انهار
انهار
مطالب خواندنی

تقسيم ارث

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: زنى فوت كرده اولاد ندارد پدر و مادر و چهار برادر و 2 خواهر دارد تكليف تقسيم ارث و مهرى كه طلب دارد و جهيزيه اى كه در خانه شوهر دارد چيست؟

جواب: در فرض سؤال بعد از اداء ديون مالى و وصيت نافذ، نصف تركه آن زن به شوهرش مى رسد و مهريّه و جهيزيه هم جزء تركه او محسوب است و يك ششم تركه او به مادرش مى رسد و بقيه تركه به پدر او مى رسد.

سؤال: در صورتى كه شخصى بدون وصيت از دنيا رفته و فرزند بزرگ هم دارد و صغيرى به تكليف نرسيده نيز دارد مصارف اموال او چه حكمى دارد؟

جواب: در فرض سؤال آنچه را كه ورثه مى دانند بر ذمّه متوفى است مانند ديون به مردم ويا وجوهات شرعيه ويا حج بايد از اموال او به مصرف آنها برسانند هر چند صغير داشته باشد توضيح اينكه ديون مالى از اصل مال خارج مى شود و بعد باقيمانده بين ورثه تقسيم ميگردد و قضاء نماز و روزه هم اگر بر ذمه ميّت باشد بر عهده پسر بزرگ است يا خودش انجام دهد ويا از مال شخصى خودش استيجار نمايد.

سؤال: شخصى در زمان حيات خويش حقوق تنها وارث خود را كه خواهرش بوده بعنوان مصالحه از او سلب نموده كه با پرداختن مبلغ 14000 تومان به وارث خود، مشاراليها هيچگونه حقى نسبت به ارث برادر خود بعد از وفات وى نداشته باشد و جميع ما يملك را نيز به همسر خويش صلح نموده است و اين صلح و مصالحه دو سال قبل از فوت مشار اليه و در حالت مرضى بوده است كه منجر به وفات وى شده است با توجه به اجمالى كه گذشت آيا اين صلح و مصالحه صحيح است و مانع ارث مى شود يا خير؟

جواب: در فرض سؤال، صلح مذكور صحيح نيست و مانع ارث نمى شود ولى صلح به همسر اگر با شرائط صحت واقع شود نافذ است و خواهر مصالح نسبت به مورد صلح بعنوان ارث حقى ندارد.

سؤال: اشخاصى كه در شركتهاى غير دولتى و يا كارخانه هاى شخصى مشغول كار هستند در صورت فوت از طرف شركت مبلغى به ورثه آنان وجه نقد مى دهند آيا اين وجه داخل در تركه ميّت است يا نه؟

جواب: اين امر تابع مقرّرات شركت و يا كارخانه مربوطه است و حكم تركه را ندارد.

سؤال: اگر زنى كه خانه دار است از اموال شوهر بدون رضايت او، و باغ يا زمين و طلا هم جهت زينت ايشان خريدارى نموده است كه شوهر طلا را به او بخشيده است آيا بعد از فوت زن، اين اموال مال شوهر است يا مال وارث زن؟

جواب: در مورد سؤال اگر خريد زمين و باغ و غيره به ذمه بوده (كما اينكه معمولا همينطور است) آنها ملك زوجه شده و بعد از فوت او به ورثه او مى رسد ولو اينكه از مال شوهرش بدون رضايت او قيمت آنها را پرداخته باشد بلى هر مقدار از مال شوهر بدون رضايت شوهر برداشته بايد از مال او برداشته شود و به شوهر و يا ورثه او داده شود و اما نسبت به طلاجات هر مقدار طلاجات را شوهر به زوجه خود بخشيده است حكم بقيه تركه زوجه را دارد و اگر نبخشيده متعلق به شوهر است و به وارث زوجه نمى رسد.

سؤال: كسانى كه از ميت باقى مانده اند: 1 ـ زوجه دائمى (كه دختر عموى متوفى بوده) 2 ـ دختر عموى ديگر از مادر ديگر 3 ـ يك نفر پسر دايى 4 ـ از دايى ديگر سه پسر دايى و سه دختر دايى ابوينى 5 ـ دو پسر خاله و دو دختر خاله از يك مادر و پدر (ابوينى) لطفاً معلوم فرمائيد آيا دختر دايى ها و پسر و دختر خاله ها بطور مساوى ارث مى برند يا «للذكر مثل حظ الانثيين»؟

جواب: در مورد سؤال، زوجه دائمى او به عنوان زوجيّت ربع تركه را ارث مى برد البته زوجه در مورد سؤال از زمين منزل مسكونى ارث نمى برد و از قيمت هوايى منزل ربع مى برد و ثلث تركه را اولاد دايى و خاله او مى برد و در مورد سؤال كه فرض شده از دو دايى و يك خاله اولاد باقيمانده، سهم الارث يك دايى به اولاد او مى رسد يعنى مثلاً يكى از دائى ها كه فقط يك فرزند از او باقى مانده تمام سهم الارث يك دايى به يگانه فرزند او مى رسد و سهم الارث يك دايى ديگر به شش فرزند او (سه پسر و سه دختر) مى رسد و سهم الارث يك خاله به دو پسر و دو دختر كه از او باقى مانده مى رسد و به نظر اينجانب نسبت به تقسيم سهم الارث دايى و خاله ابوينى و همچنين اولاد آنها بنابر احتياط مصالحه شود و بقيه تركه به اولاد عموى ابوينى او كه زوجه او مى باشد مى رسد و دختر عموى ديگر كه در سؤال براى او ذكر شده چون نوشته ايد از مادر ديگر است يعنى فقط أبى است با بودن دختر عموى ابوينى (كه زوجه اوست) ارث نمى برد. والله العالم

سؤال: متوفى اضافه بر اموالى كه داشته يك باب منزل و يك دستگاه تلفن را قانوناً به نام يكى از ورثه نموده و در زمان حيات خود تصميم فروش آنرا داشته، از نظر شرعى براى بقيه ورثه چه حكمى دارد آيا اين دو شيىء متعلق به كليه ورثه يا اين كه به مالك قانونى آن تعلق دارد؟

جواب: در فرض سؤال، اگر منزل و تلفن را با اينكه بنام يكى از ورثه كرده نبخشيده و چنانچه در سؤال مذكور است قصد فروش آنرا داشته متعلّق بهمه ورثه است و اگر نزاع موضوعى در بين باشد مرافعه شرعيه لازم است.

سؤال: مقدار نسبتاً زيادى كتب فقهى، تفسيرى، اعتقادى، اخلاقى وغيره از يكى از علماء كه برحمت ايزدى پيوسته موجود است، آن مرحوم داراى سه فرزند است يك پسر روحانى ودو دختر، حال سؤال اين است: آيا كتابها فقط به پسر مى رسد يا جزء ماترك ميت است كه بحسب قانون ارث بين ورثه بايد تقسيم شود ضمناً بر فرض اينكه فقط به پسر مى رسد، بعد از پدر آن پسر هم از دنيا رفته در اين فرض كتابها به پسر بزرگ مى رسد يا بايد بين همه ورثه تقسيم شود.

جواب: كتابها متعلّق به همه ورثه است هر چند پسر روحانى داشته باشد بنابر اين موردى براى سؤال دوّم باقى نمى ماند.

سؤال: باستحضار مى رساند كه پدرى با داشتن همسر 2 پسر و 2 دختر فوت مى نمايد و بعد از فوت پدر يك پسر و يك دختر نيز فوت مى كنند حال مى ماند يك پسر و يك دختر و مادرشان، تا اينكه دختر شوهر مى كند و يك دخترى از او بجا مى ماند و خودش نيز مى ميرد حال مى ماند يك پسر و يك دختر كه خواهر زاده پسر مى باشد حالا امر بفرمائيد خواهر زاده چقدر ارث از دارائى مى برد ـ و مادر چقدر از ارث و از دخترش كه فوت كرده چقدر ارث مى برد؟

جواب: در فرض سؤال، پس از فوت پدر يك هشتم از تمام تركه او بعد از استثناء ديون ميّت و وصيّت نافذه به همسرش مى رسد و بقيه طورى تقسيم مى شود كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد و بعد از فوت يك پسر و يك دختر اگر اولاد نداشته اند سهم الارثى كه از پدر به آنها رسيده به مادرشان مى رسد و بعد از فوت دخترى كه شوهر رفته و يك دختر دارد سهم الارث پدرى و ساير امواليكه دارد يك چهارم آن به شوهر و بقيه چهار قسمت مى شود يك قسمت به مادرش و سه قسمت به دخترش مى رسد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -