انهار
انهار
مطالب خواندنی

صیغه ی عقد ازدواج

بزرگ نمایی کوچک نمایی

کیفیت وکالت مرد از طرف مقابل در اجراى صیغه

سؤال: براى عقد موقت اگر مرد خودش وکیل زن شود باید چگونه صیغه را قرائت کند تا صحیح باشد؟

جواب: در عقد موقّت بعد از تعیین مَهر و مدّت و اخذ وکالت از زن، مرد مى‌گوید: «اَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتى لِنَفْسى فِى المُدّة المَعلومَة على المَهْر المَعلوم»، و بعد بلافاصله مرد مى‌گوید: «قَبِلْتُ هٰکَذا».

عقد ازدواج باطل

سؤال: آیا اگر مرد و زنى متوجه شوند که عقدشان اشتباه بوده باید دوباره بخوانند؟

جواب: در صورت اطمینان به بطلان عقد، باید آن را بطور صحیح انشاء کنند.‏

عقد ازدواج به روش سنى‌ها

سؤال: آیا عقد ازدواج به روش سنى‌ها صحیح است یا خیر؟

جواب: در عقد ازدواج پس از حصول شرایط صحت، انشاء جدى عقد کافى است خواه بر اساس مذهب اهل سنت نزد عدلین باشد یا نباشد.

اجراى صیغه عقد بدون آگاهى زن

سؤال: پدر من شهید شده‌اند و مادرم بعد از شهادت ایشان با آقایى ازدواج کرده‌اند که یک پسر داشت بعد از اینکه ما به سن تکلیف رسیدیم مادرم و همسرشان تصمیم گرفتند تا مسأله محرمیت را در خانه حل کنند براى خواهر بزرگ من و پسر خوانده‌ام، صیغه‌ مدت‌دار محرمیت خوانده‌اند و براى من و ابوى (پدر خوانده‌ام) هم همینطور. ولى بدون اطلاع دقیق من و خواهرم، پدرخوانده‌ام فقط به ما گفته بودند آیا مى‌خواهید در خانه راحت باشیم و مشکل محرمیت نداشته باشیم؟ و ما اظهار رضایت کردیم ولى نمى‌دانستیم این محرمیت چگونه حاصل مى‌شود یعنى نمى‌دانستیم قرار است ما را به عقد چه کسى درآورند، ولى ایشان همین اظهار رضایت براى راحت بودن با پسرشان را به مثابه اظهار رضایت براى صیغه تلقى کرده و صیغه را جارى کردند. با توجه به عدم علم من به چگونگى محرمیت، نظر مبارک حضرت عالى در مورد صحّت این عقد بفرمایید.

جواب: اگر شما مى‌دانستید آنچه قرار است اجرا شود، صیغه ازدواج موقّت شما با یک شخص است، ولو شخص را نشناسید، این ازدواج واقع شده و آثار شرعى بر آن مترتب است و همچنین اگر پس از اطلاع از اجراى صیغه و قبل از انقضاى آن سکوت اختیار نموده باشید که ناشى از رضایت باشد و در هر صورت رعایت احتیاط در این مسأله مطلوب است.

منبع: پایگاه معظم له


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -