انهار
انهار
مطالب خواندنی

احداث يا تعمير يا تجديد بناء و يا توسعه مسجد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 75 - مسجد اين روستا در حال خراب شدن بوده و تيرهاى چوبى سقف آن شكسته است، و مسجد هم كوچك مىباشد تخريب آن چه صورت دارد؟.
و همچنين حمامى كه قديمى و مخروبه مىباشد و كار بردى ندارد، در جنب اين مسجد است و مال عموم مردم بوده با اجازه جنابعالى اگر اشكال شرعى ندارد، مىخواهيم جزو ساختمان مسجد نمائيم، و صرف وجوه شرعيه در اين مورد چطور است؟.
جواب: در صورتى كه توسعه مسجد محل حاجت باشد تخريب و نوسازى آن جهت توسعه مانع ندارد، و راجع به حمام اگر در جهت بهره بردارى استحمام قابل انتفاع نباشد، از حاكم شرع استيجار نمايند، براى توسعه مسجد و مال الاجاره آن را همه ساله به مصرف استحمام فقراء مؤمن، برسانند، و راجع به صرف وجوه شرعيه، هر مقدار از زكات صرف نمايند مانع ندارد

سؤال 76 - مسجدى است بر اثر بروز حوادث، خراب گرديده و قسمتى از آن هم در مسير خيابان، واقع شده اكنون مىخواهند تجديد بنا نمايند آيا رعايت اسلوب اول، از نظر ساختمان، لازم است كه مثلا تمام شبستان آن، مثل سابق، مسقف باشد و يا مىشود قسمتى از آن را جهت استفاده در فصل تابستان بدون سقف قرار داد و همچنين ساختمان مسجد قديمى طورى بوده كه قبله آن كج بوده فعلا كه تجديد بنا مى شود مىتوان قبله را مستقيم نمود؟ خلاصه امثال اين گونه تصرفات كه با حفظ مسجديت، منافات ندارد، جائز است يا نه؟.
جواب: در فرض مسأله، شبستان را صحن قرار ندهند لكن قبله را مستقيم نمايند اشكالى ندارد به شرط آن كه چيزى از مسجد خارج نشود

سؤال 77 - در صورت وجود فقراء در محل، مالك زكات تا چه مقدار زكات مال خود را بدون رعايت اصناف مستحقين مىتواند صرف در ساختمان مسجد، در محل، نمايند؟

جواب: با بودن فقراء تمام زكات را هم مىتواند صرف مسجد كند لكن بهتر آنست كه مقدارى به فقراء بدهد و مقدارى صرف مسجد نمايد

سؤال 78 - شخصى در كنار نهر آب از پول عموم، غسالخانه ساخته و مبلغى از آن پول، باقى مانده ولى در اثر طغيان آب و سيل، غسالخانه به كلى از بين رفته است و در مجاورت آن، امام زاده اى است كه اهالى، مسجدى در جنب آن بنا كرده‌اند و خيلى محتاج به مخارج است. آيا آن مبلغى كه از غسالخانه باقيمانده است مىشود صرف آن مسجد نمود يا نه؟ و اگر صرف در مسجد جائز نباشد مرقوم فرمائيد در چه راهى مصرف شود؟.
جواب: تا ممكن است وجه مزبور را صرف غسالخانه، در محل مذكور بنمايند و اگر در محل، ممكن نيست با استيذان از دهندگان وجه به مصرف غسالخانه، در محل ديگرى برسانند

سؤال 79 - محلى است در كنار جوى آب كه قبلا راه بعضى از باغها بوده و اكنون معطل و بى مصرف مانده است آيا مىشود در آن محل، مسجدى احداث كرد يا نه؟.
جواب: طريق اگر طريق خصوصى است تصرف در آن، موقوف به رضايت صاحبان آن طريق است و اگر عمومى است در صورتى مىشود در آن تصرف كرد كه مهجور و متروك شود و عابرين، اعراض كنند و اگر نه تصرف در آن جائز نيست

سؤال 80 - مسجدى در يكى از محلات مازندران در دامنه كوه و مسير سيل، بنا شده و سيل، ديوارهاى آن را خراب نموده و در شرف انهدام است. اكنون از بابت مظالم مىشود مسجد مزبور را تجديد و ساختمان نمود يا نه؟.
جواب: مصرف مظالم عباد، فقير است و بايد بعنوان صدقه با اذن حاكم شرع به او رد كنيد و مسجد، مصرف آن نيست. مسجد را از تبرع و زكات مال و يا مطلق خيرات، تعمير نمايند اميد است مثاب و مأجور باشند

سؤال 81 - ساختن مسجد، در زمين وقف، چه صورت دارد؟.
جواب: جائز است زمين موقوفه را به مدت طولانى، اجاره كنند و مسجد قرار دهند و در اين مدت، حكم مسجد را دارد

سؤال 82 - هر گاه قطعه زمين قبرستان متروكه‌اى جنب ديوار شبستان مسجد واقع شود و جنازه مدفونين در آن قبرستان، از بين نرفته باشد آيا مىتوان آن را جزء مسجد نموده و ساختمان مسجد را توسعه داد يا نه؟ و تصرف جهت نماز و اداء فرائض، چه صورت دارد؟.
جواب: اگر زمين، وقف براى قبرستان بوده، تبديل آن به مسجد و ممانعت از دفن مرده در آن، جائز نيست. و اگر زمين مباحى بوده كه مردم، اموات خود را در آن دفن كرده‌اند تبديل آن به مسجد و ساختمان كردن آن اگر مستلزم نبش قبر نباشد مانعى ندارد و به هر حال، نماز در آن صحيح است هر چند در صورت اول، دفن اموات، در آن جائز و منع از دفن، جائز نيست

سؤال 83 - به هم زدن محراب مسجدى كه قبلا واقف، بنا نموده و بدون اجازه واقف، تجديد بنا نمودن، چه صورت دارد؟.

جواب: اگر تعمير مسجد، محسوب شود اشكال ندارد

سؤال 84 - مسجد را تعمير كرده‌اند، گچ و خاك قديمى آن را كنده و بيرون ريخته‌اند و قابل استفاده نيست آيا جائز است كه آن خاكها را براى پر كردن صحن خانه يا اطاق ببرند يا نه؟.
جواب: اگر به هيچ وجه، حتى براى مسجد ديگر، مورد استفاده نيست و خريدار هم ندارد جائز است

سؤال 85 - شخصى مسجدى بنا كرده كه مقدارى از زمين آن، ملك شخصى بنا كننده و مقدار ديگر آن، مال ديگرى بوده و اظهار عدم رضايت مىكرده، و مقدار ديگر هم جزء كوچه و راه عبور مردم بوده، اكنون بانى مسجد و هم صاحب زمين كه راضى به دادن زمين جهت مسجد نبوده فوت كرده‌اند، در چنين مسجدى مىشود نماز خواند يا نه؟.
جواب: از كيفيت مسجد مذكور، اطلاعى ندارم. بنحو كلى نماز در ملك غير بدون رضايت او باطل است. پس اگر مقدارى از زمين، مال غير بوده، و راضى نبوده، فعلا بايد از ورثه، استرضاء نمايند تا نماز صحيح باشد و راه عبور اگر اختصاصى باشد بايد از صاحب آن اذن بگيرند و اگر عمومى باشد، در صورتى كه طريق ديگر باشد كه با وجود آن، طريق اول متروك و مهجور گرديده و مردم از آن صرف نظر كرده باشند و يا اين كه طريق، بقدرى وسيع باشد كه با گرفتن قسمتى از آن، راه بر مردم تنگ نشود مانع ندارد كه مسجد شود و در غير اين دو صورت، جائز نيست و نماز در آن، باطل است

سؤال 86 - مسجدى است كه محراب و بعضى از جاهاى ديگر آن، احتياج به تعمير و ترميم دارد. اجازه مى فرمائيد آن را درست كنند يا نه؟. و كاشىها و مصالح ديگرى كه سابقا در آنجا به كار برده شده باز عين همان را به كار برند و يا جائز است كه تعويض نموده بهتر از آنها را به كار برند و به همان سبك مرمت كنند چون بعضى مىگويند كه سازنده‌اش گفته كسى حق دست زدن و تغيير دادن را ندارد.
جواب: اگر مسجد، در معرض انهدام يا محتاج به توسعه باشد، توسعه و يا تخريب و تبديل آن، جائز است و الا تعويض كاشىها و يا مصالح ديگر، به عنوان تبديل به احسن، مجوز شرعى ندارد

سؤال 87 - در اطراف كازرون يك مسجد ساخته شد و بعدا معلوم شده كه زمين آن وقف بوده، و اتفاقا مبلغ زيادى هم مخارج مسجد شده. اكنون وظيفه مردم نسبت به اين مسجد و نمازهاى خوانده شده چيست؟.
جواب: در صورتى كه آن ملك وقف، متولى منصوص داشته باشد از او به مدت طولانى، اجاره نموده و مال الاجاره را صرف در وقف نمايند و اگر متولى ندارد از حاكم شرع، اجاره نمايند و پس از اجاره، نماز خواندن در آن، جائز است و نمازهائى را كه پيش از علم بوقفيت زمين در آنجا خوانده‌اند اشكال ندارد

سؤال 88 - پول كافر را براى ساختن مسجد و حمام مىشود قبول كرد يا نه؟.
جواب: اگر موجب نفوذ آنان در مسلمانان شود جائز نيست

سؤال 89 - ساختن مسجد بدست يهود و نصارى در ممالك خود آنها چه صورت دارد؟.
جواب: اگر با دست آنان بناء مسجد را ساختمان كنند و بعد آن را مسجد قرار دهند جائز است. بلى اگر ممكن است ظاهر سقف و ديوار آن را تطهير نمايند

سؤال 90 - باستان شناسى مخارجى در مساجد و مدارس، مىنمايد اكنون تصرفات در آن قسمت تعمير شده چه صورت دارد؟.
جواب: چنانچه از مال مباح مصرف كند اشكال ندارد و اگر محتمل هم باشد كه از راه مباح باشد مجازيد در آن عبادت كنيد اشكال ندارد

سؤال 91 - مسجدى است كه از بناهاى قديمى بشمار مىآيد، و چند مرتبه مورد تعمير قرار گرفته، و دست كارى در آن شده، در حال حاضر رو به خرابى نهاده، و در حال ريزش مىباشد، از اين جهت عده‌اى از اهالى كه در جواز مسجد ياد شده سكونت دارند مصمم بر آن شده‌اند كه اساس مسجد را از بيخ و بن بردارند، و صورت قبلى آن را به هم زنند و مجددا از آجر و آهن بنا نمايند و مقدارى از طرف شمالى مسجد كه حريم آن محسوب مىگردد، زير بنا بياورند، و بر مساحت مسجد بيفزايند، و نيز تير چوبى و ساير مصالح بنائى آن را بفروشند، و قيمت را به مصرف بناء جديد برسانند، آيا شرعا جايز است بناء قديمى مسجد را به هم زنند و از نو بسازند و نيز از حريم شمالى آن بر مساحت مسجد بيفزايند، و همچنان مصالح قديمى را بفروشند، و قيمت آنها را صرف در مصالح بنائى مسجد بنمايند يا خير؟.
جواب: در فرض سؤال اگر مسجد به حال مخروبگى در آمده و به هيچ نحو قابل استفاده و تعمير نيست و مؤمنين بخواهند تبرعا بناء آن را تجديد كنند كه آبرومند باشد، مانع ندارد ولى مصالح بنائى آن هر مقدار كه ممكن است، در خود اين مسجد صرف شود، و اگر در اين مسجد قابل مصرف نيست به مصرف مسجد ديگرى كه در اطراف و حوالى است برسانند، و فروش آن جائز نيست و اگر در اطراف هم قابل مصرف نباشد مىتوانند آن را بفروشند، و پول آن را صرف بنائى اين مسجد بنمايند، و اما آنچه بعنوان حريم مسجد ذكر شده اگر كسى مدعى مالكيت آن نيست و از جهت برف ريزه و راهرو تضييق بر اهالى نيست جائز است آن را جزء مسجد بنمايند. ضمنا بايد بناء مسجد به نحوى باشد كه زمين مسجد سابق در خارج بناء جديد واقع نشود.


 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -