صاحبش برگرداند

جواب: بعید نیست وجوب ابطال برای رفع ماده فساد همانطور که در روایت در مورد دینار مغشوش فرموده اند: «القه فی البالوعه و اقطعه نصفین حتی لا یباع فیه الغش»

سؤال: سفته ایی که در بازار و بنگاهها معمول است از ضامن می گیرند و به محض امضا ضامن محسوب می شود پس از آن بانک یا صندوق قرض الحسنه وامی می دهد و در صورت عدم پرداخت از صاحب سفته می گیرند آیا صورت شرعی دارد و یا از قبیل ضمان مالم یجب است؟

جواب: در صورت تعارف معهودیت در بازار صورت شرعی دارد و از باب ضمان خارج است بلکه تعهد مستقلی محسب می شود.

سؤال: شخصی پولی را به صورت سپرده کوتاه مدت و یا بلند مت در بانک می گذارد و هر ماه بانک به نسبت مقدار پول طبق شرایط خاصی مبلغی به صاحب حساب می پردازد آیا می شود این پول را قبول کرد و آیا خمس به ان تعلق می گیرد یا نه؟

جواب: اگر به بانک وکالت نامه یا حق وکالت در توکیل بدهد که به هر نحو صلاح می داند پول را مصرف کند یا به دیگری بدهد یا خود قرضا تملک کند و سرمایه گذاری کند و به صورت مشارکت در کارهای کشاورزی و صنعتی و تحاری و وکالت داشته باشد در مصالحه سود حاصله اگر مجهول باشد به هر مقدار که صلاح بداند و در صورت قرض شرط سود نکرده باشد و به دلخواه خود چیزی بدهد ظاهرا مانعی ندارد و اگر از موونه سال زیاد بیاید خمس دارد.

سؤال: آیا جایز است قرض گرفتن از بانک هایی که ربا می دهند به این ترتیب که بدون شرط زیاده قرض را قبول کند و بعدا زیاده را به زور از او می گیرند آیا تصرف در اصل قرض جایز است؟

جواب: بعید نیست صحت این عمل.

سؤال: شخصی متاعی را فروخته و ثمن را به صورت چک اخذ می کند ولی چون احتیاج به پول دارد چک مدت دار را به کمتر از آن به دیگری می فروشد آیا این معامله صحیح است؟

جواب: چک به منزله سند است و اسکناس نیست و معامله از قبیل معامله دین به حال و نقد است و اشکالی ندارد.

سؤال: شخصی به موجب یک چک مدت دار مقداری از زید طلب دارد که در راس مدت بپردازد حال می خواهد ذمه را به کمتر از ان نقدا به عمرو بفروشد آیا عمرو باید زید را بشناسد که به که به موجب این معامله بدهکار او می شود؟

جواب: بیع ما فی الذمه در صورتی که نه در خارج مصداقی داشته باشد و نه قدرت بر تحصیل محل اشکال است و اما نشناختن موضوعیت ندارد.

سؤال: آیا در فروش ذمه به شخص ثالث مثل چک مدت دار که نقدا به دیگری می فروشد لازم است مشتری صاحب ذمه و مدیون را بشناسد؟

جواب: لازم نیست.

سؤال: آیا ربا و سودی که شخص از بانک گرفته به عنوان ربا باید به بانک برگرداند یا حکم مجهول المالک دارد و باید صدقه بدهد؟

جواب: باید به مالک اصلی برگرداند و بنابر مالک شدن دولت به بانک برگرداند و با فرض معلوم بودن مالک صدقه نمی شود داد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -