انهار
انهار
مطالب خواندنی

تفسیر نور

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سیمای سوره انفطار

این سوره نوزده آیه دارد و در مکّه نازل شده است.

نام آن برگرفته از آیه اول و به معنای شکافته شدن آسمان است.

همچون دیگر سوره های مکّی،محور این سوره،قیامت و حالات مردمان در آن هنگامه هولناک است.حوادث عظیمی که در پایان دوران جهان و در آستانه قیامت رخ می دهد،فرشتگانی که مأمور ثبت اعمال انسان ها در دنیا هستند، عاقبت نیکان و بدان و گوشه ای از مشکلات آن روز،بخش های مختلف این سوره را تشکیل می دهد.

برای تلاوت این سوره در نمازهای واجب و مستحب،فضیلت هایی وارده شده که بیانگر نیاز دائمی انسان به تذکّر و توجّه است تا از قیامت غفلت نکند و به دنیا دل نبندد.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ«1» وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ«2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ«3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ«4» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ«5»

آنگاه که آسمان شکافته شود.و آنگاه که ستارگان پراکنده شوند.و آنگاه که دریاها گشوده و به هم راه یابند.و آنگاه که قبرها زیرورو گردد.(در آن زمان)هر کس می داند،آنچه از پیش فرستاده و آنچه برای بعد گذاشته است.

نکته ها:

* «انفطار»به معنای شکافته شدن است،«فطر»و«افطار»نیز به همین معناست،زیرا روزه با غذا خوردن می شکافد.«انفطار»و«انشقاق»به یک معناست،لکن در انفطار بعد از شکافتن به چیزی می رسیم،بر خلاف انشقاق،چنانکه عرب در حفر قنات می گوید:

«فطرتُ»چون بعد از شکافتن زمین،به آب می رسد.

* «انتثار»به معنای پراکندگی است و به چیزی که بر سر عروس می ریزند،نثار گویند.

* «فجر»به معنای بروز شکاف و باز شدن راه است و«تفجیر»،بیانگر عظمت و شدّت شکافته شدن کوههاست.

* در کلمه «بُعْثِرَ» هم معنای«بعث»(به پا خواستن)است و هم معنای«ثور»(دگرگون شدن)،لذا راغب در مفردات گفته است که بعید نیست فعل «بُعْثِرَ» مرکّب از این دو فعل باشد،یعنی زیر و رو شدن خاک ها و برپاخاستن مردگان.

* پیوند میان آسمان و زمین و دریا و خشکی به گونه ای است که هرگاه نظام یکی از آنها به هم بخورد،نظام همه چیز به هم می خورد.

پیام ها:

1- نظام حاکم بر آسمان و زمین به دست خداست و هرگاه او بخواهد تغییر می کند. «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»

2- معاد جسمانی است و مردگان از قبر برمی خیزند. «إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ»

3- به هم ریختن نظام هستی،مقدّمه رستاخیز و رستاخیز،برای حساب و کتاب و جزای اعمال انسان هاست. عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ ...

4- در قیامت ظرفیّت انسان توسعه می یابد و همه کارهای گذشته را به یاد می آورد. «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ»

5-انسان،هم باید به فکر گذشته خود باشد،تا اگر خلافی کرده توبه کند و هم به فکر پس از مرگ خود باشد تا یادگار خوبی از خود بجای گذارد. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»

6- در قیامت،انسان هم به آنچه عمل کرده آگاه می شود و هم به آثار خوب یا بد اعمال خود. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»

7- در قیامت،انسان به کارهایی که می توانسته بکند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پی می برد. عَلِمَتْ ... ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ و شاید مراد از«اخّرت»کارهایی است که بازدهی آن پس از مرگ به ایشان می رسد.مانند تألیف کتاب یا بنای فساد.

یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ«6» اَلَّذِی خَلَقَکَ فَسَوّاکَ فَعَدَلَکَ«7» فِی أَیِّ صُورَهٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ«8» کَلاّ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ«9» وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ«10» کِراماً کاتِبِینَ«11» یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ«12»

ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فریب داده است؟ همان که تو را آفرید و(اندامت را)استوار ساخت و متعادل کرد.و به هر صورت که خواست،تو را ترکیب کرد.با این همه،(شما روز) جزا را دروغ می پندارید.در حالی که قطعاً بر شما نگهبانانی(از فرشتگان) گمارده شده اند.نویسندگانی بزرگوار،که به آنچه انجام می دهید آگاهند.

نکته ها:

* «غر»از«غرور»به معنای غفلت،فریب و مغرور،«سواک»به معنای استواری و استقامت و دوری از اعوجاج است و «فَعَدَلَکَ» بیانگر تعادل و توازن میان اعضا و جوارح انسان است.

* به عمل خود تکیه کنید نه بر کرم خداوند،انبیا از کرم خدا آگاه بودند امّا اهل عمل بودند.

* خداوند کریم است: «بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ» فرشتگان مأمور او کریم اند: «کِراماً کاتِبِینَ» رسولان او کریم اند: «رَسُولٍ کَرِیمٍ»[1] کتاب او کریم است: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»[2]و پاداش او کریمانه است. «أَجْرٍ کَرِیمٍ»[3]

* خداوند کریم است؛هم گناهان را می بخشد،هم عیب ها را می پوشاند و هم پاداش را چند برابر می دهد.

پیام ها:

1- انسان،موجودی غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب کار و قهر خدا در امان می پندارد. «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ»

2- چرا انسان با آن همه نیاز و ضعف،مغرور باشد؟ «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ»

3- بدترین نوع کبر و غرور،آن است که در برابر پروردگار کریم و هستی بخش باشد. «غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ اَلَّذِی خَلَقَکَ»

4- غرور و غفلت انسان،سوء استفاده از لطف و کرم و پرده پوشی خداست. «ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ»

5-لطف و کرم ابتدایی خدا تنها نسبت به مؤمنان نیست،بلکه نسبت به همه انسان هاست. یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ... .بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ

6- غرور انسان،بیانگر غفلت او از نعمت های الهی و عظمت آفریدگار است. «ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ»

7- درمان غرور،توجّه به الطاف کریمانه است. اَلْکَرِیمِ ... خَلَقَکَ فَسَوّاکَ فَعَدَلَکَ

8-آفرینش،نشانه قدرت، «خَلَقَکَ» تسویه،نشانه حکمت، «فَسَوّاکَ» و اعتدال، دلیل علم او به تمام نیازهاست. «فَعَدَلَکَ»

9- آفرینش انسان و هماهنگی و تعادل میان اعضای او،جلوه ای از کرم خداوند است. «الْکَرِیمِ اَلَّذِی خَلَقَکَ فَسَوّاکَ فَعَدَلَکَ»

10- تنوّع شکل و قیافه انسان ها،براساس خواستِ حکیمانه خداوند است. «فِی أَیِّ صُورَهٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ»

11- برای شکستن غرور،باید نعمت های الهی را پی درپی گوشزد کرد. «خَلَقَکَ ، فَسَوّاکَ ، فَعَدَلَکَ ، رَکَّبَکَ»

12- آنکه در دنیا تو را آفرید،در آخرت نیز تو را خلق می کند،پس تکذیب چرا؟ «کَلاّ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ»

13- کسی که به دنیا مغرور شود،آخرت را انکار می کند. «غَرَّکَ - تُکَذِّبُونَ»

14- گرچه شما قیامت را منکر می شوید،ولی فرشتگان کار خود را انجام می دهند. تُکَذِّبُونَ ... إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ

15- فرشتگان متعدّد،مسئول حفظ و حراست از انسان ها هستند. «لَحافِظِینَ»

16- فرشتگان،مسئول ثبت و ضبط کارهای انسانند. «کِراماً کاتِبِینَ»

17- فرشتگانِ مراقب،در ثبت اعمال برخوردی کریمانه دارند. «کِراماً کاتِبِینَ»

18- فرشتگان هم متعدّدند،هم تیزبین و هم ریزبین. «یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»

19- توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم،سبب حیا و تقوای انسان می شود. «یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»

إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ«13» وَ إِنَّ الْفُجّارَ لَفِی جَحِیمٍ«14» یَصْلَوْنَها یَوْمَ الدِّینِ«15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِینَ«16» وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ«17» ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ«18» یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ«19»

بی شک،نیکان در ناز و نعمت بهشتی اند.و بی شک،بدکاران در آتشی شعله ور.که در روز جزا به آن وارد شوند و بسوزند.و لحظه ای،از آن غایب و جدا نشوند.تو چه دانی که روز جزا چه روزی است؟ باز،چه دانی که روز جزا چه روزی است؟ روزی که هیچ کس برای هیچ کس اختیاری ندارد و در آن روز،فرمان تنها برای خداست.

نکته ها:

* «أبرار»جمع«بار»به معنای نیکوکار و «نَعِیمٍ» به معنای پر نعمت است.

* «فجار»جمع«فاجر»به معنای شکافتن است،یعنی کسانی که پرده دری می کنند و هتّاک هستند.

* «صلی»ورود در قهر و عذاب است. «یَصْلَوْنَها یَوْمَ الدِّینِ» همان گونه که«صلو»ورود در رحمت و لطف است. «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ» [4]

* در قیامت،همه امور به دست خداست و این به معنای نفی شفاعت نیست،چون شفاعت نیز از اموری است که خداوند فرمان داده است[5]

پیام ها:

1- در تربیت و تبلیغ،سرنوشت خوبان و بدان را مقایسه کنید. «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ - إِنَّ الْفُجّارَ لَفِی جَحِیمٍ»

2- حتّی پیامبر،به بسیاری از امور قیامت آگاه نیست. «وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ»

3- مسائل قیامت را با عقل عادی نمی توان درک کرد،بلکه باید از طریق وحی بپذیریم. «ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ»

4- مطالب مهم را باید تکرار کرد. «ما أَدْراکَ - ثُمَّ ما أَدْراکَ»

5-پیدایش قیامت برای جزا و کیفر عملکرد دنیوی ماست. «یَوْمُ الدِّینِ»

6- مجرمان برای همیشه در دوزخند. «ما هُمْ عَنْها بِغائِبِینَ»

7- قیامت روز سلب مالکیّت و اختیار از همه انسان هاست. «یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً»

8-قیامت،تجلّی حاکمیّت مطلقه خداوند است. «وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ»

«والحمد للّه ربّ العالمین»

 


[1] - حاقّه،40.

[2] - واقعه،77.

[3] - یس،11.

[4] - احزاب،43.

[5] - تفسیر مجمع البیان.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -