انهار
انهار
مطالب خواندنی

حیف و میل و سرقت ثروت ایرانیان توسط خاندان پهلوی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
حیف و میل ثروت ایرانیان توسط خاندان پهلوی و سرقت 384 عدد چمدان پر از جواهر و الماس‌
رئیس كل تشریفات دربار آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در 24 دی‌ماه 57 اعلام كرد. او دستور داد برچسب‌های شناسایی چمدان‌ها، بسته‌ها و صندوق‌های شاه كه منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون كاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسب‌های اختصاصی دربار اینك آماده شده بود تا به چمدان‌ها و صندوق‌ها الصاق گردد.
حیف و میل منابع و ثروت ملی ایرانیان چه در زمان حكومت پهلوی وچه بعد از سقوط این رژیم و فرار شاه به خارج از كشور ادامه یافت. همواره افراد مختلف از صرف هزینه هنگفت در جشن های های 2500 ساله كه نشان از خودنمایی محمدرضاشاه پهلوی بود و منفعت دیگری نداشت،  یاد می كنند. پس از فرار شاه به خارج از كشور نیز زمانی كه وی در كشورهای مختلف اقامت می كند و یكی پس ازدیگری از سوی حاكمان آن كشورها اخراج می شود، هر یك از حاكمان این كشورها به ثروت غارت شده ملت ایران توسط شاه دستبرد می زنند و در این میان جواهرات و اشیاء گرانبهایی به تاراج می رود. در ادامه به گوشه ای از ثروت به تاراج رفته ایران به دست خاندان پهلوی اشاره می كنیم.
ربوده شدن شمشیر طلای رضاخان
یك سال پیش از تقاضای طلاق فوزیه، رضاشاه بر اثر سكته قلبی در ساعت 5 صبح چهارم مرداد 1323 درگذشت. بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته شد جنازه مومیایی شود و به جای ایران به مصر حمل گردد. از روز فوت رضاشاه تا زمان انتقال جنازه او به مصر، 90 روز طول كشید. در 23 شهریور 1323، دولت مصر موافقت خود را با صدور ویزا و پاسپورت برای سپردن رضاشاه و همراهان آنان كه باید جسد را با كشتی به مصر انتقال می‌دادند، اعلام كرد و مراتب توسط سفارت ایران در قاهره به ژوهانسبورگ اطلاع داده شد. بدین ترتیب جنازه رضاشاه مستعفی به صورت مومیایی و به طور موقت در خاك مصر نگهداری شد تا در فرصت مقتضی به ایران انتقال یابد. پس از منتفی شدن انتقال جنازه رضاخان به تهران و انتقال آن به قاهره، مراسم تشییع جنازه رسمی در قاهره به عمل آمد. برای این مراسم، شمشیر طلای رضاشاه كه مرصع به گوهر‌ها و سنگ‌های گران‌بها بود، به قاهره فرستاده شد تا طبق رسوم درباری، پیشاپیش جنازه حمل شود، ولی ملك فاروق این شمشیر گران‌بها را بعد از انجام مراسم تشییع جنازه، به كاخ سلطنتی برد و مراجعات مكرر هیات اعزامی ایران برای پس گرفتن آن بی‌نتیجه ماند. ماجرای ربوده شدن شمشیر مرصع رضاشاه از طرف ملك فاروق، پس از كودتای ضد سلطنتی مصر در سال 1953 در مطبوعات مصر انعكاس یافت، ولی دولت جمهوری مصر نیز مدعی شد كه اثری از این شمشیر نیافته است .
فرار شاه و فرح با جواهرات سلطنتی
رئیس كل تشریفات دربار آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در 24 دی‌ماه 57 اعلام كرد. او دستور داد برچسب‌های شناسایی چمدان‌ها، بسته‌ها و صندوق‌های شاه كه منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون كاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسب‌های اختصاصی دربار اینك آماده شده بود تا به چمدان‌ها و صندوق‌ها الصاق گردد.
گردنبند فرح پهلوی
دستور پر كردن و بستن چمدان‌ها و صندوق‌ها در روز 23 دی‌ماه 1357 با تایید شاه و به دستور فرح صادر شد. فرح دستور داد 384 عدد چمدان و صندوق بسته شود. یك تیم از افراد مورد تایید فرح جمع‌آوری و بسته‌بندی همه‌گونه عتیقه، جواهرات و الماس‌های گرانبها، ساعت‌های تمام‌طلا، تاج و نیم‌تاج‌های تمام زمرد را بر عهده داشتند.
این گنجینه از جواهرات و عتیقه‌جات در مكان‌های امن كاخ نیاوران نگهداری می‌شد. فرح بر همه‌ بسته‌بندی‌ها نظارت كامل داشت. بسته‌بندی و جمع‌آوری دلار‌های آمریكایی كه از ماه‌ها قبل نقدا جمع شده بودند توسط بخش مالی دربار انجام گردید. تاج شاهنشاهی با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد، 368 حبه مروارید و با وزن 2 كیلو و 80 گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملكه با 1646 قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش ده‌ها میلیون دلار به عنوان بخش اندكی از جواهرات ربوده شده سلطنتی هستند.
نیمتاج فرح پهلوی
بسته‌بندی این گنجینه‌ها سرعتی خاص را می‌طلبید كه باید درون چمدان‌ها و صندوق‌ها جای داده شود. در جریان این بسته‌بندی‌ها بسیاری از جواهرات توسط اعضای تیم بسته‌بندی دزدیده شد و هرگز ردپایی از آنها به‌دست نیامد...».
 دزدی خاندان پهلوی از ملت ایران به روایت روزنامه مطرح انگلیسی
روزنامه فایننشال‌تایمز در گزارشی به مناسبت قیام‌های موجود در كشورهای عربی علیه دیكتاتورها، میزان دارایی‌های خارج كرده از سوی دیكتاتورهای فراری از كشورهای مختلف را بررسی و اعلام كرد: محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران 35 میلیارد دلار دارایی از ایران خارج كرده است. نگاهی به برخی فعالیت‌های افراد نزدیك به شاه مخلوع بعد از سرنگونی رژیم طاغوت نشان می‌دهد رقم‌ها بیش از این است. به نظر می‌رسد این رقم متعلق به خروج مستقیم دارایی به شكل ارز از كشور باشد و املاك و سهام خاندان پهلوی در خارج از كشور در آن محاسبه نشده است. اسناد و مدارك موجود در ایران نشان می‌دهد بخشی از املاك محمدرضا پهلوی در ایران شامل 220 هكتار زمین قبل از خروج او از كشور در سال 57 به فروش رفته و به صورت ارز از كشور خارج شده بود. با این حال بر اساس آمارهایی كه روزنامه‌ها و نشریات آمریكایی منتشر كردند ثروت شاه شبكه پیچیده‌ای از شركت‌ها، بنیادها، حساب‌های بانكی، زمینی در كوستادل‌سول اسپانیا، ویلایی در سنت موریس سوییس كه بعدها سیلویو برلوسكونی آن را خرید و املاكی در نقاط مختلف دنیا بود.
 
تاج فرح پهلوی
قرار بود طبق خواسته شاه، ثروتش به نسبت زیر تقسیم شود: 20 درصد به فرح دیبا، ۲0 درصد به پسر بزرگش رضا، 15 درصد به فرحناز، 15 درصد به لیلا، 20 درصد به علیرضا پسر دیگر شاه، 8 درصد به شهناز و 2 درصد به نوه‌اش مهناز زاهدی. ارزش ثروت تقسیم شده شاه از ۱۲۰ میلیون دلار بر طبق گفته بعضی وابستگان به خانواده پهلوی تا 100 میلیارد دلار طبق برآوردهای نیمه‌رسمی متغیر است. عباس میلانی كه به این خاندان نزدیك است رقمی نزدیك به یك‌میلیارد دلار را نزدیك‌تر به واقعیت می‌داند و هنوز هم مشخص نیست چه میزان از ثروت ایران توسط او و خاندانش به یغما رفته است.
 روایت زاهدی از دارایی های ملی ایران كه شاه از كشور خارج كرد
درباره دارایی‌های ملی كه شاه و خانواده‌اش از سال‌ها قبل از انقلاب بویژه در ‌ماه‌های آخر رژیم از ایران خارج كرده‌اند، اردشیر زاهدی از محرمان دربار پهلوی، چنین نوشته است: «دادستان تهران در زمان شریف امامی فهرست دقیقی از افرادی كه پول‌هایی را به شكل ارز خارج كرده بودند، استخراج كرد. در میان این فهرست شخص اعلی‌حضرت به خروج 31 میلیارد دلار از كشور متهم شده بود». این سخن را فردی بر زبان رانده كه وزیرامور خارجه و آخرین سفیر ایران در آمریكا در دوره محمدرضا پهلوی و داماد او بوده است.
تخت نادری
اردشیر زاهدی تنها مقام رسمی رژیم بود كه در زمان بیماری محمدرضا شاه در دوره آوارگی با او بود و برای اقامت پهلوی دوم در آمریكا خیلی تلاش كرد. بر اساس اسناد و مدارك موجود، در بحبوحه انقلاب و در حالی كه بسیاری از ادارات در اعتصاب به سر می‏بردند، كاركنان بانك مركزی، در پانزدهم آذرماه 57، صورت كسانی كه طی 2 ماه شهریور و مهر 1357 ارز از مملكت خارج كرده بودند را منتشر كردند. در این لیست بیان شده بود كه كدامیك از مقامات دولتی و حكومتی حدود 13 میلیارد دلار از ثروت‌های خود را به صورت ارز از كشور خارج كرده بودند.
فرح پهلوی و فرزندان او در حالی اعلام می‌كنند اموال شاه تنها 60 میلیون دلار بوده كه آمارها نشان می‌دهد تنها مقامات دولتی 13 میلیارد دلار ارز طی 2 ماه خارج كردند و شاه و اطرافیانش با بردن 384 چمدان بزرگ از طلا و جواهرات سلطنتی و ثروت‌های دیگری كه قبل از این به صورت ارز از كشور خارج شده بود، ‌مسلما مبلغی بیش از این به تاراج برده‌اند. در این فهرست بانك مركزی نام 178 نفر از مقامات دولتی گنجانده شده بود.
 
نیمتاج فاطمه پهلوی
جمع مبلغ حواله شده بالغ بر 13 میلیارد دلار ارز اعلام شد. این افراد چون وضعیت انقلاب و امكان سقوط نظام شاهنشاهی را دیدند اقدام به خارج كردن اموال خود از كشور كردند. براساس جمع‌بندی برخی گزارش‌ها درباره همه دزدی‌ها و اموال به سرقت رفته توسط این خاندان می‌توان این رقم را تا 100 میلیارد دلار هم برآورد كرد.
سرمایه گذاری خاندان پهلوی با ثروت به غارت برده مردم ایران
شاه و خانواده اش در موقع فرار از كشور مقدار زیادی از جواهرات خود را به همراه بردند. از جمله شاه به همراه اثاثیه خود چهار جعبه جواهرات از ایران خارج نمود.
 سعید قانعی در این باره می نویسد:
البته این جواهرات خود شاه و فرح بود، والا والاحضرت ها جواهرات خود را به طور جداگانه ای آورده بودند. به ویژه اشرف كه پیش از اوج گیری انقلاب از ایران خارج شده بود و به همین سبب هم سر فرصت عمده جواهرات خود را از ایران خارج كرده بود. همچنین «ملكه مادر» (مادر شاه) هم، كه حدود یك سالی قبل از انقلاب به لندن آمده بود، بیشتر جواهرات خود را در همان زمان همراه آورده بود.
اما شمس پس از خروج از ایران از وضع مالی اش گلایه داشت، هرچند این گالیه های مالی عادت دیرینه ی او بود.
به هر حال شمس پیش ملكه مادر رفته و از نادارایی گلایه كرده بود، ملكه ی مادر هم مقداری جواهر به او داده بود. زمانی كه شاه در «باهاماس» بود شمس جواهرات را نزد برادر آورد و به او به مبلغ ده میلیون دلار فروخت بقیه را هم حوالت به فروش جواهرات كرده بود. برای فروش جواهرات به دستور شاه یك شركت به نام استون استار در مجمع الجزایر آنتی لیس از مستعمره های كشور هلند، تأسیس شده بود. زیرا شركت های آن جا دو مزیت داشتند: یكی آن كه سهام آنها بی نام بود. و دیگری آن كه از پرداخت مالیات معاف بودند.
 
شركت های این مجمع الجزایر توسط خانواده های به نام «اسمیت» تأسیس می شوند. بدین ترتیب كه خانواده اسمیت شركتی به نام Citco دارند كه تحت لوای آن این شركت ها را برای سرمایه داران نقاط جهان ایجاد و اداره می كنند. این گونه شركت ها را ساحلی یا  گویند و به همین جهت به هیچ كشوری نباید حساب و كتاب و یا مالیات بدهند.
پس از ثبت جواهرات به نام «شركت ستاره سنگی» از جواهرفروش های بین المللی برای ارزیابی و عهد گرفتن آن جواهرات دعوت شده بود. از آن میان شخصی به نام «جاوری» كه یك جواهر فروش هندی بود، بالاترین قیمت را پیشنهاد كرده بود. بدین ترتیب جواهرات برای فروش در اختیار او گذاشته شد. این شخص كه در چندین كشور به كار فروش جواهر مشغول بود، در ایالت تكزاس هم شركتی داشت.
«جاوری» به دنبال فروش جواهرات رفت. اما این كار به طول انجامید و عمر شاه هم به دویدن پایان ماجرا كفاف نداد. به هر حال، جواهر فروش هندی بخشی از جواهرات را فروخته و از فروش آن نخست سه میلیون دلار بدهی شمس را پرداخته بود. بعد پیشنهاد كرده بود، با پولی كه به دست می آورد برای ورثه شاه در بازار تجارت بین المللی جواهرات به تجارت بپردازد و از معاملات سود بیشتری نصیب آنان كند. این پیشنهاد مورد قبول فرح واقع شد.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -