انهار
انهار
مطالب خواندنی

دست دادن و معاشرت با غیر مسلمان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1488 -معاشرت با اهل كتاب و هم غذا شدن با آنها چه حكمى دارد؟

جواب: ذبائح اهل كتاب مردار و نجس است و خوردن آن جائز نيست و خودشان نيز بنابر احتياط واجب نجس هستند بنا بر اين هرچه كه در حال رطوبت با آن ملاقات نمايند بنابر احتياط واجب نجس مى‌شود.

سؤال 1489 -اگر دست تر به در و ديوار يا اشياء متعلّق به مسيحيان، يهوديان و هندوها بخورد حكمش چيست؟

جواب: با علم به نجاست محلّ بايد دست را آب بكشيد و الاّ لازم نيست.

سؤال 1490 -با غير مسلمان كتابى اگر با دست تر و مرطوب مصافحه نمائيم بايد دست خود را آب بكشيم يا خير؟

جواب: بنا بر احتياط واجب دست خود را آب بكشيد

سؤال 1491 -مردى زرتشتى است كه با زن مسلمان مى‌خواهد ازدواج موقّت نمايد آيا جايز است؟

جواب: ازدواج زن مسلمان با زرتشتى و لو به نحو موقّت باطل است. اللّه العالم

سؤال 1492 -آيا به فتواى حضرتعالى زردشتى‌ها در همه مسائل ملحق به اهل كتاب هستند من جمله آيا زردشتى‌ها پاك هستند و آيا ازدواج دائم و موقّت با زن و دختر زردشتى جايز است؟

جواب: زردشتى‌ها مانند اهل كتاب بنابر احتياط نجس هستند و نسبت بنكاح آنها احوط ترك است چه بنحو دوام و چه انقطاع.

سؤال 1493 -نگاه كردن و ازدواج و حكم طهارت و نجاست اهل ذمّه چيست؟

جواب: نگاه به مواضعى از كافره كه عادتشان بر عدم ستر آن مواضع است بدون تلذذ و ريبه جائز است و ازدواج موقت با كتابيه جايز است و بطور دوام خلاف احتياط است و اهل كتاب بنظر اين جانب بنابر احتياط محكوم به نجاستند.

سؤال 1494 -متعه اهل كتاب و كافر (كسى كه معتقد به اديان آسمانى نيست) جايز است يا خير؟

جواب: متعه نمودن اهل كتاب جايز است ولى متعۀ ساير كفار جايز نيست.

سؤال 1495 -رفتن غير مسلمان و يا اهل تسنن به حرمهاى مقدس معصومين عليهم السلام و امامزادگان چه حكمى دارد؟

جواب: نسبت به اهل تسنن مانع ندارد و نسبت به كفار محلّ اشكال است.

سؤال 1496 -فرقه‌اى از صابئين در خوزستان مى‌باشند آيا اين افراد اهل كتاب هستند؟ آيا پاك مى‌باشند يا نه؟

جواب: اهل كتاب بودن صابئين براى ما ثابت نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -