انهار
انهار
مطالب خواندنی

دفن ميت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال233 -ما مسلمانان مقيم سوئيس با مشكل دفن اموات روبرو هستيم، بدين شرح كه اولا يك قبرستان مخصوص براى مسلمانان وجود ندارد، ثانيا دولت سوئيس تا كنون اجازۀ اختصاص قطعه‌اى از يك قبرستان عمومى را به مسلمانان نمى‌دهد، ثالثا اينكه اجازه داده نمى‌شود طبق مراسم مذهبى مسلمانان-از قبيل رو به قبله گذاردن، جسد را در خاك دفن كردن چون موظّفند طبق سنّت مسيحيان در جعبه باشد: -رفتار شود.

لذا با توجه به مشكلات فوق: اولا آيا تمكين به مقررات مربوط جايز است؟ ثانيا نظر به اينكه ما از طريق مراجع مربوطه در صدد رفع اين مشكلات هستيم، آيا تا حصول نتيجه مى‌توان اجساد مسلمانان را در سردخانه نگهدارى كرد؟ ثالثا نظر به هزينۀ زياد نگهدارى در سردخانه به مدّت بيش از يك سال، آيا مى‌توان ميّت را به طور موقّت طبق مقرّرات آنها دفن نمود و سپس در صورت رفع مشكل نبش قبر نموده و مجددا دفن كرد؟

جواب: بسمه تعالى -تمكين به مقررات مربوطۀ آنان جايز نيست. اگر اجازه نمى‌دهند، به مكان ديگرى كه امكان دفن با رعايت شرايط شرعى هست منتقل نمايند، و نگه داشتن در سردخانه در فرض مذكور جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال234 -به جاى اينكه در وقت دفن ميت در زير سرش بالشى از خاك بسازند، سنگ و مانند آن را در زير سر ميت مى‌گذارند.

جواب: بسمه تعالى -گذاشتن سنگ و مانند آن در زير سر ميت حرام نيست لكن بهتر است در زير سرش بالشى از خاك بسازند، و اللّه العالم.

سؤال235 -در بعضى از مناطق رسم است تلقين اول ميت را بعد از سنگ‌چينى و پوشيدن لحد مى‌خوانند چون با سنگهاى ضخيم لحد پوشانده مى‌شود و تنها سر يا قسمتى از آن بازمى‌ماند به حدى ارتفاع بوجود مى‌آيد كه نمى‌شود در وقت گفتن كلمات افتتاحيه تلقين دست بر كتف ميت زده و دهان نزديك گوش او ببرند لذا بعضى اوقات با چوب شانۀ ميت را فشار مى‌دهند. آيا اينها از نظر شرع مقدس اسلام جايز است؟

جواب: بسمه تعالى -اگر بخواهند به استحباب عمل كنند بايد در وقت تلقين قسمتى از قبر باز باشد بطورى كه تلقين گوينده بتواند دستش را به كتف ميت بزند، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -